مجله اینترنتی تحلیلک

جمعه/ 7 اردیبهشت / 1403
Search
Close this search box.

شرح غزل ۱۰۲ حافظ / دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد

در این مطلب به غزل 102 حافظ با مطلع دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۱۰۲ حافظ (دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد) به همراه شرح

شرح غزل ۱۰۲ حافظ / دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد

دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد
من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد

کارم بدان رسید که همراز خود کنم
هر شام برق لامع و هر بامداد باد

در چین طره تو دل بی حفاظ من
هرگز نگفت مسکن مالوف یاد باد

امروز قدر پند عزیزان شناختم
یا رب روان ناصح ما از تو شاد باد

خون شد دلم به یاد تو هر گه که در چمن
بند قبای غنچه گل می‌گشاد باد

از دست رفته بود وجود ضعیف من
صبحم به بوی وصل تو جان بازداد باد

حافظ نهاد نیک تو کامت برآورد
جان‌ها فدای مردم نیکونهاد باد

غزل شماره ۱۰۲ پوستر

شرح غزل ۱۰۲ حافظ (غزل دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد)

 

دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد
من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد

دیشب باد از معشوق سفر کرده من خبری آورد و من نیز در عوض آن دل عاشق خود را به باد دادم. هرچه پیش آید، خوش آید.

کارم بدان رسید که همراز خود کنم
هر شام برق لامع و هر بامداد باد

کارم به آنجا رسیده است که هم راز و همنشین هر شامگاه و صبحگاه من، برق درخشان آسمان و نسیم خوشبوی سحرگاهی است.

برق لامع: برق درخشان

در چین طره تو دل بی حفاظ من
هرگز نگفت مسکن مالوف یاد باد

در پیچ و تاب گیسوی زیبای یار دل عاشقم چنان الفت گرفت و ساکن شد که دیگر این دل ناسپاس هرگز از سینه که وطن اصلی او بود، یادی نکرد و سخنی نگفت.

مسکن مالوف: وطن اصلی

امروز قدر پند عزیزان شناختم
یا رب روان ناصح ما از تو شاد باد

امروز دانستم که پند و اندرز دوستان تا چه اندازه با ارزش است. خدایا روح و روان نصیحت کننده ما از جانب تو شاد و خرسند است.

خون شد دلم به یاد تو هر گه که در چمن
بند قبای غنچه گل می‌گشاد باد

ای معشوق هر زمان که باد در چمن گره از بند قبای گل می گشود و آن را شکفته می کرد، دل شیدا و بی قرار من به یاد باز کردن بند قبای تو از حسرت دوری تو خون می شد.

از دست رفته بود وجود ضعیف من
صبحم به بوی وصل تو جان بازداد باد

تن نحیف و ناتوانم از دست رفته بود که نسیم سحرگاهی با امید دادن به وصال تو جان دوباره به آن بخشید.

حافظ نهاد نیک تو کامت برآورد
جان‌ها فدای مردم نیکونهاد باد

ای حافظ سرشت و باطن خوب تو سبب رساندن تو به آرزویت می شود. جان ها فدای مردم پاک نهاد باد.

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه، شاخ نبات حافظ و حافظ معنوی نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

حافظ معنوی؛ غزلیات حافظ شیرازی به روایت دکتر دینانی است.

تعبیر فال شرح غزل ۱۰۲ حافظ / دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد

فکر کردن به گذشته‌ها باعث شادی تو می‌شود. روزهایی که آزاد بودی و به هر کجا که می‌خواستی سفر می‌کردی. دردهای بسیاری را در دل خود نگه داشته‌ای و نیاز به یک همدم و همراز داری. اعتماد به نفس خودت را بالا ببر، باید دل قوی و محکمی داری. نصیحت بزرگ‌ترها می‌تواند مؤثر و راهگشای کارها باشد پس به آن‌ها گوش بسپار. تو انسانی نیک‌نهاد هستی و تمام خوبی‌ها در قلب و روحت حک شده‌اند و تا آخر عمر با نیک نامی زندگی خواهی کرد.

5 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
یوسف
1 سال قبل

یکی از کامل ترین مخزن غزلیات حافظ هستید. دست مریزاد

1 سال قبل
پاسخ به  یوسف

ممنون از همراهی و حسن نظر شما

شعر اتفاقی شما

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x