مجله اینترنتی تحلیلک

پنجشنبه/ 30 فروردین / 1403
Search
Close this search box.
شرح غزل 480 حافظ / ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی

شرح غزل ۴۸۰ حافظ / ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی

در این مطلب به غزل 480 حافظ با مطلع ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۴۸۰ حافظ (ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی) به همراه شرح

شرح غزل ۴۸۰ حافظ / ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی

ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی

دردمندان بلا زهر هلاهل دارند
قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی

رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم
شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی

دیده ما چو به امید تو دریاست چرا
به تفرج گذری بر لب دریا نکنی

نقل هر جور که از خلق کریمت کردند
قول صاحب غرضان است تو آن‌ ها نکنی

بر تو گر جلوه کند شاهد ما ای زاهد
از خدا جز می و معشوق تمنا نکنی

حافظا سجده به ابروی چو محرابش بر
که دعایی ز سر صدق جز آن جا نکنی

بیشتر بخوانید: زندگینامه حافظ شیرازی شاعر و حکیم قرن هشتم

شرح غزل 480 حافظ / ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
شرح غزل ۴۸۰ حافظ / ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی

شرح غزل ۴۸۰ حافظ (شرح غزل ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی)

ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی
سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی

ای معشوقی که در کشتن ما نرمی و مهربانی از خود نشان نمی دهی و سود و سرمایه را از بین می بری و هیچ پروایی نداری.

محابا: پروا

مدارا: نرمی و مهربانی

دردمندان بلا زهر هلاهل دارند
قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی

دردکشیدگان بلای عشق با خود آه سوزان چون زهر کشنده هلال دارند، آگاه باش تا قصد آزار رساندن به آنها را نداشته باشی که کار خطایی است.

هلاهل: زهری را گویند که هیچ تریاقی (پادزهری) علاج آن را نتواند کردن و در ساعت بکشد و در اینجا استعاره از آه سوزان است.

هان: آگاه باش

بیشتر بخوانید: حافظ شیرازی شاعری بی همتا

رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم
شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی

شرط انصاف نیست که تو درد و رنج ما را که می توان با اندکی توجه و مهربانی از بین برد، درمان نکنی.

دیده ما چو به امید تو دریاست چرا
به تفرج گذری بر لب دریا نکنی

ای معشوق وقتی که چشم ما به امید دیدن تو از اشک چون دریا شده است چرا برای گردش و تماشا بر لب این دریا نمی آیی و به آن توجهی نمی کنی؟

تفرج: گردش و تماشا

بیشتر بخوانید: حافظ انسان شناس بزرگ؛ نوشته ای از دکتر دینانی

نقل هر جور که از خلق کریمت کردند
قول صاحب غرضان است تو آن‌ ها نکنی

هر ستم و بدی که از خلق و خوی کریم و نیکوی تو گفتند، سخن بد اندیشان و مغرضان است وگرنه تو هرگز آن کارها را انجام نمی دهی.

بر تو گر جلوه کند شاهد ما ای زاهد
از خدا جز می و معشوق تمنا نکنی

ای زاهد اگر معشوق زیباروی ما بر تو آشکار شود و جلوه گری کند، جز می و معشوق از خدا چیز دیگری نخواهی خواست.

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار حافظ شیرازی

حافظا سجده به ابروی چو محرابش بر
که دعایی ز سر صدق جز آن جا نکنی

ای حافظ در برابر ابروی محراب گون معشوق سجده کن زیرا فقط در آنجاست که می توانی از روی صداقت و پاکی دعا و راز و نیاز کنی.

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه و شاخ نبات حافظ نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

تعبیر فال شرح غزل ۴۸۰ حافظ / ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی

گره مشکلات تو به دست کسی باز می‌شود که افراد بدخواه و صاحب غرض از او بدگویی می‌کنند، بهتر است به جای آه کشیدن و غصه خوردن با او صحبت کنی. در تصمیمات خودت عجولانه رفتار مکن و مراقب اعمال و کردارت باش. بی‌گدار به آب زدن نتیجه‌ای جز پشیمانی برایت ندارد. به کسانی که به تو احتیاج دارند، کمک کن و از آنان مراقبت نما تا در هنگام نیاز، خود را تنها و بی‌کس احساس نکنی.

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

شعر اتفاقی شما

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x