غزل ۴۳۹ حافظ (دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی) به همراه شرح
شرح غزل ۴۳۹ حافظ / دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی
دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی
کز عکس روی او شب هجران سر آمدی
تعبیر رفت یار سفر کرده می رسد
ای کاج هر چه زودتر از در درآمدی
ذکرش به خیر ساقی فرخنده فال من
کز در مدام با قدح و ساغر آمدی
خوش بودی ار به خواب بدیدی دیار خویش
تا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدی
فیض ازل به زور و زر ار آمدی به دست
آب خضر نصیبه اسکندر آمدی
آن عهد یاد باد که از بام و در مرا
هر دم پیام یار و خط دلبر آمدی
کی یافتی رقیب تو چندین مجال ظلم
مظلومی ار شبی به در داور آمدی
خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق
دریادلی بجوی دلیری سرآمدی
آن کو تو را به سنگ دلی کرد رهنمون
ای کاشکی که پاش به سنگی برآمدی
گر دیگری به شیوه حافظ زدی رقم
مقبول طبع شاه هنر پرور آمدی
بیشتر بخوانید: زندگینامه حافظ شیرازی شاعر و حکیم قرن هشتم
شرح غزل ۴۳۹ حافظ (شرح غزل دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی)
دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی
کز عکس روی او شب هجران سر آمدی
دیشب در خواب دیدم که ماهی طلوع کرد که از انعکاس چهره درخشان او شب دوری و فراق به پایان رسید.
دوش: دیشب
ماه: استعاره از معشوق
سرآمدن: به پایان رسیدن
تعبیر رفت یار سفر کرده می رسد
ای کاج هر چه زودتر از در درآمدی
خوابم این گونه تعبیر شد که یار سفر کرده من بر می گردد. ای کاش هرچه زودتر از در وارد می شد.
کاج: کاش، کاشکی
بیشتر بخوانید: حافظ شیرازی شاعری بی همتا
ذکرش به خیر ساقی فرخنده فال من
کز در مدام با قدح و ساغر آمدی
یاد آن ساقی زیباروی خوشبخت من به خیر باد که پیوسته با جام و پیاله شراب از در وارد می شد.
فرخنده فال: خوشبخت و مبارک
خوش بودی ار به خواب بدیدی دیار خویش
تا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدی
چه خوب و زیبا بود اگر یار سرزمین خود را در خواب می دید تا خاطره همنشینی با ما او را به سوی ما راهنمایی می کرد.
دیار: سرزمین و شهر، خانه ها
شرح غزل ۴۳۹ حافظ (شرح غزل دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی)
فیض ازل به زور و زر ار آمدی به دست
آب خضر نصیبه اسکندر آمدی
اگر فیض و عنایت ازلی خداوند با زور و زر به دست می آمد پس به یقین آب حیات بخش خضر نصیب اسکندر می شد.
نصیبه: قسمت
بیشتر بخوانید: حافظ انسان شناس بزرگ؛ نوشته ای از دکتر دینانی
آن عهد یاد باد که از بام و در مرا
هر دم پیام یار و خط دلبر آمدی
یاد آن دوران به خیر باد که هر لحظه پیغام و نامه یار از در و بام برایم می رسید.
عهد: روزگار، عهد
خط: نوشته
کی یافتی رقیب تو چندین مجال ظلم
مظلومی ار شبی به در داور آمدی
اگر شبی ستم دیده ای به درگاه خدای دادرس می آمد و طلب دادخواهی می کرد، نگهبان تو چه وقت فرصت ستم کردن پیدا می کرد؟
رقیب: نگهبان
داور: حاکم و دادرس
خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق
دریادلی بجوی دلیری سرآمدی
مبتدیان بی تجربه هرگز از ذوق عشق آگاهی ندارند و لذت آن را در نمی یابند. سخی و جوانمرد و دلیری و سالک نام آور و کاملی را بجوی.
دریا دل: کنایه از بسیار سخی و جوانمرد
بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار حافظ شیرازی
آن کو تو را به سنگ دلی کرد رهنمون
ای کاشکی که پاش به سنگی برآمدی
ای کاش آن کسی که تو را به سنگ دلی و بی رحمی راهنمایی می کرد پایش به سنگ می خورد و دچار بلا و مصیبت می شد.
پا بر سنگ آمدن: به مخاطره افتادن
گر دیگری به شیوه حافظ زدی رقم
مقبول طبع شاه هنر پرور آمدی
اگر شاعر دیگری به شیوه حافظ شعر می سرود، به یقین مورد قبول طبع و ذوق شاه هنرشناس قرار می گرفت.
در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه و شاخ نبات حافظ نیز استفاده شده است.
حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.
شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.
مجله اینترنتی تحلیلک