روی گرده کسی سوار شدن
روی گرده کسی سوار شدن یعنی مسلط شدن بر کسی، زور گفتن و ظلم کردن به کسی. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
روی گرده کسی سوار شدن یعنی مسلط شدن بر کسی، زور گفتن و ظلم کردن به کسی. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
روی خود را با آب مرده شور خانه شستن یعنی بسیار گستاخ و وقیح بودن، بی شرم و رو بودن.
رستم صولت و افندی پیزی یعنی کسی که ظاهر پر هیبت و جثه درشت دارد ولی در حقیقت ترسو و بی کفایت باشد.
از دیگ چوبی حلوا نخوردن یعنی امید نداشتن به برآورده شدن حاجت از جایی یا کسی که قبلا هم منشا اثری نبوده است.
دنبه کسی را پروار کردن یعنی کسی را ستودن و مقام او را بالا بردن، بر شهرت و منزلت کسی افزودن.
دماغ خود را خرطوم کردن یعنی خود را شخص مهمی پنداشتن و متوقع احترام از جانب دیگران بودن.
دم خورشید کباب کردن به معنی کسی را به شدت آزار دادن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
برای دم توپ خوب بودن به معنی زاید و بیهوده بودن، به درد نخورد بودن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
دم شتر به زمین رسیدن یعنی زمان طولانی سپری شدن. در مطالب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
دم کسی را توی بشقاب گذاشتن یعنی چاپلوسی کسی را کردن، تجلیل بسیار از کسی. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.