جمعه/ 11 آبان / 1403
Search
Close this search box.
شرح غزل 233 حافظ / دست از طلب ندارم تا کام من برآید

شرح غزل ۲۳۳ حافظ / دست از طلب ندارم تا کام من برآید

در این مطلب به غزل 233 حافظ با بیت ابتدایی دست از طلب ندارم تا کام من برآید / یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۲۳۳ حافظ (دست از طلب ندارم تا کام من برآید) به همراه شرح

شرح غزل ۲۳۳ حافظ / دست از طلب ندارم تا کام من برآید

دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید

بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید

جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش
نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید

از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم
خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید

گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان
هر جا که نام حافظ در انجمن برآید

بیشتر بخوانید: زندگینامه حافظ شیرازی شاعر و حکیم قرن هشتم

شرح غزل 233 حافظ / دست از طلب ندارم تا کام من برآید
شرح غزل ۲۳۳ حافظ / دست از طلب ندارم تا کام من برآید

شرح غزل ۲۳۳ حافظ (شرح غزل دست از طلب ندارم تا کام من برآید)

دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

دست از طلب و جستجو بر نمی دارم تا به مراد و آرزویم برسم. یا در این راه به معشوق خواهم رسید یا اینکه می میرم و جان از تن بیرون خواهد رفت.

بیشتر بخوانید: حافظ شیرازی شاعری بی همتا

بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید

پس از مرگ گور مرا بشکاف و ببین که از آتش عشق دل، دود از کفن من بر می خیزد.

تربت: گور

آتش درون: استعاره از عشق

بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید

ای معشوق چهره خود را نشان بده تا همه مردم شیفته و حیران شوند و لب به سخن بگشا تا با شنیدن سخنان شیرینت به شور و شوق درآیند و فریاد برآورند.

بیشتر بخوانید: حافظ انسان شناس بزرگ؛ نوشته ای از دکتر دینانی

جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش
نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید

در اشتیاق دیدار معشوق جانم به لب رسیده است و بی تاب و قرارم و در دل این حسرت را دارم که هنوز از لبان شیرین یار کامی نگرفته، جان بسپارم.

از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم
خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید

از حسرت نبوسیدن دهان شیرین یار، بی تاب و بی طاقت شدم. به راستی مراد و آرزو تهی دستانی چون من از آن دهان کی برآورده می شود؟

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار حافظ شیرازی

گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان
هر جا که نام حافظ در انجمن برآید

نام حافظ در میان عاشقان در هر مجلسی که بر زبان می آید همه از او به خیر و نیکی یاد می کنند.

خیل: گروه، دسته

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه و شاخ نبات حافظ نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

تعبیر فال شرح غزل ۲۳۳ حافظ / دست از طلب ندارم تا کام من برآید

سخت‌کوشی خصوصیت بارز شخصیتی توست، می‌خواهی به وصال یار برسی و قصد داری با عزمی راسخ و اراده‌ای قوی پا در راه رسیدن به آن بگذاری. در این راه باید با ناامیدی‌ها مبارزه کنی و اجازه ندهی باعث رکود و عقب‌نشینی تو شوند. با دست روی دست گذاشتن و سهل‌انگاری کاری از پیش نخواهی برد. شکست‌ها را آیینه عبرت خود کن و از آن‌ها درس بگیر. صبور و شکیبا باش و تا رسیدن به نتیجه دلخواه تلاش کن. به زودی در جمعی حضور پیدا می‌کنی و با افرادی ملاقات می‌کنی که دیداری خوب و رضایت‌بخش خواهد بود.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x