جمعه/ 2 آذر / 1403
Search
Close this search box.
شرح غزل 195 حافظ / غلام نرگس مست تو تاجدارانند

شرح غزل ۱۹۵ حافظ / غلام نرگس مست تو تاجدارانند

در این مطلب به غزل 195 حافظ با مطلع غلام نرگس مست تو تاجدارانند پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۱۹۵ حافظ (غلام نرگس مست تو تاجدارانند) به همراه شرح

شرح غزل ۱۹۵ حافظ / غلام نرگس مست تو تاجدارانند

غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب باده لعل تو هوشیارانند

تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند

ز زیر زلف دوتا چون گذر کنی بنگر
که از یمین و یسارت چه سوگوارانند

گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تطاول زلفت چه بی‌ قرارانند

نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند

نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس
که عندلیب تو از هر طرف هزارانند

تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من
پیاده می‌ روم و همرهان سوارانند

بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند

خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد
که بستگان کمند تو رستگارانند

بیشتر بخوانید: زندگینامه حافظ شیرازی شاعر و حکیم قرن هشتم

شرح غزل 195 حافظ / غلام نرگس مست تو تاجدارانند
شرح غزل ۱۹۵ حافظ / غلام نرگس مست تو تاجدارانند

شرح غزل ۱۹۵ حافظ(شرح غزل غلام نرگس مست تو تاجدارانند)

غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب باده لعل تو هوشیارانند

شاهان تاجدار بنده و مطیع چشمان خمار تو هستند و هوشیاران و عارفان از باده لب لعل گون تو مست و خرابند.

تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند

ای معشوق باد صبا با پراکندن بوی خوش تو رازت را افشا کرد و اشک چشم من که از دوری و فراق تو پیوسته جاری است، سِر عشق من را فاش کرد وگرنه عاشق و معشوق رازدارانی هستند که هرگز راز عشق خود را برملا نخواهند کرد.

غماز: سخن چین

ز زیر زلف دوتا چون گذر کنی بنگر
که از یمین و یسارت چه سوگوارانند

ای معشوق وقتی با ناز می خرامی و می روی از زیر زلف خمیده و تابدار خود نگاه کن که از هر طرف چه عاشقان بسیاری در عشق تو به سوگواری نشسته اند.

یمین و یسار: سمت راست و چپ

گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تطاول زلفت چه بی‌ قرارانند

ای معشوق مانند باد صبا از بنفشه زار گذر کن و ببین که از درازدستی و ظلم گیسوی تابدار تو تا چه اندازه دل باختگانت بی تاب و قرارند.

تطاول: ظلم و ستم

نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند

ای خداشناس لاف زن برو که بهشت قسمت ماست زیرا ما خود را گناهکار می دانیم و از خدا طلب بخشش می کنیم و خدا نیز ما را می بخشد و بهشت نصیب ما می شود و تو که خود را بی گناه می دانی برو که نیازی به بخشش الهی نداری و به بهشت نخواهی رفت.

بیشتر بخوانید: حافظ انسان شناس بزرگ؛ نوشته ای از دکتر دینانی

نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس
که عندلیب تو از هر طرف هزارانند

تنها من نیستم که عاشق چهره زیبای چو گل تو هستم و به یاد آن غزل می سرایم و شعر می گویم بلکه دل باختگان تو از هر طرف بسیار هستند.

عارض: چهره

تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من
پیاده می‌ روم و همرهان سوارانند

ای خضر مبارک قدم مرا یاری کن زیرا من در راه سلوک و عشق پیاده می روم و ناتوان هستم و ممکن است در این راه از قافله جدا شوم و دور بیفتم ولی دوستان و همراهان من سواران تندرو هستند.

بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند

به میخانه بیا و با نوشیدن شراب چهره خود را شاد و ارغوانی کن و به صومعه و خانقاه نرو که آنجا جای بدکاران است.

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار حافظ شیرازی

خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد
که بستگان کمند تو رستگارانند

الهی که حافظ هرگز از آن کمند زلف تابدار تو رهایی نیابد زیرا اسیران کمندت رستگاران و نجات یافتگان حقیقی هستند.

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه و شاخ نبات حافظ نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

تعبیر فال شرح غزل ۱۹۵ حافظ / غلام نرگس مست تو تاجدارانند

خواهان و علاقه‌مندان بسیاری داری و خودت نیز این را می‌دانی، اما این قضیه نباید باعث شود که دچار غرور و خودپسندی شوی و به دیگران بی‌اعتنایی و سرگرانی کنی. جلوی ضرر را از هرجا بگیری منفعت است و از هرجایی می‌توانی به اشتباه و مسیر غلطی که انتخاب کرده‌ای آگاه شوی، پس همین حالا اشتباهاتت را جبران کن و راه درست را در پی بگیر. چرا از تجربه و کمک دیگران استفاده نمی‌کنی؟ هرگز خودت را از مشورت بی‌نیاز مدان، با کمک بزرگان می‌توانی مشکلاتت را حل کنی. به عاقبت کاری که انجام می‌دهی فکر کن و فریب لحظه‌های زودگذر را مخور.

4.3 6 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نریمان رفیعی بلداجی
9 ماه قبل

بسیار خوب ولی بقول عطار نیشابوری که میفرماید ۰۰جاناحدیت حسنت ۰در داستان نیاید ۰۰سودای زلف وخالت در هر خیال نیاید ۰۰و الی اخر به نظر بنده از حوصله این اندک خارج است ومنظور حافظ در ظاهر به این معنا میباشد اینگونه تفسیر را عامیانه رایج گویند ولی ازدیگاه مفسران مانند دکتر الهی قمشه ای از دیگاه عرفانی به نظر بنده معانی دیگری دارد که باید مخاطب بجای چشم سر چشم بصیرت داشته باشد متاسفانه بسیاری از ماها هنوز منظور ۰۰میو میخانه وشراب ناب نرگس وزلف اینها را نمیدانیم این مطالب بارها دیدم جوانهای ما به دنبال مشروب ومی ومطرب هستند در صورتی که منظور این نیست ۰۰ شراب دیگر است خلاصه ان مغشوق از این معشوها نیست که همه چیز را به او ربط دادند وان می ومیخانه این می ومیخانه نیست ممنون

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x