مجله اینترنتی تحلیلک

جمعه/ 31 فروردین / 1403
Search
Close this search box.

شرح غزل ۹۶ حافظ / درد ما را نیست درمان الغیاث

در این مطلب به غزل 96 حافظ با مطلع درد ما را نیست درمان الغیاث پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر و فایل صوتی آن پرداخته ایم.

غزل ۹۶ حافظ (درد ما را نیست درمان الغیاث) به همراه شرح

شرح غزل ۹۶ حافظ / درد ما را نیست درمان الغیاث

 

درد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث

دین و دل بردند و قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث

در بهای بوسه‌ ای جانی طلب
می‌کنند این دلستانان الغیاث

خون ما خوردند این کافر دلان
ای مسلمانان چه درمان الغیاث

همچو حافظ روز و شب بی خویشتن
گشته‌ام سوزان و گریان الغیاث

 

غزل شماره ۹۶ پوستر

شرح غزل ۹۶ حافظ (شرح غزل درد ما را نیست درمان الغیاث)

 

درد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث

فریاد که درد ما را درمان و هجر ما را پایان نیست.

الغیاث: در مقام دادخواهی و طلب دادرسی می گویند، به فریادم برسید و کمک کنید.

دین و دل بردند و قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث

فریاد از جور زیبارویان که دین و دل را بردند و اینک قصد جان را دارند.

جور: ستم

در بهای بوسه‌ ای جانی طلب
می‌کنند این دلستانان الغیاث

فریاد که این دلربایان در بهای یک بوسه جان عاشق را طلب می کنند.

خون ما خوردند این کافر دلان
ای مسلمانان چه درمان الغیاث

فریاد که این معشوقان بی رحم و سنگ دل خون ما را خوردند. ای مسلمانان درمان درد ما چیست؟

خون کسی را خوردن: کنایه از کشتن و نهایت بی رحمی

همچو حافظ روز و شب بی خویشتن
گشته‌ام سوزان و گریان الغیاث

فریاد که روز و شب مانند حافظ بی تاب و گریانم و از حال خویش خبری ندارم.

 

فایل صوتی غزل ۹۶ حافظ / درد ما را نیست درمان الغیاث

 

دانلود فایل صوتی غزل درد ما را نیست درمان الغیاث

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه، شاخ نبات حافظ و حافظ معنوی نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

حافظ معنوی؛ غزلیات حافظ شیرازی به روایت دکتر دینانی است.

تعبیر فال شرح غزل ۹۶ حافظ / درد ما را نیست درمان الغیاث

ناامیدی به سراغ تو آمده و بسیار مأیوس شده‌ای. آرزوهایی در ذهن پرورانده بودی که همه بر باد رفته‌اند. زندگی را به صورت واقعی ببین و خود را درگیر احساسات مکن. هر اتفاق و رویدادی، تجربه‌ای است گرانبها برای تو که می‌توانی در آینده از آن بهره ببری.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

شعر اتفاقی شما

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x