مجله اینترنتی تحلیلک

جمعه/ 10 فروردین / 1403
Search
Close this search box.
محرم در ادبیات فارسی همراه با قاآنی

محرم در ادبیات فارسی / همراه با قاآنی

فتحعلی‌شاه او را مجتهدالشعراء لقب داد و محمدشاه نیز قاآنی را حسان‌العجم می‌خواند. قاآنی در جایی از دیوان خود سروده است: بارد چه؟ خون، که؟ دیده، چه سان؟ روز و شب، چرا؟

محرم در ادبیات فارسی / همراه با قاآنی

میرزا حبیب‌الله متخلص به قاآنی، فرزند محمّدعلی گلشن از شاعران و قصیده‌ سرایان بزرگ دربار فتحعلی شاه، محمّدشاه و آغاز پادشاهی ناصرالدین‌شاه قاجار بود.

قاآنی در ادبیات عرب و فارسی مهارت کافی یافت و به حکمت نیز علاقه سرشاری داشت و می‌توان گفت شهرت شاعری او لطمه به شهرت او به عنوان یک حکیم دانشمند زده‌است. در حکمت او را همپایه ملاصدرا و حاج ملاهادی سبزواری شمرده‌اند. از این رو فتحعلی‌شاه او را مجتهدالشعراء لقب داد و محمدشاه نیز قاآنی را حسان‌العجم می‌خواند.

 

قاآنی در جایی از دیوان خود سروده است:

 

بارد چه؟ خون، که؟ دیده، چه سان؟ روز و شب، چرا؟

از غم، کدام غم؟ غم سلطان اولیا

نامش که بد؟ حسین، از نژاد که؟ از علی

مامش که بود؟ فاطمه، جدش که؟ مصطفی

چون شد؟ شهید، شد به کجا؟ دشت ماریه

کی؟ عاشر محرم، پنهان؟ نه، بر ملا

شب کشته شد؟ نه، روز، چه هنگام؟ وقت ظهر

شد از گلو بریده سرش؟ نی نی از قفا

سیراب کشته شد؟ نه، کس آبش نداد؟ داد

که؟ شمر، از چه چشمه؟ ز سرچشمه فنا

مظلوم شد شهید؟ بلی، جرم داشت؟ نه

کارش چه بد؟ هدایت، یارش که بد؟ خدا

این ظلم را که کرد؟ یزید! این یزید کیست‌؟

ز اولاد هند، از چه کس‌؟ از نطفهٔ زنا!

خود کرد این عمل‌؟ نه! فرستاد نامه‌ای

نزد که‌؟ نزد زاده مرجانه دغا

ابن زیاد زاده مرجانه بد؟ نعم!

از گفته یزید تخلف نکرد؟ لا

این نابکار کشت حسین را به دست خویش‌؟

نه او روانه کرد سپه سوی کربلا

میر سپه که بد؟ عمرسعد! او برید؟

حلق عزیز فاطمه نه شمر بی‌حیا

خنجر برید حنجر او را نکرد شرم

کرد از چه پس برید؟ نپذرفت از و قضا

بهر چه‌؟ بهر آن که شود خلق را شفیع

شرط شفاعتش چه بود؟ نوحه و بکا!

کس کشته شد هم از پسرانش‌؟ بلی دو تن

دیگر که نه برادر دیگر که اقربا

دیگر پسر نداشت‌؟ چرا داشت آن که بود

سجاد چون بد او به غم و رنج مبتلا

ماند او به کربلای پدر؟ نی! به شام رفت

با عز و احتشام‌؟ نه! با ذلت و عنا

تنها؟ نه! با زنان حرم، نامشان چه بود؟

زینب سکینه فاطمه کلثوم بینوا

بر تن لباس داشت‌؟ بلی! گرد رهگذار

بر سر عمامه داشت‌؟ بلی! چوب اشقیا

بیمار بد؟ بلی چه دوا داشت‌؟ اشک چشم

بعد از دوا غذاش چه بد؟ خون دل غذا

کس بود همرهش‌؟ بلی اطفال بی‌پدر

دیگر که بود؟ تب! که نمی گشت از و جدا

از زینب و زنان چه به جا مانده بد؟ دو چیز

طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا

گبر این ستم کند؟ نه! یهود و مجوس؟ نه!

هندو؟ نه! بت‌پرست؟ نه! فریاد ازین جفا

قاآنی است قایل این شعرها بلی

خواهد چه؟ رحمت! ‌از که‌؟ ز حق! کی؟ صف جزا!

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x