با شاه فالوده نخوردن
با شاه فالوده نخوردن یعنی تکبر و نخوت بی اندازه داشتن، خود را بالاتر از دیگران دانستن و به آنها بی اعتنایی کردن.
با شاه فالوده نخوردن یعنی تکبر و نخوت بی اندازه داشتن، خود را بالاتر از دیگران دانستن و به آنها بی اعتنایی کردن.
شیر خام خورده به معنی نادان و غافل بودن، زودباور بودن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
صابون به دل خود زدن یعنی نوید به خود دادن و پیشاپیش خوشحالی کردن، برای لذت هنوز نیامده ای خوشحالی کردن.
شاخ درآوردن به معنی بسیار متعجب شدن است. در مطالب بعد نیز به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.
شاخ توی جیب کسی گذاشتن یعنی کسی را اغوا کردن و به کاری واداشتن، کسی را وسوسه کردن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
سینه زدن پای علم کسی به معنی مرید و هواخواه سینه چاک کسی بودن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
مثل سیر و سرکه جوشیدن به معنی ناآرام بودن، در تب و تاب بودن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
سیب سرخ توی دست چلاق افتاده به معنی چیز با ارزش به دست شخص نالایق آمدن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
سیاهی چشم کسی سفید شدن (سیاهی چشمش سفید شد) یعنی مدت زیادی در انتظار بیهوده به سر بردن.
سوزن شدن و توی زمین فرو رفتن به معنی ناگهان ناپدید شدن است. در مطالب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.