جمعه/ 2 آذر / 1403
Search
Close this search box.
شرح غزل 200 حافظ / دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌ کنند

شرح غزل ۲۰۰ حافظ / دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌ کنند

در این مطلب به غزل 200 حافظ با مطلع دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌ کنند پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۲۰۰ حافظ (دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌ کنند) به همراه شرح

شرح غزل ۲۰۰ حافظ / دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌ کنند

دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌ کنند
پنهان خورید باده که تعزیر می‌ کنند

ناموس عشق و رونق عشاق می‌ برند
عیب جوان و سرزنش پیر می‌ کنند

جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز
باطل در این خیال که اکسیر می‌ کنند

گویند رمز عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتیست که تقریر می‌ کنند

ما از برون در شده مغرور صد فریب
تا خود درون پرده چه تدبیر می‌ کنند

تشویش وقت پیر مغان می‌ دهند باز
این سالکان نگر که چه با پیر می‌ کنند

صد ملک دل به نیم نظر می‌ توان خرید
خوبان در این معامله تقصیر می‌ کنند

قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست
قومی دگر حواله به تقدیر می‌ کنند

فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر
کاین کارخانه‌ ایست که تغییر می‌ کنند

می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر می‌ کنند

بیشتر بخوانید: زندگینامه حافظ شیرازی شاعر و حکیم قرن هشتم

شرح غزل 200 حافظ / دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌ کنند
شرح غزل ۲۰۰ حافظ / دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌ کنند

شرح غزل ۲۰۰ حافظ (شرح غزل دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌ کنند)

دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌ کنند
پنهان خورید باده که تعزیر می‌ کنند

آیا می دانی که چنگ و عود چه می گویند؟ می گویند پنهانی شراب بنوشید که باده گساران را عقوبت می کنند.

تقریر کردن: بیان کردن، سخن گفتن

تعزیر کردن: عقوبت کردن

ناموس عشق و رونق عشاق می‌ برند
عیب جوان و سرزنش پیر می‌ کنند

آبروی عشق را می برند و عاشقان را بی ارزش و اعتبار می کنند و بر جوان عیب می گیرند و پیر را سرزنش می کنند.

ناموس: آبرو، اعتبار

جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز
باطل در این خیال که اکسیر می‌ کنند

نصیب این ریاکاران چیزی جز دل سیاه و سکه تقلبی بی ارزش نشد و همچنان در این فکر باطل و خام هستند که اکسیر می کنند و کار خارق العاده انجام می دهند. یعنی آنها هرگز به مقصود نخواهند رسید و زهی خیال باطل.

گویند رمز عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتیست که تقریر می‌ کنند

می گویند از سر عشق سخن نگویید و نشنوید. داستان مشکلی است که بیان می کنند. یعنی چنین کاری محال است و نمی توان از عشق سخن نگفت.

ما از برون در شده مغرور صد فریب
تا خود درون پرده چه تدبیر می‌ کنند

ما از بیرون در فریفته صد گونه نیرنگ و حیله شده ایم و نمی دانیم که در پشت پرده چه کارها می کنند و چه اندیشه ای در سر دارند. یعنی در ظاهر ما را به صد سخن و عمل ریاکارانه فریفته اند و هیچ نمی دانیم چون به خلوت می روند در پس پرده چه ها می کنند.

بیشتر بخوانید: حافظ انسان شناس بزرگ؛ نوشته ای از دکتر دینانی

تشویش وقت پیر مغان می‌ دهند باز
این سالکان نگر که چه با پیر می‌ کنند

سالکان مبتدی و بی تجربه را نگاه کن که چگونه وقت باارزش پیرمغان را پریشان می سازند و نسبت به پیر و مرشد خود چه رفتار ناشایستی دارند.

تشویش دادن: آشفته کردن

صد ملک دل به نیم نظر می‌ توان خرید
خوبان در این معامله تقصیر می‌ کنند

با نیم نگاه می توان صد ملک دل را خرید و به دست آورد. معشوقان زیبارو هستند که در این معامله کوتاهی می کنند و بی توجه هستند.

ملک: کشور و مملکت

تقصیر کردن: کوتاهی کردن

قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست
قومی دگر حواله به تقدیر می‌ کنند

گروهی رسیدن به معشوق را نتیجه تلاش و کوشش خود می دانند و گروهی دیگر آن را به سرنوشت و مشیت الهی محول می کنند.

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار حافظ شیرازی

فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر
کاین کارخانه‌ ایست که تغییر می‌ کنند

خلاصه سخن اینکه بر پایداری روزگار اعتماد نکن زیرا دنیا مانند کارخانه ای است که پیوسته آن را تغییر می دهند.

می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر می‌ کنند

باده بنوش که اگر خوب نگاه کنی خواهی دید که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب همه اهل ریا و نیرنگ هستند.

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه و شاخ نبات حافظ نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

تعبیر فال شرح غزل ۲۰۰ حافظ / دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌ کنند

روزگار و اوضاع و احوال آن برای همه دشوار شده است و تو در کشیدن بار سختی تنها نیستی. خیانت دیگران تو را دچار مشکل کرده است پس بر تو لازم است که دوستان و دشمنانت را بشناسی و از هم جدا کنی. عده‌ای قصد سوء استفاده از تو را دارند، مراقب باش که از تو به عنوان نردبان خود استقاده نکنند. هیچگاه فریب ظاهر افراد را مخور. چرا با دیگران مغرورانه رفتار می‌کنی وقتی که با خرج کردن کمی مهر و محبت می‌توانی دل آنها را بدست بیاوری؟ کمی مهربان‌تر باش. قصد انجام کاری را داری، در انجام آن ثابت قدم باش تا خداوند هم در راه رسیدن به هدف کمکت کند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x