جمعه/ 2 آذر / 1403
Search
Close this search box.
شرح غزل 457 حافظ / هزار جهد بکردم که یار من باشی

شرح غزل ۴۵۷ حافظ / هزار جهد بکردم که یار من باشی

در این مطلب به غزل 457 حافظ با مطلع هزار جهد بکردم که یار من باشی پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۴۵۷ حافظ (هزار جهد بکردم که یار من باشی) به همراه شرح

شرح غزل ۴۵۷ حافظ / هزار جهد بکردم که یار من باشی

هزار جهد بکردم که یار من باشی
مرادبخش دل بی‌ قرار من باشی

چراغ دیده شب زنده دار من گردی
انیس خاطر امیدوار من باشی

چو خسروان ملاحت به بندگان نازند
تو در میانه خداوندگار من باشی

از آن عقیق که خونین دلم ز عشوه او
اگر کنم گله‌ ای غمگسار من باشی

در آن چمن که بتان دست عاشقان گیرند
گرت ز دست برآید نگار من باشی

شبی به کلبه احزان عاشقان آیی
دمی انیس دل سوکوار من باشی

شود غزاله خورشید صید لاغر من
گر آهویی چو تو یک دم شکار من باشی

سه بوسه کز دو لبت کرده‌ ای وظیفه من
اگر ادا نکنی قرض دار من باشی

من این مراد ببینم به خود که نیم شبی
به جای اشک روان در کنار من باشی

من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ ارزم
مگر تو از کرم خویش یار من باشی

بیشتر بخوانید: زندگینامه حافظ شیرازی شاعر و حکیم قرن هشتم

شرح غزل 457 حافظ / هزار جهد بکردم که یار من باشی
شرح غزل ۴۵۷ حافظ / هزار جهد بکردم که یار من باشی

شرح غزل ۴۵۷ حافظ (شرح غزل هزار جهد بکردم که یار من باشی)

هزار جهد بکردم که یار من باشی
مرادبخش دل بی‌ قرار من باشی

کوشش فراوانی دارم تا تو یار و همدم من و کام‌بخش دل بی تاب من باشی.

چراغ دیده شب زنده دار من گردی
انیس خاطر امیدوار من باشی

برای چشمان بی خواب و شب زنده دار من چراغی گردی و یار و همدم دل امیدوار من باشی.

انیس: یار و همدم

خاطر: فکر و اندیشه

بیشتر بخوانید: حافظ شیرازی شاعری بی همتا

چو خسروان ملاحت به بندگان نازند
تو در میانه خداوندگار من باشی

هنگامی که پادشاهان کشور حسن و زیبایی به بندگان خود فخر و مباهات می کنند، تو در این میان صاحب اختیار و سرور من باشی.

ملاحت: نمکین و زیبا بودن

از آن عقیق که خونین دلم ز عشوه او
اگر کنم گله‌ ای غمگسار من باشی

اگر از آن لب چون عقیقت که از ناز و کرشمه اش دلم خون است، شکوه ای کنم، تو غمخوار و همدم باشی.

در آن چمن که بتان دست عاشقان گیرند
گرت ز دست برآید نگار من باشی

در آن گلزار که معشوقان دست عاشقان را می گیرند و به عشق ورزی می پردازند، اگر برایت میسر است، معشوق زیبای من باشی.

بیشتر بخوانید: حافظ انسان شناس بزرگ؛ نوشته ای از دکتر دینانی

شبی به کلبه احزان عاشقان آیی
دمی انیس دل سوکوار من باشی

شبی به غمکده عاشقان قدم بگذاری و لحظه ای یار و همدم دل داغدار و غمدیده من باشی.

شود غزاله خورشید صید لاغر من
گر آهویی چو تو یک دم شکار من باشی

اگر آهویی چون تو لحظه ای شکار من گردد، غزاله خورشید با همه عظمت صید لاغری برایم خواهد بود.

غزاله: آهو بره ماده

سه بوسه کز دو لبت کرده‌ ای وظیفه من
اگر ادا نکنی قرض دار من باشی

اگر آن سه بوسه ای را که از دو لبت برای من در نظر گرفته بودی، نپردازی، وام دار و بدهکار من خواهی بود.

وظیفه: مقرری

ادا کردن: پرداختن

قرض دار: مدیون و بدهکار

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار حافظ شیرازی

من این مراد ببینم به خود که نیم شبی
به جای اشک روان در کنار من باشی

آیا من به این آرزوی خود خواهم رسید که نیم شبی به جای اشک روانم تو در کنارم باشی؟

من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ ارزم
مگر تو از کرم خویش یار من باشی

اگرچه حافظ شهرم ولی به قدر یک جو ارزش ندارم مگر تو از روی کرم و بزرگواری خود، یار و همدم من باشی.

جوی: کنایه از چیز کم و اندک

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه و شاخ نبات حافظ نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

تعبیر فال شرح غزل ۴۵۷ حافظ / هزار جهد بکردم که یار من باشی

فکری ذهن تو را به خودش مشغول کرده که همه زندگی‌ات را تحت تأثیر خودش قرار می‌دهد و رسیدن به این نیت منتهای آرزوی توست. ناراحت نباش چراکه تو تمام تلاشت را برای رسیدن به مقصود انجام دادی. این روزها که هنوز به نتیجه دلخواهت نرسیدی، از نظر تو همه‌چیز به آخر رسیده و زندگی تیره و تار گردیده است. او به عهد خود وفا نکرده و تو خوبی خودت را ثابت کرده‌ای، باز هم امیدوار باش که این رمز موفقیت توست. کمی صبر و حوصله به خرج بده و شکیبا باش.

3.7 3 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x