تو از کدامین فصل به جاده عشق می رسی؟/ مجموعه داستان های شیوانا
تو از کدامین فصل به جاده عشق می رسی؟/ مجموعه داستان های شیوانا … هر کس در وجودش هر چهار فصل را دارد که در هر دوره ای از زندگی فصلی خاص جلوه گر می شود.
تو از کدامین فصل به جاده عشق می رسی؟/ مجموعه داستان های شیوانا … هر کس در وجودش هر چهار فصل را دارد که در هر دوره ای از زندگی فصلی خاص جلوه گر می شود.
در این مطلب با داستان زندگی میدان جنگ نیست شیوانا در خدمت شما هستیم. در دهکده شیوانا زنی ثروتمند زندگی می کرد. یک روز به همراه پنج دخترش نزد شیوانا آمدند و از او برای حل مشکلشان راه حل خواستند.
در این مطلب با داستان زمستان را در زمان خودش رها کن شیوانا در خدمت شما هستیم. برف ها آب شده بود، دیگر خبری از سرمای زمستان نبود. کم کم اهالی دهکده از خانه هایشان بیرون می آمدند و از خورشید تابان در هوایی بهاری لذت می بردند.
نگهبان با تعجب به شیوانا نگاه می کرد و تا خواست حرفی بزند، شیوانا غضبناک از او خواست تا از مقابل چشمانش دور شود و نگهبان وقتی عصبانیت استاد را دید، با حیرت گفت: استاد! او یک سارق است و نباید درمان شود!
داستان از نشانه ها بی تفاوت رد نشو شیوانا … هر چه هست فقط نشانه است و ما باید نسبت به نشانه ها بی تفاوت نباشیم. هر نشانه ای حاکی از اتفاقات متفاوت است که هر کدام از این اتفاقات می تواند خیر یا شر باشد.
یاد بگیرد اگر با او ناملایم و ناشایست سخن گفتند به گونه ای رفتار کند که خودشان از رفتار گستاخانه خود پشیمان شوند. با فرزندانت حرف بزن تا بدانند همیشه راهی است و هرگز همه راه ها بسته نیست.
شیوانا بدون توجه به گریه مرد از او خواست تا به داستانی کوتاه گوش کند و ادامه داد: روزی یکی از فرمانده های شجاع ارتش امپراتور برای جنگ با دشمن به میدان نبرد رفت و همان روز اول در اثر اصابت شمشیر دست راستش را از دست داد .
شیوانا دیوان حافظ را با احترام در دست گرفته بود و زمزمه می کرد، شاگردان هم با شنیدن صدایش ساکت شدند و او بعد از خواندن غزلی زیبا از حضرت حافظ، نگاهی به بچه ها کرد و غرق در گذشته ها شد.
یک روز شیوانا در اتاقش مشغول خواندن کتاب بود که یکی از دوستانش آمد و خبر داد که شاگرد قدیمی ات در شهری دور از راه و رسم معرفت فاصله گرفته و به راهی نادرست قدم گذاشته است.
شیوانا با لبخند پاسخ داد: هنگامی که کسی به دیگران محبت می کند، زیباتر از تجلی انعکاس بیرونی عشق ورزیدن به غیر، حس رضایت خاطری است که وجود خود شخص را سرشار از آرامش درونی می نماید.