روانشناسی به شاخه های مختلفی تقسیم می شود. هر کدام ار این شاخه ها حوزه فعالیت یک روانشناس را مشخص می کند. در مطلب قبل با تعدادی از شاخه های روانشناسی آشنا شدیم. در ادامه به توضیح کامل سایر شاخه های روانشناسی (ازجمله: روانشناسی مشاوره ای، روانشناسی تحصیلی، روانشناسی تربیتی، روانشناسی سازمانی مهندسی، روانشناسی کودکان استثنایی، روانشناسی سلامت، روانشناسی مثبت گرا) می پردازیم.

روانشناسی مشاوره ای
در روانشناسی مشاوره ای فعالیت روانشناسان، مشابه روانشناسان بالینی است. با این تفاوت که در روانشناسی مشاوره ای روان درمانی انجام نمی شود. روانشناسان مشاوره ای به افرادی کمک میکنند که در رفتارهای خود اختلال نداشته و نیاز به روان درمانی ندارند، اما در زندگی خود مشکلاتی را داشته که حل شدن آن ها باعث بهتر شدن زندگیشان می شود. روانشناسان مشاورهای اغلب در مدارس، دانشگاهها و موسسات و کلینیک های شخصی حضور دارند.
روانشناسان مشاوره به عنوان متخصص با دانش خود درباره رفتار انسان به مردم در شرایط گوناگون کمک میکنند.
روانشناسی مشاوره ای با مشاوره های فردی یا گروهی در زمینه های مختلف از قبیل طرح ریزی تحصیلی و شغلی، حل مسایل شخصی، تصمیم گیری، مشکلات خانوادگی و سایر فعالیت ها می پردازد. روانشناسی مشاوره ای همچنین بر پیشگیری، رفع و درمان موانع رشد شخصیت و موانعی که در برابر تعامل فرد با محیط وجود دارند، تاکید می ورزد.
مثال: مشاوره قبل از ازدواج، حل اختلافات خانوادگی، برنامه ریزی درسی دانش آموزان و… از جمله وظایفی است که روانشناس مشاوره ای انجام می دهد.

روانشناسی تحصیلی
روانشناسی تحصیلی یکی از مهم ترین شاخه های روانشناسی است. روانشناسی تحصیلی مشکلات آموزشی، هیجانی، عاطفی و اجتماعی کودکان را ارزیابی کرده و به حل کردن آنها می پردازد.
از آنجا که مشکلات هیجانی افراد اغلب در سالهای نخست دبستان شروع میشود، بسیاری از مدارس روانشناسانی را که دوره هایی در زمینه های رشد کودک، آموزش و پرورش و روانشناسی بالینی گذراندهاند، در استخدام خود دارند تا بتوانند در مواقع لزوم از کمک آن ها استفاده کنند.
در روانشناسی تحصیلی علاوه بر دانش آموزان، با معلمان و والدین نیز همکاری می شود. این همکاری کمک می کند تا محیطی سالم برای یادگیری ایجاد شده و به کاهش ترس از مدرسه کمک شود.
بیشتر روانشناسان تحصیلی در مدارس ابتدایی و متوسطه فعالیت می کنند، اما برخی از آنها نیز در کلینیک های خصوصی، ادارات دولتی و دانشگاه ها مشغول به کار هستند.
مثال: مشاوره دادن در زمینه تحصیلی، برنامه ریزی برای درس خواندن و … از جمله فعالیت هایی است که روانشناسان تحصیلی در مدارس انجام می دهند.

روانشناسی تربیتی
یکی از مهم ترین شاخه های روانشناسی که از سنین پایین با افراد در ارتباط است، روانشناسی تربیتی است.
روانشناسی تربیتی به مطالعه چگونگی یادگیری و آموزش می پردازد. این مطالعه شامل روند یادگیری، نحوه یادگیری، عوامل موثر بر یادگیری، بررسی استعداد و موارد دیگر است، که در نهایت به بهبود یادگیری و کم شدن استرس در افراد میانجامد.
روانشناسان تربیتی در زمینه پیبردن نحوه یادگیری افراد و به دست آوردن اطلاعات جدید فعالیت می کنند.
روانشناسی تربیتی تنها در رابطه با فرایند یادگیری در اوایل دوران کودکی و نوجوانی نیست، بلکه فرایندهای اجتماعی، عاطفی و شناختی را که درگیر یادگیری در تمامی دوران زندگی می شوند را نیز شامل می شود. با این همه در روانشناسی تربیتی معمولاً بیشتر توجه به برنامهریزی کلاسها و روش های تعلیم و تربیت است، نه بر شناسایی افراد.
روانشناسان تربیتی ممکن است به کار در مدارس بپردازند ولی اغلب در استخدام دانشکده های تربیت معلم هستند. آنها به تحقیق درباره شیوه های آموزش و کمک به تربیت معلمان میپردازند.
مثال: روانشناسی تربیتی به دنبال این است که شرایط کلاس را به بهترین حد مطلوب برساند تا سختی های یادگیری آسان شود.

