غزل ۵۵ حافظ (خم زلف تو دام کفر و دین است) به همراه شرح
شرح غزل ۵۵ حافظ / خم زلف تو دام کفر و دین است
خم زلف تو دام کفر و دین است
ز کارستان او یک شمه این است
جمالت معجز حسن است لیکن
حدیث غمزه ات سحر مبین است
ز چشم شوخ تو جان کی توان برد
که دایم با کمان اندر کمین است
بر آن چشم سیه صد آفرین باد
که در عاشق کشی سحرآفرین است
عجب علمیست علم هیئت عشق
که چرخ هشتمش هفتم زمین است
تو پنداری که بدگو رفت و جان برد
حسابش با کرام الکاتبین است
مشو حافظ ز کید زلفش ایمن
که دل برد و کنون دربند دین است
شرح غزل ۵۵ حافظ (شرح غزل خم زلف تو دام کفر و دین است)
خم زلف تو دام کفر و دین است
ز کارستان او یک شمه این است
پیچ و تاب گیسوی تو در راه کفر و دین، دامی گسترده است و هر کس را در هر مذهب گرفتار می سازد و همه این ها اندکی از کارهای عجیب اوست.
دکتر دینانی می گوید:
«زلف در سخن حافظ اشاره به مقام کثرت است و تجلیات معشوق ازلی. معشوق ازلی پیوسته در تجلی است و تجلیات کثیر دارد. عرفا کثرت را به زلف تعبیر می کنند. حافظ می گوید: خم زلف تو دام کفر و دین است.
در تجلیات معشوق ازلی، هر تجلی، یک دام است. بستگی دارد که ما با تجلیات چگونه برخورد کنیم. می توانیم آن را تجلی ببینیم که در این صورت دام دین خواهد بود. همچنین می توانیم خود تجلی را ببینیم که در این صورت دام کفر خواهد بود.»
جمالت معجز حسن است لیکن
حدیث غمزه ات سحر مبین است
جمال تو در زیبایی معجزه است و ماجرای ناز و عشوه گری تو خود سحری آشکار است.
شرح غزل ۵۵ حافظ (شرح غزل خم زلف تو دام کفر و دین است)
ز چشم شوخ تو جان کی توان برد
که دایم با کمان اندر کمین است
کی می توان از چشم دزد و گستاخ تو که پیوسته با کمان ابروان در کمین جان عاشقان نشسته است، جان سالم به در برد؟
شوخ: گستاخ و بی حیا
کمان: استعاره از ابرو
بر آن چشم سیه صد آفرین باد
که در عاشق کشی سحرآفرین است
بر چشم سیاه تو صد درود و آفرین باد که در عاشق کشی معجزه گر و ساحر است.
عجب علمیست علم هیئت عشق
که چرخ هشتمش هفتم زمین است
عشق عجب علم حیرت آوری است که آسمان هشتم با همه بلندی و نورانیتش در برابر آن چون طبقه هفتم زمین پست و تاریک است. یعنی افلاک با آن همه بلندی و عظمت زیر پای عشق قرار دارد.
هیئت: در اصطلاح نجوم، علمی است که در آن از ظواهر اجرام آسمانی و قوانین حرکات ظاهری و حقیقی و وضع آنها نسبت به یکدیگر و شکل و قوانین آنها بحث می شود.
تو پنداری که بدگو رفت و جان برد
حسابش با کرام الکاتبین است
گمان می کنی که بدگو جان سالم به در می برد؟ بدان که عمل زشت او نوشته می شود و او به سزای آن خواهد رسید.
مشو حافظ ز کید زلفش ایمن
که دل برد و کنون دربند دین است
ای حافظ از حیله و مکر گیسوی یار آسوده خاطر نباش زیرا دلت را برد و اکنون در پی بردن دین و ایمانت است.
فایل صوتی غزل ۵۵ حافظ / خم زلف تو دام کفر و دین است
دانلود فایل صوتی غزل خم زلف تو دام کفر و دین است
در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه، شاخ نبات حافظ و حافظ معنوی نیز استفاده شده است.
حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.
شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.
حافظ معنوی؛ غزلیات حافظ شیرازی به روایت دکتر دینانی است.