در نمک ریختن به دیگ باید پشت به مرد کرد مثلی زنانه است و به این معنی که مرد تحمل دیدار مخارج جزیی را ندارد.

دست به دست کردن به معنی تعللی کردن و تسامح ورزیدن است. در مطالب بعد نیز به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.

دست از جان شستن یعنی برای مقصود و هدفی به مرگ خویش تن دادن. در ادامه برای درک بهتر معنی این عبارت بیتی از سعدی آورده شده است.

دست به دست مالیدن به معنای پشیمان شدن است. در ادامه برای درک بهتر معنی این عبارت بیتی از ناصرخسرو نیز آورده شده است.

دست به عصا راه رفتن به معنی محتاط بودن است. در مطالب بعد نیز به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.

دست از پا درازتر آمدن به معنی مأیوس برگشتن است. در مطالب بعد نیز به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.

خر کریم را نعل کردن به معنی رشوه دادن است و از نمونه مشابه آن می توان به سبیل کسی را چرب کردن اشاره کرد.

خرمگس معرکه شدن یعنی با بذله ها و لطیفه ها گفتار خطیب و سخنوری را بریدن. در مطالب بعد نیز به ذکر کنایه و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.

خس را در چشم دیگران می بیند و شاه تیر را در چشم خود نمی بیند ماخوذ از انجیل متی است که می گوید: چون است که خس را در چشم برادر خود می بینی و چوبی که در چشم خود داری نمی یابی؟

خروس بی محل یعنی آن که گفتار و کردار به موقع ندارد. همچنین برای درک بهتر معنی این عبارت مثالی از مولانا آورده شده است.