غزل ۱۶۳ حافظ (گل بی رخ یار خوش نباشد) به همراه شرح
شرح غزل ۱۶۳ حافظ / گل بی رخ یار خوش نباشد
گل بی رخ یار خوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد
طرف چمن و طواف بستان
بی لاله عذار خوش نباشد
رقصیدن سرو و حالت گل
بی صوت هزار خوش نباشد
با یار شکرلب گل اندام
بی بوس و کنار خوش نباشد
هر نقش که دست عقل بندد
جز نقش نگار خوش نباشد
جان نقد محقر است حافظ
از بهر نثار خوش نباشد
شرح غزل ۱۶۳ حافظ (شرح غزل گل بی رخ یار خوش نباشد)
گل بی رخ یار خوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد
گل بدون چهره زیبای معشوق و بهار بدون شراب نوشیدن خوش و دلپذیر نیست.
طرف چمن و طواف بستان
بی لاله عذار خوش نباشد
کنار چمن و گردش در باغ بدون زیباروی گل رخساری خوش و دلپذیر نیست.
طرف: کنار
رقصیدن سرو و حالت گل
بی صوت هزار خوش نباشد
رقصیدن سرو و شور و سرمستی گل بدون آواز بلبل خوش و دلپذیر نیست.
با یار شکرلب گل اندام
بی بوس و کنار خوش نباشد
با معشوق شیرین لب و لطیف اندام بدون بوسه و هم آغوشی خوش و دلپذیر نیست.
هر نقش که دست عقل بندد
جز نقش نگار خوش نباشد
هر تصویری که عقل می کشد، جز نقش معشوق زیبارو خوش و دلپذیر نیست.
جان نقد محقر است حافظ
از بهر نثار خوش نباشد
ای حافظ جان سرمایه بی ارزشی است که برای نثار کردن در راه معشوق خوش و دلپذیر است.
نقد: سرمایه
در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه و شاخ نبات حافظ نیز استفاده شده است.
حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.
شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.