او-آرش-کمانش را به ابرها یله داد: ـمادرم زمین؛ این تیر آرش است؛ که آرش مردی رمه دار بود؛ و مهر به او دلی آتشین داده بود؛ و او تا بود هرگز کمان نداشت؛ و تیری...
مجلس ضربت زدن – من کجا هستم؟ حقیقت من کجاست؟ روزگاری ساکن شهری بودم؛ و اینک قرنهاست سرگشته ی بیابان خضر الیاسم! شما مرا از من گرفتید. خیالات خود را به من چسباندید. خون از...
بهرام بیضایی در پنجم دی ماه سال هزار و سیصد و هفده در یک خانواده فرهنگی و هنری به دنیا آمد. به واسطه جلسات شعری که در کودکی به همراه پدرش در آن شرکت می...
داستان کتاب «طومار شیخ شرزین» در زمان فرمانروایی مغولان یا تاتارها بر ایران میگذرد. یکی از دبیران کتابخانه هنگام سوختن برخی از طومارهای کتابخانه، تصادفاً طوماری از استادش شیخ شرزین پیدا می کند که برای...
نمایشنامه «خاطرات هنرپیشه نقش دوم» سال ۱۳۶۰ نوشته شد و بهار ۱۳۶۲ در انتشارات دماوند به چاپ رسید. داستان این کتاب درباره دو مرد روستایی با نامهای موهبت و ذوالفقار است که در آخرین ماههای...