مجله اینترنتی تحلیلک

جمعه/ 10 فروردین / 1403
Search
Close this search box.
سعدی - باب هشتم گلستان

حکایت هرچه ندانستم از پرسیدن آن ننگ نداشتم

در این مطلب حکایت هرچه ندانستم از پرسیدن آن ننگ نداشتم را با معنی کامل برای شما آورده ایم. امیدواریم از مطالعه این مطلب لذت ببرید..

حکایت هرچه ندانستم از پرسیدن آن ننگ نداشتم

خلاف راه صوابدرست است(۱) و عکس رای اولوالالباببرخلاف نظر و عقیده خردمندان(۲) دار و بگمان خوردن و راه نادیده بی کاروان رفتنراه ناشناخته بی همراهی کاروان تنها رفتن.(۳) امام مرشدپیشوای راهنما(۴) محمد غزالی(۵دانشمند مشهور جهان اسلام) را، رحمه اللّه علیه، پرسیدند که چگونه رسیدی بدین منزلت در علوم؟ گفت: بدان که هرچه ندانستم از پرسیدن آن ننگ نداشتم.

حکایت هرچه ندانستم از پرسیدن آن ننگ نداشتم
حکایت هرچه ندانستم از پرسیدن آن ننگ نداشتم

امید عافیت آنگه بود موافق عقل
که نبض را به طبیعت شناس بنمایی

بپرس هرچه ندانی که ذُلِّ پرسیدن
دلیل را تو باشد به عزّ دانایی

 

معنی لغات و عبارت های دشوار

۱. درست، راست

۲. برخلاف نظر و عقیده خردمندان

۳. راه ناشناخته بی همراهی کاروان تنها رفتن

۴. پیشوای راهنما

۵. دانشمند مشهور جهان اسلام

 

بیشتر بخوانید:

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x