مجله اینترنتی تحلیلک

شنبه/ 8 اردیبهشت / 1403
Search
Close this search box.

شرح غزل ۴۱ حافظ / اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌ بیز است

در این مطلب به غزل 41 حافظ با مطلع اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌ بیز است پرداختیم و ضمن ارائه نسخه صحیح این شعر به شرح و تفسیر و فایل صوتی آن پرداخته ایم.

غزل ۴۱ حافظ (اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌ بیز است) به همراه شرح

شرح غزل ۴۱ حافظ / اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌ بیز است

 

اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌ بیز است
به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است

صراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتد
به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است

در آستین مرقع پیاله پنهان کن
که همچو چشم صراحی زمانه خون‌ریز است

به آب دیده بشوییم خرقه‌ها از می
که موسم ورع و روزگار پرهیز است

مجوی عیش خوش از دور باژگون سپهر
که صاف این سر خم جمله دردی آمیز است

سپهر بر شده پرویزنیست خون افشان
که ریزه‌ اش سر کسری و تاج پرویز است

عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است

 

غزل شماره ۴۱ پوستر

شرح غزل ۴۱ حافظ (شرح غزل اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌ بیز است)

 

اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌ بیز است
به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است

هر چند باده شادی آور، باد گل افشان و فصل بهار است ولی با صدای بلند چنگ باده نخور زیرا محتسب تیز است.

فرح بخش: شادی آور

گل بیز: گل افشان و گل ریز

محتسب: ماموری که کار او نظارت در اجرای احکام دین بود، از شخصیت های منفی و دوست نداشتنی شعر حافظ است.

تیز: ایهام دارد: ۱.زیرک و باهوش ۲.خشمگین

صراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتد
به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است

اگر جام شرابی و دلدار زیبایی به دست آوردی با عقل و احتیاط به عیش و عشرت بپرداز که روزگار فتنه انگیز و خونریز است.

شرح غزل ۴۱ حافظ (شرح غزل اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌ بیز است)

 

در آستین مرقع پیاله پنهان کن
که همچو چشم صراحی زمانه خون‌ریز است

پیاله شراب را در آستین خرقه پنهان کن که زمانه فتنه گر و خونریز است. حافظ تعریضی به صوفیان متظاهر و دو رنگ زمان خود دارد و می گوید: خرقه مرقع پاره پاره بر تن کن و به شکل صوفیان ظاهرپرست و ریاکار درآ تا در نظر عوام مقبول واقع شوی و آنگاه جام شراب را در آستین پنهان کن و می بنوش.

مرقع: رقعه ها و پاره پاره های به هم دوخته شده، کنایه از جامه صوفیان

 

به آب دیده بشوییم خرقه‌ها از می
که موسم ورع و روزگار پرهیز است

زمانه ای پیش آمده است که باید تظاهر به ورع و پرهیز کرد، هرچند ورع و تقوا موسم و زمان نمی خواهد.

آب دیده: اشک

ورع: پرهیزکاری

مجوی عیش خوش از دور باژگون سپهر
که صاف این سر خم جمله دردی آمیز است

از گردش آسمان وارونه و ناپایدار انتظار عیش خوش نداشته باش زیرا صاف این خم جملگی در دُرد آمیخته است.

عیش: زندگی خوش

باژگون: واژگون، وارونه

صاف: شراب پاکیزه سر خم که به دُرد آمیخته نباشد.

سپهر بر شده پرویزنیست خون افشان
که ریزه‌ اش سر کسری و تاج پرویز است

آسمان بلند مانند غربالی است خونریز که کوچک ترین ریزه آن سر و تاج کسری و پرویز است؛ یعنی این روزگار فانی و ناپایدار شایسته اعتماد و دل بستن نیست.

پرویزن: الک، غربال

عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است

ای حافظ عراق و فارس را با شعر لطیف و زیبای خود تسخیر کردی. بیا که اکنون زمان گرفتن و مسخر کردن بغداد و تبریز است.

عراق: مراد عراق عجم که شامل نواحی اصفهان، همدان و ری بوده است.

فایل صوتی غزل ۴۱ حافظ / اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌ بیز است

 

دانلود فایل صوتی غزل اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌ بیز است

 

در این شرح غزل حافظ از کتاب های حافظ نامه، شاخ نبات حافظ و حافظ معنوی نیز استفاده شده است.

حافظ نامه؛ که به مفاهیم کلیدی ابیات دشوار حافظ توسط بهاء الدین خرمشاهی پرداخته شده است.

شاخ نبات حافظ؛ شرح غزل حافظ است که توسط دکتر محمدرضا برزگر خالقی نوشته شده است.

حافظ معنوی؛ غزلیات حافظ شیرازی به روایت دکتر دینانی است.

 

مجله اینترنتی تحلیلک

تعبیر فال شرح غزل ۴۱ حافظ / اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌ بیز است

روزگار بر وفق مراد تو نیست و زندگی‌ات حرکتی رو به نزول دارد. هرچند که این قضیه برایت بسیار دردآور است ولی می‌توانی با دعا و توسل این دوران سخت را پشت سر بگذاری. دشمنانی به ظاهر دوست در اطرافت تو هستند، در برخورد با آنان با احتیاط رفتار کن. هر کسی شایسته دانستن اسرار تو نیست، کوشش کن که سفره دلت را برای کسی باز نکنی.

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

شعر اتفاقی شما

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x