جمعه/ 7 دی / 1403
Search
Close this search box.
حمید مصدق شیشه پنجره را باران شست

شعر پارسی

حمید مصدق شیشه پنجره را باران شست

در شبستان شعر معاصر همراه با حمید مصدق

شناسنامه ام می گفت که من در روز دهم بهمن ۱۳۱۸ در شهرضا به دنیا آمده بودم. منظومه شعر زیاد دارم، اما مجموعه ای که خیلی از آن استقبال شد منظومه “آبی، خاکستری، سیاه” است.

شعر ابوالقاسم هدایتی

در شبستان شعر معاصر همراه با ابوالقاسم هدایتی

شعر و مفاهیم آن چون چشمه جوشانی است که از قلب و وجود انسان تراوش می کند، تجربیات زندگی، خواسته ها، محرومیت ها، غم ها و شادی ها منشا و محرک این احساسات هستند که با زندگی آمیخته به ذهن می آید و در  قالب شعر می نشیند. با هم شعری از ابوالقاسم هدایتی را می خوانیم.

شعر ابوالقاسم هدایتی

اولین نگاهت بر تقویم نو مبارک

اولین نگاهت بر تقویم نو مبارک… اولین سلامت بر بهار غزلخوان مبارک … اولین کلامت بر نهال نورسته عشق مبارک… سلام بر شکوفه های گیلاس

فروغی بسطامی

در شبستان شعرکلاسیک همراه با فروغی بسطامی

میرزا عباس بسطامی متخلص به «فروغی» در اوایل قرن سیزدهم در کربلا متولد شد. در دوران جوانی به ایران آمد و همچون شاعر هم عصرش قاآنی، زبان را به مدح شاهان قاجار آلود، ولی پس از چندی گوشه نشینی اختیار کرد و باقی عمر را به ریاضت و سیر و سلوک گذرانید.

مهدی سهیلی

در شبستان شعرمعاصر همراه با مهدی سهیلی

اگر شوری در این شعرهاست، اگر دلپذیری در مصاریع آنست، اگر دلنشینی در این ابیاتست اگر لطف سخنی در آن هاست، آن همه و همه سکه یی از خزاین بی انتهای کرم وعنایت توست.

ملک الشعراء بهار

 در شبستان شعر معاصر همراه با ملک الشعراء بهار

دٌردانه شعر معاصر ایران محمد تقی بهار در شهر مشهد دیده به جهان گشود. عشق به زبان پارسی، عشق به ادبیات و فرهنگ متعالی ایران زمین در شخصیت و وجود او موج می زد و این عشق حتی تا دقایق پایانی عمر نیز همراه ایشان بود.

سنایی

در شبستان شعر کلاسیک همراه با حکیم سنایی غزنوی

سنایی در آغاز کار، چندی به مدح سلاطین مشغول بود ولی دیری نگذشت که به عالم تصوف و عرفان روی آورد. او چه در روزگار خود و چه در سده های بعد، همواره مورد تجلیل شاعران بوده و پس از مرگ نیز از اکرام و احترام بسیار برخوردار بوده است.