دوشنبه/ 23 مهر / 1403
Search
Close this search box.
شرح غزل 194 حافظ / سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند

شرح غزل ۱۹۴ حافظ / سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند

در این مطلب به غزل 194 حافظ با مطلع سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر آن پرداخته ایم.

غزل ۱۹۴ حافظ (سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند) به همراه شرح

شرح غزل ۱۹۴ حافظ / سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند

سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند

به فتراک جفا دل‌ ها چو بربندند بربندند
ز زلف عنبرین جان‌ ها چو بگشایند بفشانند

به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند
نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند

سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند
رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند

ز چشمم لعل رمانی چو می‌ خندند می‌بارند
ز رویم راز پنهانی چو می‌ بینند می‌ خوانند

دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند

چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند
بدین درگاه حافظ را چو می‌ خوانند می‌ رانند

در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند

بیشتر بخوانید: زندگینامه حافظ شیرازی شاعر و حکیم قرن هشتم

شرح غزل 194 حافظ / سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
شرح غزل ۱۹۴ حافظ / سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند

شرح غزل ۱۹۴ حافظ (شرح غزل سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند)

سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند

وقتی معشوقان زیبارو در مجلس عاشقان می نشینند، غبار اندوه از دل مشتاقان خود پاک می کنند و زمانی که آنها به خشم و ستیزه می پردازند، آرام و قرار را از دل می برند.

به فتراک جفا دل‌ ها چو بربندند بربندند
ز زلف عنبرین جان‌ ها چو بگشایند بفشانند

وقتی زیبارویان دل های عاشقان و مشتاقان خود را با فتراک ستم عشق می بندند و اسیر می کنند، برای همیشه می بندند و گرفتار می سازند و هنگامی که گره زلف خوشبوی خود را می گشایند و شانه می زنند، جان های بسیاری را که در پیچ و تاب زلف خود اسیر کردند، می ریزند و پراکنده می سازند.

فتراک: تسمه، ترک بند

به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند
نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند

وقتی پس از سال ها دوری و انتظار لحظه ای در کنار ما می نشینند، زود بر می خیزند و می روند و هنگام برخاستن نهال اشتیاق را در دل های عاشقان قرار می دهند.

سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند
رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند

اگر به اشک خلوت نشینان توجه کنند در و گوهر به دست می آورند و نیز اگر اهل معرفت و آگاهی باشند هرگز رخ زیبای خود را از شب زنده داران و عارفان بر نمی گردانند و به آنها بی مهری نمی کنند.

ز چشمم لعل رمانی چو می‌ خندند می‌بارند
ز رویم راز پنهانی چو می‌ بینند می‌ خوانند

معشوقان زیبا وقتی می خندند از چشمانم اشک خونین جاری می سازند و هنگامی که به روی من می نگرند همه رازهای پنهانی را از چهره من می خوانند.

بیشتر بخوانید: حافظ انسان شناس بزرگ؛ نوشته ای از دکتر دینانی

دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد
ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند

کسی که درمان درد عاشق را آسان تصور می کند، سخت در اشتباه است و آن کسانی هم که با فکر و تدبیر در پی چاره جویی و درمان درد عاشقان بودند، در این کار عاجز و ناتوان هستند.

چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند
بدین درگاه حافظ را چو می‌ خوانند می‌ رانند

کسانی که مانند منصور از عشق بهره و نصیبی دارند شایستگی رفتن به سر دار را پیدا می کنند و جان خود را نثار می نمایند ولی زمانی که حافظ را به درگاه معشوق فرا می خوانند، چون او را لایق عشق نمی بینند، بلافاصله از آنجا می رانند و دور می سازند.

منصور: حسین بن منصور حلاج

بیشتر بخوانید: بررسی رزق و روزی در اشعار حافظ شیرازی

در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
که با این درد اگر دربند درمانند درمانند

وقتی عاشقان و شیفتگان به درگاه یار روی می آورند و اظهار تمنا و نیاز می کنند، با بی مهری و عدم التفات معشوق رو به رو می شوند و آنانی که با درد عشق در پی درمان باشند، به طور یقین درمانده و ناتوان خواهند شد.

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه و شاخ نبات حافظ نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

تعبیر فال شرح غزل ۱۹۴ حافظ / سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند

اگر بنا باشد در راه رسیدن به آرزوهای خودت جابزنی و ناامید باشی که هرگز به خواسته دلت نمی‌رسی. از سختی‌های کوچک رنجیده‌خاطر مشو، در راه رسیدن به مقصود بایستی سختی‌های بسیاری را تحمل کنی؛ تو به راحتی با همت و اراده‌ای که داری می‌توانی به پایان مسیر نزدیک شوی. تدبیر کار خودت را نباید به دست دیگری بدهی، پس به کمک دیگران دل نبند که ممکن است رفیق نیمه راه تو باشند. فقط بر خود و خدای خودت تکیه کن. نگران گرفتاری‌های اخیرت نباش که به زودی حل می‌شوند.

3 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x