مجله اینترنتی تحلیلک

شنبه/ 8 اردیبهشت / 1403
Search
Close this search box.
شرح غزل 150 حافظ / ساقی ار باده از این دست به جام اندازد

شرح غزل ۱۵۰ حافظ / ساقی ار باده از این دست به جام اندازد

در این مطلب به غزل 150 حافظ با مطلع ساقی ار باده از این دست به جام اندازد پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۱۵۰ حافظ (ساقی ار باده از این دست به جام اندازد) به همراه شرح

شرح غزل ۱۵۰ حافظ / ساقی ار باده از این دست به جام اندازد

ساقی ار باده از این دست به جام اندازد
عارفان را همه در شرب مدام اندازد

ور چنین زیر خم زلف نهد دانه خال
ای بسا مرغ خرد را که به دام اندازد

ای خوشا دولت آن مست که در پای حریف
سر و دستار نداند که کدام اندازد

زاهد خام که انکار می و جام کند
پخته گردد چو نظر بر می خام اندازد

روز در کسب هنر کوش که می خوردن روز
دل چون آینه در زنگ ظلام اندازد

آن زمان وقت می صبح فروغ است که شب
گرد خرگاه افق پرده شام اندازد

باده با محتسب شهر ننوشی زنهار
بخورد باده‌ ات و سنگ به جام اندازد

حافظا سر ز کله گوشه خورشید برآر
بختت ار قرعه بدان ماه تمام اندازد

شرح غزل 150 حافظ / ساقی ار باده از این دست به جام اندازد
شرح غزل ۱۵۰ حافظ / ساقی ار باده از این دست به جام اندازد

شرح غزل ۱۵۰ حافظ (شرح غزل ساقی ار باده از این دست به جام اندازد)

ساقی ار باده از این دست به جام اندازد
عارفان را همه در شرب مدام اندازد

اگر ساقی با این شیوه و یا با این دست زیبا و لطیف شراب در جام بریزد عارفان چنان شیفته می شوند که پیوسته به شراب نوشی می پردازند.

شرب: نوشیدن

ور چنین زیر خم زلف نهد دانه خال
ای بسا مرغ خرد را که به دام اندازد

و نیز اگر ساقی این گونه خال خود را زیر پیچ و تاب گیسوی زیبایش قرار دهد، چه بسیار عقل ها را به دام عشق گرفتار می سازد.

ای خوشا دولت آن مست که در پای حریف
سر و دستار نداند که کدام اندازد

خوشا به حال بخت و اقبال آن کسی که به هنگام غلبه مستی چنان از خود بی خود می شود که از شدت شوق نمی داند که سر را در پای معشوق نثار کند یا دستار را.

دستار: عمامه، شالی که به دور سر می پیچند.

دکتر دینانی می گوید:

«نهایت مستی در این بیت است که انسان نه سر بشناسد، نه دستار! کسی که پیمانه کامل را بر سر کشیده باشد و به اصطلاح سیاه مست باشد نمی تواند سر را از دستار تشخیص بدهد. این واقعیت است. حافظ این مستی را دولتی می داند که هر کسی به آن دست نمی یابد. مستی عارفانه دولت واقعی است. خوشا به حال مستی که به این دولت رسیده باشد و نداند که خودش را زیر پای معشوق بیندازد یا سرش را. فکر می کنم اشاره حافظ به شعر عارف معروف ابن فارض است که می گوید:

رق الزجاج و رقت الخمر
فتشابها فتشاکل الامر

باده چنان صاف و شیشه همچنان صاف است که باده از شیشه تشخیص داده نمی شود. حجاب و ذوالحجاب و شکل و محتوا و ظاهر و باطن یکی می شود و دیگر مرزی باقی نمی ماند.»

زاهد خام که انکار می و جام کند
پخته گردد چو نظر بر می خام اندازد

زاهد بی تجربه و خام که می و جام را انکار می کند و ناپسند می داند وقتی به باده خام نگاه کند، پخته و باتجربه می شود.

روز در کسب هنر کوش که می خوردن روز
دل چون آینه در زنگ ظلام اندازد

به هنگام روز در کسب هنر و فضیلت تلاش کن زیرا شراب نوشیدن در روز دل صاف و آینه گون تو را تیره و کدر می کند.

آن زمان وقت می صبح فروغ است که شب
گرد خرگاه افق پرده شام اندازد

زمانی برای نوشیدن شراب تابناک مناسب است که شب فرا رسیده و تاریکی خود را همچون پرده سیاه بر گرداگرد آسمان انداخته باشد.

باده با محتسب شهر ننوشی زنهار
بخورد باده‌ ات و سنگ به جام اندازد

آگاه باش که مبادا با محتسب شهر هم پیاله شوی و باده بنوشی زیرا او کسی است که با تو باده می نوشد و سنگ به جامت می اندازد. یعنی محتسب دوست واقعی و صدیقی برای تو نخواهد بود.

حافظا سر ز کله گوشه خورشید برآر
بختت ار قرعه بدان ماه تمام اندازد

ای حافظ اگر قرعه بخت و اقبال تو به نام آن معشوق ماه رو بیفتد و به وصال او برسی چنان سرفرازی کن که سرت از گوشه کلاه خورشید هم بگذرد.

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه، شاخ نبات حافظ و حافظ معنوی نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

حافظ معنوی؛ غزلیات حافظ شیرازی به روایت دکتر دینانی است.

تعبیر فال شرح غزل ۱۵۰ حافظ / ساقی ار باده از این دست به جام اندازد

بالاخره زمان رسیدن به موفقیت برای تو نیز فرا رسید. دیگران را هم از این پیروزی خودت بی نصیب مگردان. مراقب اطرافت باش، عده‌ای قصد دارند جلوی پیشرفت تو را بگیرند. تو تلاش خودت را بکن، خداوند مکر آنان را خنثی خواهد کرد. برخی نمک می‌خورند و نمکدان می‌شکنند، این‌ها به ظاهر دوست تو هستند اما از آنها دوری کن که دشمنانی بیش نیستند. از خانواده‌ات دلجویی کن.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

شعر اتفاقی شما

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x