شنبه/ 17 آذر / 1403
Search
Close this search box.
شرح غزل 197 حافظ / شاهدان گر دلبری زین سان کنند

شرح غزل ۱۹۷ حافظ / شاهدان گر دلبری زین سان کنند

در این مطلب به غزل 197 حافظ با مطلع شاهدان گر دلبری زین سان کنند پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۱۹۷ حافظ (شاهدان گر دلبری زین سان کنند) به همراه شرح

شرح غزل ۱۹۷ حافظ / شاهدان گر دلبری زین سان کنند

شاهدان گر دلبری زین سان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند

هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
گلرخانش دیده نرگسدان کنند

ای جوان سرو قد گویی ببر
پیش از آن کز قامتت چوگان کنند

عاشقان را بر سر خود حکم نیست
هر چه فرمان تو باشد آن کنند

پیش چشمم کمتر است از قطره‌ ای
این حکایت‌ ها که از طوفان کنند

یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند

مردم چشمم به خون آغشته شد
در کجا این ظلم بر انسان کنند

خوش برآ با غصه‌ ای دل کاهل راز
عیش خوش در بوته هجران کنند

سر مکش حافظ ز آه نیم شب
تا چو صبحت آینه رخشان کنند

بیشتر بخوانید: زندگینامه حافظ شیرازی شاعر و حکیم قرن هشتم

شرح غزل 197 حافظ / شاهدان گر دلبری زین سان کنند
شرح غزل ۱۹۷ حافظ / شاهدان گر دلبری زین سان کنند

شرح غزل ۱۹۷ حافظ (شرح غزل شاهدان گر دلبری زین سان کنند)

شاهدان گر دلبری زین سان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند

اگر معشوقان زیبارو به همین شیوه به دلبری و عشوه گری بپردازند، در ایمان و اعتقاد زاهدان شکاف ایجاد می کنند و ایمانشان را سست می نمایند.

هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
گلرخانش دیده نرگسدان کنند

هر کجا که آن معشوق زیبا بخرامد و جلوه کند همه زیبارویان او را عزیز می دارند و بر چشم خود می نهند.

ای جوان سرو قد گویی ببر
پیش از آن کز قامتت چوگان کنند

ای جوان بلند بالای زیبا قبل از آنکه پیر شوی و قامتت مانند چوگان خمیده و منحنی شود، تلاش کن تا در میدان عشق و عاشقی سبقت بجویی و بهره و نصیبی یابی. یعنی تا می توانی وقت را غنیمت بدان و به عیش و شادی بپرداز.

عاشقان را بر سر خود حکم نیست
هر چه فرمان تو باشد آن کنند

عاشقان فرمان بردار تو هستند و از خود اختیاری ندارند و سر و جانشان در دست توست و هر چه تو فرمان دهی، همان کار را می کنند.

پیش چشمم کمتر است از قطره‌ ای
این حکایت‌ ها که از طوفان کنند

داستان هایی که از طوفان نوح می گویند در برابر چشم اشک بار من که از فراق معشوق زیبارو چون سیل روان است، قطره ای بیش نیست و به حساب نمی آید.

بیشتر بخوانید: حافظ انسان شناس بزرگ؛ نوشته ای از دکتر دینانی

یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند

وقتی معشوق ما شروع به رقصیدن و پای کوبی می کند فرشتگان عالم بالا نیز به وجد می آیند و می رقصند.

سماع: از اصطلاحات صوفیه، پای کوبی و دست افشانی

قدسیان: فرشتگان و ساکنان عالم ملکوت

مردم چشمم به خون آغشته شد
در کجا این ظلم بر انسان کنند

مردمک چشمانم از فراق تو خون گریه کرد. در کجا چنین ستمی به انسان روا می دارند؟

مردم چشم: ایهام دارد: ۱.مردم و انسان ها ۲.مردمک چشم

خوش برآ با غصه‌ ای دل کاهل راز
عیش خوش در بوته هجران کنند

ای دل بر غم فراق یار با خوشی غلبه کن و با آن کنار بیا زیرا عارفان رازدان و حقیقت بین در عین دوری از معشوق و سوز درون زندگی را به شادی می گذرانند.

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار حافظ شیرازی

سر مکش حافظ ز آه نیم شب
تا چو صبحت آینه رخشان کنند

ای حافظ از راز و نیاز نیمه شبی روی مگردان تا آینه دلت مانند صبح روشن و تابناک شود.

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه و شاخ نبات حافظ نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

تعبیر فال شرح غزل ۱۹۷ حافظ / شاهدان گر دلبری زین سان کنند

جوانی پرشور و نشاط هستی ولی قدر دوران جوانی را آن‌طور که باید و شاید نمی‌دانی، فرصت و موقعیتی را که بدست آورده‌ای قدر بدان و از آن استفاده کن. درست است که گاهی در حق تو ظلم می‌شود و کسانی که مقامی پایین‌تر از تو دارند، ناعادلانه حق تو را می‌خورند اما این رنج و سختی عاقبت به پایان می‌رسد. یأس و ناامیدی را از خود دور کن تا به هدفت برسی. اگر در مراحلی از زندگی از یار دور می‌شوی نگران نباش، این دوری برای چشیدن طعم وصال است. دعای نیمه‌شب به درگاه خداوند باعث می‌شود که قلب تو صاف و زلال شود، پس دعا و توسل را فراموش نکن.

3.5 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x