مجله اینترنتی تحلیلک

جمعه/ 31 فروردین / 1403
Search
Close this search box.

معرفی کتاب غرور و تعصب اثر جین آستین

این رمان یکی از بی‌نظیرترین رمان‌های ادبیات انگلیس است که نویسنده، فرهنگ مردم عامّ زمان خود را در قالب داستان به رشته تحریر در آورده است. شکل‌گیری روابط عاطفی، تغییر دیدگاه شخصیت‌ها و رویدادهای غیرمنتظره‌ای که روی می‌دهند در تار و پود داستان تنیده شده و جذّابیتی ویژه به آن بخشیده است. ویژگی‌های خاصّی که این رمان را برای مخاطب امروز جالب و خواندنی می‌کند و با گذشت دو قرن از نوشته‌شدن، این اثر همچنان طرفداران خاصّ خودش را دارد این است که آستین در این رمان به ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی انسان می‌پردازد که با گذشت زمان رنگ کهنگی نمی‌گیرند.

معرفی کتاب غرور و تعصب

درباره نویسنده کتاب غرور و تعصب

معرفی کتاب غرور و تعصب اثر جین آستین
معرفی کتاب غرور و تعصب اثر جین آستین

جین آستین نویسنده کتاب غرور و تعصب در دهکده استیونتون همپشایر در شانزدهم دسامبر ۱۷۷۵ به دنیا آمد. او هفتمین فرزند خانواده‌ای بود که پدرش کشیش و پنج برادر و یک خواهر داشت. خانواده جین در سال ۱۸۰۱ بعد از بازنشستگی پدر به بث نقل مکان کردند و چهار سال بعد از مرگ پدر با مادرشان به شاتاون همپشایر رفتند.

جین هرگز ازدواج نکرد. او درسال ۱۸۱۷ زمانی که آخرین دوره بیماری خود را می‌گذراند، به وینچستر رفت ولی همان‌جا در ۱۸ جولای سال ۱۸۱۷ در سن چهل و یک سالگی درگذشت.

درباره کتاب غرور و تعصب

کتاب غرور و تعصب از مشهورترین آثار جین آستین است که به نقل از روزنامه گاردین جزو صد اثر برتر جهان شناخته شده و قصه‌ آن به قدری معروف است که بارها از آن فیلم ساخته شده است.

در رمان “غرور و تعصب”‌داستان پیرامون خانواده بنت شکل می‌گیرد که پنج دختر دارند. با آمدن دو مرد جوان ثروتمند با نام آقای بینگلی و دوستش آقای دارسی به همسایگی‌شان، خانم بنت امیدوار می‌شود تا دخترهایش ازدواج کنند و سامان بگیرند.

جین، دختر بزرگ خانواده به آقای بینگلی علاقه‌مند می‌شود اما خواهر سرزنده و بانشاطش الیزابت، به خاطر تکبّر و انزوای آقای دارسی از او متنفّر است ولیکن با این‌که‌، الیزابت بنت، دختری عقل‌گرا از طبقه متوسط و حومه‌نشین و چارلز دارسی، مردی خوددار و مغرور از طبقه مرفه و شهرنشین است، این دو به تدریج به خصوصیات اخلاقی خوب هم پی می‌برند و با افزایش شناخت و آگاهی‌شان از یکدیگر، خود نیز با تغییرات مثبت و خوب در بینش و شخصیت‌شان کامل‌تر می‌شوند و عشقی واقعی بین این دو ایجاد می‌شود، و در این بین اتفاقاتی رخ می‌دهد که جین و آقای بینگلی از هم دور می‌شوند و…

این رمان یکی از بی‌نظیرترین رمان‌های ادبیات انگلیس است که نویسنده، فرهنگ مردم عامّ زمان خود را در قالب داستان به رشته تحریر در آورده است.

شکل‌گیری روابط عاطفی، تغییر دیدگاه شخصیت‌ها و رویدادهای غیرمنتظره‌ای که روی می‌دهند در تار و پود داستان تنیده شده و جذّابیتی ویژه به آن بخشیده است. ویژگی‌های خاصّی که این رمان را برای مخاطب امروز جالب و خواندنی می‌کند و با گذشت دو قرن از نوشته‌ شدن، این اثر همچنان طرفداران خاصّ خودش را دارد این است که آستین در این رمان به ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی انسان می‌پردازد که با گذشت زمان رنگ کهنگی نمی‌گیرند.

رمان غرور و تعصب به کنکاش شخصیت‌ها می‌پردازد و به شناخت فرهنگ، روابط اجتماعی، سنّت‌ها و آگاهی دادن به مخاطب توجه دارد. شخصیت‌ها در این گونه رمان‌ها به دنبال حوادث عجیب و رویدادهای غیرمنتظره نیستند، آن‌ها متحوّل می‌شوند و به شناخت خود و جامعه‌ی پیرامون‌شان کمک می‌کنند.

این داستان پر از اتفاقات عادی، شخصیت‌ پردازی‌های جذّاب تؤام با طنزپردازی است که این نوع طنزپردازی در بیشتر آثار آستین به چشم می‌خورد. اگر چه این رمان با اتفاقات عادی و روزمره شکل می‌گیرد اما رفته‌رفته اتفاقاتی روی می‌دهد که قابل پیش‌بینی نیستند و روند جذّابی به داستان می‌دهند طوری که خواننده را تا صفحه آخر به دنبال خود می‌کشاند.

بیشتر بخوانید: معرفی کتاب پدران و پسران نوشته ایوان تورگنیف

برش هایی از کتاب غرور و تعصب

آقای بنت جزو اولین کسانی بود که منتظر دیدن آقای بینگلی بود و همیشه هم دلش می‌خواست او را ببیند. گرچه تا آخرین لحظه هم به همسرش گفت که به دیدن آقای بینگلی نمی‌رود، اما حالا که یک شب از ملاقاتش می‌گذشت، خانم بنت از این ملاقات هیچ اطلاعی نداشت و در حین گفتگو با دختر دومش که در حال تزئین کلاهش بود، این ماجرا لو رفت.

آقای بنت ناگهان رو به لیزی کرد و گفت: لیزی، امیدوارم آقای بینگلی از این کلاه خوشش بیاید.

مادرش با ناراحتی گفت: وقتی به دیدن آقای بینگلی نمی‌رویم، سلیقه‌اش را از کجا بفهمیم.

الیزابت گفت: ماما، مگر فراموش کردی که ما آقای بینگلی را توی مهمانی می‌بینیم و خانم لانگ قول داده ما را به هم معرفی کند.

من که باورم نمی‌شود خانم لانگ چنین کاری بکند. او خودش دو دختر ترگل و َورگل دارد و زنی از خود راضی و متظاهر است و من که چشمم آب نمی‌خورد این کار را بکند.

آقای بنت گفت: من هم از او زیاد خوشم نمی‌آید و خوشحالم که فهمیدی روی قولی که داده نمی‌شود حساب کرد.

خانم بنت توجه نکرد و جوابی نداد، اما مگر می‌توانست جلوی خودش را بگیرد و شروع کرد به اوقات تلخی با یکی از دخترهایش…

 

امیدواریم از خواندن کتاب غرور و تعصب لذت ببرید و برای خواندن معرفی کتاب های دیگر به بخش معرفی کتاب مراجعه کنید.

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x