مجله اینترنتی تحلیلک

شنبه/ 6 مرداد / 1403
Search
Close this search box.
شرح غزل 238 حافظ / جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید

شرح غزل ۲۳۸ حافظ / جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید

در این مطلب به غزل 238 حافظ با مطلع جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۲۳۸ حافظ (جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید) به همراه شرح

شرح غزل ۲۳۸ حافظ / جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید

جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
هلال عید در ابروی یار باید دید

شکسته گشت چو پشت هلال قامت من
کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید

مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت
که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید

نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
گل وجود من آغشته گلاب و نبید

بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید

بهای وصل تو گر جان بود خریدارم
که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید

چو ماه روی تو در شام زلف می‌ دیدم
شبم به روی تو روشن چو روز می‌ گردید

به لب رسید مرا جان و برنیامد کام
به سر رسید امید و طلب به سر نرسید

ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند
بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید

بیشتر بخوانید: زندگینامه حافظ شیرازی شاعر و حکیم قرن هشتم

شرح غزل 238 حافظ / جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
شرح غزل ۲۳۸ حافظ / جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید

شرح غزل ۲۳۸ حافظ (شرح غزل جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید)

جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
هلال عید در ابروی یار باید دید

جهان بر ابروی عروس عید از هلال ماه نو وسمه کشید و آن را آراست و هلال عید را باید در ابروی زیبای یار نگاه کرد.

عید: مراد عید فطر است.

شکسته گشت چو پشت هلال قامت من
کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید

وقتی یار زیباروی من بر ابروی کمانی خود وسمه کشید و آن را آراست، قامت من هم چون هلال ماه نو از غم و حسرت خمیده گشت.

بیشتر بخوانید: حافظ شیرازی شاعری بی همتا

مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت
که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید

ای معشوق مگر نسیم خوشبوی خط زیبای تو در باغ وزید که گل در اشتیاق دیدار تو مانند صبح جامه بر تن درید و شکفته شد؟

خط: موهای تازه رسته ای که گرد رخسار خوبرویان برآمده باشد.

نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
گل وجود من آغشته گلاب و نبید

زمانی گل وجود من با گلاب و شراب عشق آمیخته شد و عجین گشت که هنوز چنگ و رباب و نبید و عود به وجود نیامده بود. یعنی از ازل عاشق و مست آفریده شدم و تا ابد نیز خواهم بود.

نبید: شراب

بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید

بیا تا غم دلتنگی و افسردگی دل را برایت بگویم چرا که بدون تو امکان و توانایی گفتگو برایم نیست.

ملالت: افسردگی و اندوه

مجال: فرصت و توانایی

بیشتر بخوانید: حافظ انسان شناس بزرگ؛ نوشته ای از دکتر دینانی

بهای وصل تو گر جان بود خریدارم
که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید

اگر رسیدن به تو به بهای جانم تمام شود خواهان و خریدار آن هستم زیرا انسان آگاه و بصیر جنس خوب را به هر قیمت که باشد، می خرد.

مبصر: آگاه

چو ماه روی تو در شام زلف می‌ دیدم
شبم به روی تو روشن چو روز می‌ گردید

وقتی که چهره چون ماه تو را در سیاهی گیسوی زیبایت می دیدم شب تاریکی من هم چون روز روشن می گردید.

به لب رسید مرا جان و برنیامد کام
به سر رسید امید و طلب به سر نرسید

جانم به لب رسید و بی تاب و قرار گشتم اما به آرزو نرسیدم و کامیاب نشدم. امیدم تمام شد اما طلب و جستجوی من به پایان نرسید.

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار حافظ شیرازی

ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند
بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید

حافظ از اشتیاق دیدار تو شعری سرود. آن را بخوان و مانند مروارید گران بها آویزه گوش خود کن و به خاطر بسپار.

حرف: مجازا شعر

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه و شاخ نبات حافظ نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

تعبیر فال شرح غزل ۲۳۸ حافظ / جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید

هر چند که امروز هیچ چیز بر وفق مراد دل تو نبوده ولی بالاخره بخت و اقبال روی خوشش را به تو نشان خواهد داد. در راه رسیدن به هدف ناامید مباش، راه‌های مختلف را امتحان کن تا بتوانی به نتیجه دلخواه برسی. یار حاضر به هر گونه وفاداری برای توست و هر ملامت و سختی را به خاطرت تحمل می‌کند؛ بی‌حوصلگی را از خودت دور کن و با او حرف بزن. به دست آوردن هر چیز با ارزش تنها با سعی و کوشش بسیار امکان‌پذیر است، بنابراین اگر واقعاً خواستار آن چیز گرانبها هستی، از جان و دل مایه بگذار. به پند و نصیحت اطرافیانت گوش کن زیرا آنها دوستت دارند و خیر و صلاح تو را می‌خواهند.

4.5 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

شعر اتفاقی شما

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x