دوشنبه/ 5 آذر / 1403
Search
Close this search box.
شرح غزل 432 حافظ / مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی

شرح غزل ۴۳۲ حافظ / مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی

در این مطلب به غزل 432 حافظ با مطلع مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۴۳۲ حافظ (مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی) به همراه شرح

شرح غزل ۴۳۲ حافظ / مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی

شد حلقه قامت من تا بعد از این رقیبت
زین در دگر نراند ما را به هیچ بابی

در انتظار رویت ما و امیدواری
در عشوه وصالت ما و خیال و خوابی

مخمور آن دو چشمم آیا کجاست جامی
بیمار آن دو لعلم آخر کم از جوابی

حافظ چه می‌ نهی دل تو در خیال خوبان
کی تشنه سیر گردد از لمعه سرابی

بیشتر بخوانید: زندگینامه حافظ شیرازی شاعر و حکیم قرن هشتم

شرح غزل 432 حافظ / مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
شرح غزل ۴۳۲ حافظ / مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی

شرح غزل ۴۳۲ حافظ (شرح غزل مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی)

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

مست و خمارآلود جام عشقم. ای ساقی می بده و پیاله را پر کن زیرا که بی باده بزم عیش و شادی رونق و اعتباری ندارد.

مخمور: خمارآلود و مست

قدح: جام و پیاله شراب

آب: رونق و اعتبار

بیشتر بخوانید: حافظ شیرازی شاعری بی همتا

وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی

نمی توان پوشیده و پنهان چهره زیبای چون ماه معشوق را توصیف کرد. پس ای مطرب آهنگی بنواز و ای ساقی شرابی بده تا بنوشیم و مست شویم و آشکارا از معشوق سخن بگوییم.

شد حلقه قامت من تا بعد از این رقیبت
زین در دگر نراند ما را به هیچ بابی

ای معشوق بر در خانه تو قامتم همچون حلقه خمیده گشت تا بعد از این رقیب و نگهبان تو به هیچ طریقی نتواند مرا به در دیگری براند.

بیشتر بخوانید: حافظ انسان شناس بزرگ؛ نوشته ای از دکتر دینانی

در انتظار رویت ما و امیدواری
در عشوه وصالت ما و خیال و خوابی

در آرزو و اشتیاق دیدار چهره زیبایت پیوسته امیدواریم و در خواب و خیال ناز و کرشمه وصال تو روزگار می گذرانیم.

عشوه: فریب و نیرنگ

مخمور آن دو چشمم آیا کجاست جامی
بیمار آن دو لعلم آخر کم از جوابی

مست و خمار آن دو چشمم. آیا جام شرابی هست تا بنوشم و مست گردم و از خماری بیرون بیایم؟ و بیمار آن دو لب لعل گون هستم. دست کم پاسخی بده تا بهبود یابم.

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار حافظ شیرازی

حافظ چه می‌ نهی دل تو در خیال خوبان
کی تشنه سیر گردد از لمعه سرابی

ای حافظ چرا به خیال و آرزوی وصال زیبارویان دلبسته ای؟ آخر چه وقت تشنه لب از پرتو سراب سیراب می گردد؟ یعنی هرگز به وصال زیبارویان نخواهی رسید.

لمعه: پرتو و درخشش

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه و شاخ نبات حافظ نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

تعبیر فال شرح غزل ۴۳۲ حافظ / مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی

پول و ثروت تنها راه چاره کار تو نیست بلکه باید معنویات را هم در نظر بگیری. کسی در نظرت هست که به تو اعتنایی نمی‌کند. تصور می‌کنی رقیبت جلوتر از توست و همه درها را به روی خودت بسته می‌بینی. انتظار می‌کشی ولی در عین حال امیدواری. شاید بهتر باشد از این نیت صرف نظر کنی و گمشده خود را در جایی دیگر بیابی، دل به سراب مبند.

1 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x