غزل ۱۲۲ حافظ (هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد) به همراه شرح
شرح غزل ۱۲۲ حافظ / هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد
گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان
نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی
ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد
چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت
ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری
که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد
غبار راه راهگذارت کجاست تا حافظ
به یادگار نسیم صبا نگه دارد
شرح غزل ۱۲۲ حافظ (غزل هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد)
هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
هر کس که از مردان الهی جانب داری کند، خدا او را در همه حال از بلا و مصیبت حفظ می دارد.
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد
حکایت و سخن دوست را جز در پیشگاه دوست نمی گویم زیرا فقط آشنا راز آشنا را حفظ می کند.
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد
ای دل آن گونه زندگی کن که اگر خطا و گناهی از تو سر زد و پای تو لغزید فرشته با دو دست دعا تو را از گزند محفوظ دارد.
گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان
نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
اگر در آرزوی آن هستی که معشوق به عهد و پیمان خود وفا کند، سررشته پیمان وفا و محبت را محکم بگیر تا او نیز چنین کند.
دکتر دینانی می گوید:
«رابطه از طرف او گسسته نمی شود. انسان باید وفادار باشد.
یکی از عرفا گفته است اینکه خدا با انسان باشد کار مهمی نیست. خداوند با همه چیز و همه کس است. هنر این است که انسان با خدا باشد. خدا چون در همه جا هست، با همه هم هست. از بیت حافظ این بر می آید که سر رشته محبت را باید حفظ کرد چرا که این رشته هیچ وقت از طرف خدا گسسته نمی شود.
صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی
ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد
این بیت را به دو گونه می توان معنی کرد:
۱. ای باد صبا اگر از حریم یار من گذر کردی و در زلف او پیچیدی از روی لطف و محبت به زلف بگو که مقام و منزلت دل مرا نگاه دارد که جایگاه امن و خوبی برای اوست.
۲. ای باد صبا اگر از حریم یار من گذر کردی و در زلف او پیچیدی از روی لطف و محبت به دل من بگو که مقام و منزلت خود را در زلف نگاه دارد که جایگاه امن و خوبی برای اوست.
چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت
ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
وقتی به زلف یار گفتم که مقام و منزلت دل مرا نگاه دار چه پاسخی داد؟ گفت از دست من چه کاری ساخته است؟ خدا باید نگاه دارد.
سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری
که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد
سر و مال و دل و جانم فدای آن معشوقی که حق دوستی محبت و وفاداری را نگه دارد.
غبار راه راهگذارت کجاست تا حافظ
به یادگار نسیم صبا نگه دارد
ای معشوق غبار گذرگاهی که تو بر آن قدم نهاده ای کجاست تا حافظ آن را به رسم یادگاری از بوی خوش نسیم سحری نزد خود نگاه دارد؟
در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه، شاخ نبات حافظ و حافظ معنوی نیز استفاده شده است.
حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.
شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.
حافظ معنوی؛ غزلیات حافظ شیرازی به روایت دکتر دینانی است.
من با تفال به این غزل امشب گریه کردم،چون حاجت دلم رابه طرز شگفت انگیزی گفت،ولی از انجایی که حافظ فرمان داد حدیث دوست نگویم بجز بحضرت دوست..سکوت میکنم،ان شالله همه بتوانیم درصراط مستقیم حق ومحبت اهل خدا ثابت قدم باشیم.
بر روح پاکش فاتحه ای نثارمیکنم