روانشناسی سازمانی مهندسی (صنعتی سازمانی)
روانشناسی سازمانی مهندسی شاخهای از روانشناسی است که از اصول روانشناختی برای تحقیق در مورد موضوعات شغلی استفاده میکند.
روانشناسی سازمانی مهندسی برای بهبود بهره وری و کارایی در محل کار و در عین حال به حداکثر رساندن رفاه کارمندان و افزایش رضایت شغلی کارمندان فعالیت میکند. روانشناسان سازمانی مهندسی سعی می کنند شرایط کار در موسسات را بهبود ببخشند و از این طریق بازدهی را بالا ببرند.
برخی از روانشناسان سازمانی مهندسی در زمینه هایی از جمله عوامل انسانی، آرگونومی و تعامل انسان و رایانه فعالیت میکنند.
روانشناسانی که در این زمینه کار می کنند، بر چگونگی بهبود تعامل افراد با محصولات و ماشین آلات در محل کار تمرکز دارند. آنها ممکن است به طراحی محصولاتی که باعث به حداقل رساندن آسیب به کارکنان می شود، بپردازند. یا به ایجاد مکان های کاری که باعث افزایش دقت و ایمنی بیشتر می شوند، کمک کنند.
برخی از روانشناسان سازمانی مهندسی حتی در مصاحبه و استخدام کارکنان جدید میتوانند به صاحبان شرکت ها کمک کنند.
مثال: روانشناس سازمانی عوامل پایین آورنده انگیزه کارکنان را بررسی کرده و با ایجاد شرایط مطلوب انگیزه آنها را بهبود می بخشد.

روانشناسی کودکان استثنایی
روانشناسی کودکان استثنایی شاخهای از روانشناسی است که به تعریف کلیه مسایل مربوط به کودکان استثنایی از گستره کودکان تیزهوش تا کودکان عقب مانده ذهنی، کودکان نابینا و کم بینا، کودکان ناشنوا و کم شنوا، کودکان دارای ناتوانیهای تکلمی و کودکان دارای ناتوانیهای حرکتی و ذهنی و تمامی امور و تعاریف مربوط به پیشگیری و شناخت و آموزش این کودکان می پردازد.
روانشناسی کودکان استثنایی به مطالعه کودکان استثنایی در تمامی ابعاد فکری، جسمی، عاطفی، عقلانی، رفتاری و غیره می پردازد.
کودکان استثنایی به دلیل نیازها و مراقبتهای ویژه باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند. هر چه زودتر استثنایی بودن کودک تشخیص داده شود، درمان و آموزش ها تاثیر بیشتری بر عملکرد کودک خواهد داشت.
کلی ترین طبقه بندی کودکان استثنایی به شرح زیر است:
۱) اختلاف هوش و فعالیتهای ذهنی شامل کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان تیزهوش.
۲) اختلالات و ضایعات مغزی یا اختلالات عملی که منجر به اختلالات رفتاری میشود، شامل کودکان ناسازگار یا همان دشوار.
۳) ابتلا به اختلالات و نقایص حسی و حرکتی و اختلالات عملی رشد که این گروه شامل نابینایان و ناشنوایان و همچنین اختلالات زبان اختلالات کنترل اسفنکترها و ناتوانی حرکتی است.
مثال: روانشناس پس از تشخیص عقب مانده بودن کودک شروع به آموزش می کند. این آموزش ها مربوط به آن کودک است و باعث بهبود عملکرد آن می شود.

روانشناسی سلامت
روانشناسی سلامت به طور تخصصی بر نحوه تاثیر عوامل زیستی، روان شناختی و رفتاری بر روی سلامت و بیماری متمرکز است. حوزه روانشناسی سلامت بر ارتقا سلامت و همچنین پیشگیری و درمان بیماری ها متمرکز است.
روانشناسان سلامت نه تنها رفتارهای سالم را ترویج میدهند، بلکه در زمینه پیشگیری و مطالعه بیماری ها نیز فعالیت میکنند.
برخی از روانشناسان سلامت از طریق معاینه بیمارانی که در زمینههای مختلف نیاز به کمک دارند، کار بالینی انجام می دهند. انجام این وظیفه شامل روان درمانی، تجویز آزمایشهای مختلف روانشناختی، آموزش روش های مختلف مواجه شدن با شرایط به بیمار و ارایه توضیحاتی در مورد رفتار سالم میشود.
آنها غالباً با موضوعات مرتبط با سلامتی مثل کنترل وزن، ترک سیگار، مدیریت استرس و تغذیه سالم سر و کار دارند. آنها همچنین ممکن است در مورد چگونگی کنار آمدن مردم با بیماری ها و کمک به بیماران برای پیدا کردن راهکارهای جدید و موثرتر مقابلهای تحقیق کنند.
مثال: روانشناسان سلامت در رابطه با افراد دیابتی کمک می کنند تا انگیزه فرد برای درمان شدن بالاتر برود. از این رو با مصرف به موقع دارو، تغذیه سالم و آزمایش های به موقع از پیشرفت بیماری جلوگیری می شود.

