جمعه/ 22 فروردین / 1404
پریچهر - داستان کوتاه پریچهر

ادبیات

پریچهر - داستان کوتاه پریچهر

داستان کوتاه پریچهر ( قسمت پنجم )

داستان کوتاه پریچهر ( قسمت پنجم ) … شازده عزیز از دیروز تا الان افکار مختلف رهایم نمی کنند. امروز آن جوان را دیدم، حالا فهمیده ام خیلی اهل مطالعه است.

پریچهر - داستان کوتاه پریچهر

داستان کوتاه پریچهر ( قسمت چهارم )

داستان کوتاه پریچهر ( قسمت چهارم ) … شازده عزیز دیشب خواب عجیبی دیدم. خواب دیدم شما از فرنگ برگشته اید و برای من یک لباس عروس آورده اید.

پریچهر - داستان کوتاه پریچهر

داستان کوتاه پریچهر ( قسمت سوم )

داستان کوتاه پریچهر ( قسمت سوم ) … شازده عزیز امروز هم او را دیدم، هنوز اسمش را نمیدانم. در واقع هنوز هیچ چیز در موردش نمی دانم.

پریچهر - داستان کوتاه پریچهر

داستان کوتاه پریچهر ( قسمت دوم )

داستان کوتاه پریچهر ( قسمت دوم ) … شازده عزیز برایم قابل درک نیست، نمی توانم بفهمم چرا انقدر آشفته ام، دست خودم نیست، شب ها از فکر زیاد خوابم نمی برد.

پریچهر - داستان کوتاه پریچهر

داستان کوتاه پریچهر ( قسمت اول )

داستان کوتاه پریچهر ( قسمت اول ) … شب ها که سکوت همه جارا فرا می گیرد پریچهر دست به نوشتن می برد، از عشق و از وقایعى که در غیاب شازده در عمارت رخ می دهد می نویسد.

مهربانی - یک دقیقه سکوت

یک دقیقه سکوت

یک دقیقه سکوت به احترام شرمندگی پدری که هر روز بیشتر از روزهای قبل، تلاش می کند ولی باز با دستانی خالی پشت در خانه می ایستد.