مجله اینترنتی تحلیلک

چهارشنبه/ 5 اردیبهشت / 1403
Search
Close this search box.

شرح غزل ۳۷ حافظ / غلام همت آنم که زیر چرخ کبود

در این مطلب به غزل 37 حافظ با مطلع بیا که قصر امل سخت سست بنیادست پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر و فایل صوتی آن پرداخته ایم.

غزل ۳۷ حافظ (بیا که قصر امل سخت سست بنیادست) به همراه شرح

شرح غزل ۳۷ حافظ / بیا که قصر امل سخت سست بنیادست

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود

 

بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
بیار باده که بنیاد عمر بر بادست

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست

چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژده‌ها دادست

که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست

تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست

نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
که این حدیث ز پیر طریقتم یادست

غم جهان مخور و پند من مبر از یاد
که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست

رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
که بر من و تو در اختیار نگشادست

مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوز عروس هزار دامادست

نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل
بنال بلبل بی دل که جای فریادست

حسد چه می‌بری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست

غزل شماره ۳۷ پوستر

شرح غزل ۳۷ حافظ (شرح غزل بیا که قصر امل سخت سست بنیادست)

 

بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
بیار باده که بنیاد عمر بر بادست

بیا و بدان که آرزوهای بلند مانند کاخی است که پایه های سست دارد و فرو می ریزد و باده بیاور تا بنوشیم که اساس عمر نیز بر باد فناست. یعنی زندگی مادی چند روزی بیش نیست و زودگذر و فانی است.

بیا: باور کن

امل: آرزو

سخت: در اینجا به معنی بسیار

مصراع دوم اشاره است به اغتنام فرصت که از رایج ترین مضمون های شعری حافظ و خیام است.

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود / ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست

 

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست

مرید همت بلند آن کسی هستم که زیر این آسمان آبی به دور از تمام دل بستگی ها و تعلقات مادی است. می توان با این نگاه طعنه آمیز حافظ این گونه نیز دانست: اگر صوفی صافی نهادی یافت شود که رنگ تعلق به خود نگرفته باشد خود را بنده و غلام او می دانم.

چرخ کبود: استعاره از آسمان آبی

تعلق: دل بستگی به ماسوی الله

دکتر دینانی می گوید:

«حقیقت این است که زندگی چیزی جز تعلقات نیست. به عقیده من زندکی یعنی تعلق. اگر کسی بگوید زندگی می کند، ولی تعلق ندارد، حرف بیهوده ای می زند. زندگی تعلق داشتن به مال و جان و زن و فرزند است و این اقتضای زندگی است، هرچند که تعلقات کم و زیاد دارد، از حداقل آن تا استغراق در آن. رها شدن از این تعلقات کار آسانی نیست. مردان بزرگ می کوشند از این تعلقات رها شوند.

اشتباه نباید کرد که رها شدن به معنی ترک دنیا و گوشه گیری و منزوی شدن نیست. باید در زندگی از مظاهر دنیا استفاده کرد ولی رهایی از تعلقات به معنای دل نبستن است.»

شرح غزل ۳۷ حافظ (شرح غزل بیا که قصر امل سخت سست بنیادست)

 

چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژده‌ها دادست

چه بگویم که دیشب در میکده عشق در حالی که مدهوش و از خود بی خود بودم، فرشته عالم غیب به من چه مژده های بسیاری داده است.

که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست

این بیت ادامه بیت قبلی و سخن سروش عالم غیب است: تو شهباز عالی همتی هستی که جایگاه تو بر بالای آسمان و در درخت سدره است و این دنیای فانی پر از رنج و محنت جای شایسته ای برای تو نیست.

نظر: نگاه، توجه

شاهباز: باز سپید و بزرگ، استعاره از جان پاک آدمی

سدره نشین: در اینجا استعاره از انسان

 

تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست

این بیت نیز ادامه سخن سروش عالم غیب است: از عرش تو را صدا می زنند و نمی دانم چه چیزی در این دنیا تو را اسیر خود کرده است.

نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
که این حدیث ز پیر طریقتم یادست

پندی به تو می دهم یاد بگیر و به آن عمل کن که این سخن از پیر طریقت در خاطر من مانده است.

غم جهان مخور و پند من مبر از یاد
که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست

غم دنیا را نخور و نصیحت من را از یاد نبر زیرا سخن تازه و دلنشین از عارفی در یاد من مانده است.

رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
که بر من و تو در اختیار نگشادست

به آنچه که خدا به تو داده است راضی و خشنود باش و گره از پیشانی باز کن زیرا من و تو را اختیاری نیست.

مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوز عروس هزار دامادست

از این دنیای ناپایدار و سست نهاد عهد و پیمان استوار طلب نکن زیرا این عجوزه خواهان هزار داماد است.

نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل
بنال بلبل بی دل که جای فریادست

ای بلبل عاشق در خنده و دلربایی گل اثری از وفاداری نیست، بنال و آواز حزین سر بده که جای آن دارد به جای ناله، فریاد و خروش برآوری که یک گل نه تنها از تو بلکه از ده ها بلبل دیگر دلبری می کند.

حسد چه می‌بری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست

ای سست نظم چرا بر حافظ حسد می بری؟ پسند خاطر مردم قرار گرفتن و لطیف و دلنشین سخن گفتن، فضل و عنایت الهی است و اکتسابی نیست.

 

فایل صوتی غزل ۳۷ حافظ / بیا که قصر امل سخت سست بنیادست

 

دانلود فایل صوتی غزل بیا که قصر امل سخت سست بنیادست

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه، شاخ نبات حافظ و حافظ معنوی نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

حافظ معنوی؛ غزلیات حافظ شیرازی به روایت دکتر دینانی است.

تعبیر فال شرح غزل ۳۷ حافظ / غلام همت آنم که زیر چرخ کبود

به آرزوهایی که در ذهن خود تصور کرده‌ای فکر کن. خود را در گذشته نگه ندار و همیشه آینده‌ای را که در پیش داری متصور شو. پایه و اساس زندگی‌ات را ریاکاری و دورویی قرار مده. زنجیری را که به پایت بسته‌ای باز کن و از نعمت‌های خدا لذت ببر زیرا این دنیا دو روز بیش نخواهد بود. در زندگی میانه‌رو باش تا از آن لذت ببری.

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

شعر اتفاقی شما

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x