در شبستان شعر معاصر همراه با احمد شاملو
در شبستان شعر معاصر همراه با احمد شاملو … روزی ما دوباره کبوترهای مان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
در شبستان شعر معاصر همراه با احمد شاملو … روزی ما دوباره کبوترهای مان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
شخصی یک قوچ داشت، ریسمانی به گردن آن بسته بود و دنبال خود میکشید. دزدی بر سر راه کمین کرد و در یک لحظه، ریسمان را از دست مرد ربود و قوچ را دزدید و برد.
حکایت دوم مقالت چهارم طب و هدایت طبیب چهارمقاله …شیخ رئیس حجه الحق ابوعلی سینا حکایت کرد اندر کتاب مبدأ و معاد در آخر فصل امکان وُجودِ اُمُورٍ نادِرَهٍ عَن هذِه النَّفس همی گوید که بمن رسید و بشنودم که: حاضر شد طبیبی بمجلس یکی از ملوک سامان و قبول او در آنجا بدرجه ای رسید که در حرم شدی و نبض مُحرّمات (۱) و مُخدّرات (۲) بگرفتی.
آندره ژید برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۴۷ است و بیش از ۶ دهه در عرصه نویسندگی فعالیت کرد. آثار او از سبک سمبولیست و کلاسیک گرفته تا زندگینامه و جریانهای سیاسی الهامبخش بسیاری از افراد همچون آندره مالرو، ژان پل سارتر، یوکیو میشیما و بسیاری از نویسندگان جوان بود.
حکایت اول مقالت چهارم چهارمقاله در علم طب و هدایت طبیب …بُختیشوع یکی از نصارای بغداد بود، طبیبی حاذق و مُشفقی (۱) صادق بود و مرتب بخدمت مامون، مگر از بنی هاشم از اقرباءِ (۲) مامون یکی را اسهال افتاد. مامون را بدان قریب دلبستگی تمام بود، بختیشوع را بفرستاد تا معالجت او بکند.
آلفرد وقتی صبح روزنامهها را میخواند، با دیدن آگهی صفحه اول میخکوب شد: آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مرگآورترین سلاح بشری مرد!