
«یک قصه کوچک» از فرانتس کافکا
موش گفت: افسوس! دنیا روز به روز تنگ تر می شود. سابق جهان چنان دنگال بود که ترسم گرفت. دویدم و دویدم تا دست آخر هنگامی که دیدم از هر نقطه افق، دیوارهایی سر به آسمان می کشد، آسوده خاطر شدم.
موش گفت: افسوس! دنیا روز به روز تنگ تر می شود. سابق جهان چنان دنگال بود که ترسم گرفت. دویدم و دویدم تا دست آخر هنگامی که دیدم از هر نقطه افق، دیوارهایی سر به آسمان می کشد، آسوده خاطر شدم.
فرانتس کافکا به دوست نزدیک خود ماکس برود وصیت کرده بود که همه آثارش را نخوانده بسوزاند. ماکس برود از این دستور وصیت نامه سرپیچی کرد و بیشتر آثار فرانتس کافکا را منتشر کرد و دوست خود را به شهرت جهانی رساند. پُرآوازه ترین آثار فرانتس کافکا، رمان کوتاه «مسخ»، رمان «محاکمه» و رمان ناتمام «قصر» هستند.
فرانتس کافکا یکی از بزرگ ترین نویسندگان قرن بیستم است. کافکا آلمانی زبان بود و افراد بسیاری را در سراسر جهان تحت تاثیر ادبیات و قلم خود قرار داده است.