روانشناسی قانونی (جنایی)
روانشناسی قانونی یک حوزه تخصصی است که به موضوعات مربوط به روانشناسی و قانون می پردازد. کسانی که در این گرایش روانشناسی فعالیت میکنند، اصول روانشناختی را در موضوعات حقوقی به کار میگیرند که ممکن است شامل مطالعه رفتار و برخوردهای مجرمانه یا کار مستقیم در سیستم دادگاه باشد.
روانشناسی قانونی با انحرافات اجتماعی سر و کار دارد. آنها می خواهند امنیت را در جامعه برقرار و افراد را مورد بررسی و مطالعه قرار دهند.
روانشناسان قانونی وظایف متنوعی را انجام می دهند، از جمله: ارایه شهادت در پرونده های دادگاه، ارزیابی کودکان در موارد مشکوک کودک آزاری، آماده سازی کودکان برای شهادت و ارزیابی صلاحیت ذهنی مظنونین جنایی.
در بسیاری از موارد افرادی که در روانشناسی قانونی کار میکنند، لزوما روانشناسان جنایی نیستند. این افراد ممکن است روانشناسان بالینی، روانشناسان مدارس، متخصصین مغز و اعصاب یا مشاورانی باشند که برای ارایه شهادت تجزیه و تحلیل و یا توصیههایی در پرونده های حقوقی یا کیفری از تخصص روانشناسی خود استفاده می کنند.
مثال: ارزیابی کردن افرادی که برای شهادت دادن به دادگاه ها مراجعه می کنند، وظیفه روانشناسان قانونی است.

روانشناسی مثبت گرا
روانشناسی مثبت گرا یکی از جدیدترین شاخه های روانشناسی است.
روانشناسی مثبت گرا به دنبال بهبود کیفیت زندگی افراد و پیشگیری از آسیبهای روانی ناشی از زندگی بی ثمر و بی معنا است. بنابراین میتوان گفت که هدف روانشناسی مثبتگرا ایجاد تسهیل در تغییر تمرکز روانشناسی از اشتغال صرف با ترمیم بدترین چیزها در زندگی، به سمت به وجود آوردن کیفیتهای مثبت است.
هدف روانشناسی مثبتگرا گسترش دادن تمرکز روانشناسی به فراتر از رنج کشیدن و تسکین مستقیم آن است. روانشناسی مثبتگرا به دنبال تواناییهای سالم، جاه طلبیها، تجربیات زندگی مثبت و تواناییهای منش افراد و اینکه چگونه آنها بهعنوان سپری در مقابل اختلال عمل میکنند، است.
البته باید به این نکته نیز توجه کرد که روانشناسی مثبتگرا نمیخواهد رنج، ناخشنودی یا جنبههای منفی زندگی را انکار کند. متخصصان روانشناسی مثبتگرا وجود رنج انسانی، خودخواهی، سیستم خانوادگی کژکار و نهادهای غیر مؤثر را قبول دارند، اما هدف روانشناسی مثبتگرا این است که روی دیگر سکه را مطالعه کند (راهی که از طریق آن افراد احساس شادی میکنند، نوع دوستی نشان میدهند و یک خانواده یا نهاد سالم میسازند) که از طریق آن به طیف کامل تجربه انسانی بپردازد.
شناخت و پرورش مهارتها، سلامت فکری و روانی، پرورش معنا در زندگی، ایجاد روابط مثبت در خانواده و کسب شادی حقیقی را میتوان از جمله مهمترین اهداف روانشناسی مثبت دانست، اما شاید اساس و بنیان اصلی این رشته بر مفهوم «زندگی در زمان حال» استوار است.
در دنیایی که روانشناسی مثبت گرا ترسیم میکند، مردم در زمان حال زندگی میکنند که این به معنای بی توجهی به گذشته و بیتفاوتی نسبت به آینده نیست، بلکه به معنای عدم وابستگی به اتفاقات قبلی و عدم دلمشغولی و ترس از اتفاقات بعدی است که موجبات از بین رفتن سلامت و شادابی در زندگی را فراهم میکند.
بیشتر بخوانید
شاخه های روانشناسی (انواع روانشناس) قسمت اول
مجله اینترنتی تحلیلک