جمعه/ 2 آذر / 1403
Search
Close this search box.

شرح غزل ۱۱۵ حافظ / درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد

در این مطلب به غزل 115 حافظ با مطلع درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۱۱۵ حافظ (درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد) به همراه شرح

شرح غزل ۱۱۵ حافظ / درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد

چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان
که دردسر کشی جانا گرت مستی خمار آرد

شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد

عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است
خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد

بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد

خدا را چون دل ریشم قراری بست با زلفت
بفرما لعل نوشین را که زودش باقرار آرد

در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ
نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد

غزل شماره ۱۱۵ پوستر

شرح غزل ۱۱۵ حافظ (غزل درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد)

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد

درخت دوستی را بکار تا به آرزوی دل برسی و نهال دشمنی را هرچند که اندک باشد از بیخ برکن زیرا رنج بسیاری در پی دارد.

چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان
که دردسر کشی جانا گرت مستی خمار آرد

وقتی که در خرابات مهمان هستی رندان را گرامی بدار و با آنها با عزت و بزرگی رفتار کن زیرا ای عزیز وقتی که مستی بگذرد و خماری جان آن را بگیرد دردسر خواهی کشید.

شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد

شب هم نشینی و وصال را مغتنم بدان زیرا بعد از سپری شدن عمر و روزگار ما همچنان گردش فلک ادامه دارد و شب و روزهای بسیاری در پی هم می آیند و می روند.

عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است
خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد

خدا بر دل کجاوه دار لیلی که گهواره ما تحت فرمان اوست، بینداز که از کوی مجنون گذر کند و دل عاشق او را با همه آشفتگی و دیوانگی بهبود بخشد.

بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد

ای دل جوانی و شادابی عمر را دریاب و به فکر خوشی و عشرت باش و وقت را غنیمت بدان زیرا دوران جوانی کوتاه و زودگذر است وگرنه چمن دنیا گل ها و بلبل های بسیاری را می پروراند که در پی هم می آیند و می روند.

خدا را چون دل ریشم قراری بست با زلفت
بفرما لعل نوشین را که زودش باقرار آرد

وقتی دل مجروح و افسرده ام با زلف بی قرار تو قرار عشق و محبت بست، به خاطر خدا به لب شیرین و سرخ خود بگو که با بوسه ای دل مرا آرام کند.

ریش: افسرده و مجروح

در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ
نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد

حافظ از خدا می خواهد که بار دیگر به هنگام پیری در این باغ بر لب جویبار بنشیند و سرو بلند بالایی را در کنار بگیرد.

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه، شاخ نبات حافظ و حافظ معنوی نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

حافظ معنوی؛ غزلیات حافظ شیرازی به روایت دکتر دینانی است.

تعبیر فال شرح غزل ۱۱۵ حافظ / درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد

دنیا بالا و پایین بسیار دارد. زمانی همه چیز بر وفق مراد توست و زمانی همه چیز علیه تو، گاهی بهار است و گاهی خزان. بدون دوستان خود را پوچ تصور می‌کنی. از خدا می‌خواهی این چند روزه دنیا را در کنار دوستانت باشی و روز مرگت هم در کنار آنان باشی. در هر حال به دوستان و عزیزانت بیندیش تا التیام دل بی‌قرار آن‌ها باشی. در کنار آنها به خانواده‌ات هم توجه داشته باش. اگر می‌خواهی به مراد دلت برسی، کینه را از خودت دور کن و به بزرگترها احترام بگذار.

3.5 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x