در ایام محرم و صفر، جای جای ایران غرق در ماتم و عزا میشود و هر خطه، مراسمهای مختص خود را دارند. حتی در برخی از مناطق ایران، این مراسمها به جاذبههای گردشگری-مذهبی تبدیل شدهاند. اما عزاداری برای امام حسین از کجا شروع شد؟
ماه محرم برای مسلمانان و به خصوص شیعیان تداعیکننده عزا، ماتم و مصیبت است.
وقتی به ایام محرم نزدیک میشویم، کوچهها و خیابانها رخت سیاه بر تن میکنند و تمام فضای شهر گویی در ماتم فرو میرود.
هنوز هم پس از گذشت ۱۴۰۰ سال از شهادت امام حسین (ع) و یاران مظلومش در دشت کربلا، غم و ماتم مظلومیت وی زنده است و فرا رسیدن ماه محرم، داغ دلهای مسلمین را تازهتر میکند.
از روز شهادت این امام بزرگوار تاکنون، عزاداری، مخصوصا در ایام ماه محرم و صفر به رسم و سنت جدایی ناپذیر شیعیان و دوستداران اهل بیت تبدیل شده است.
عاشورا و عزاداری برای امام حسین فقط یک مراسم ساده برای ابراز اندوه و ماتم نیست.
به فرموده امام خمینی (ره) این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.
عاشورا خون جاری رگهای اسلام و شیعه است. آیین عزاداری بر امام حسین اهمیت زیادی دارد و همه بزرگان دین و علمای اسلام بر برگزاری باشکوه و گستردهی آن تأکید کردهاند که دلایل مختلفی برای این کار وجود دارد:
۱. تأکید قرآن بر زنده نگه داشتن فضیلتها و صفات والای انسانهای برجسته و اولیای دین در آیات مختلف.
۲. تأکید امامان معصوم دربارهی زنده نگه داشتن حادثهی کربلا به شیوههای مختلف، مانند تشویق به برپایی مجالس سوگواری، تشویق به گریستن و گریاندن، تشویق شاعران به مرثیه سرایی و تشویق مومنان به زیارت امام حسین (ع).
۳. اهمیت ماه محرم در انتقال پیام جهانی امام حسین (ع).
۴. اهمیت سوگواری در وحدت و موفقیت ملتهای مسلمان، مانند پیروزی مردم ایران در سال ۱۳۵۷ با تکیه بر باورهای دینی و قیام حماسه ساز امام حسین، یا دفاع مقتدرانهی ایرانیان در هشت سال دفاع مقدس با همین اعتقادات.
پس با توجه به اهمیت عزاداری، در آستانهی ماه محرم نگاهی به تاریخچهی عزاداری امام حسین (ع)، از روز شهادت ایشان و یارانشان تا به امروز میاندازیم.
عزاداری بلافاصله بعد از شهادت امام حسین (ع)
اگر بخواهیم بهصورت بسیار دقیق به این موضوع بپردازیم، عزاداری برای امام حسین و یاران ایشان از همان روز واقعهی کربلا در روز عاشورا شروع شد.
بیشک نخستین کسانی که بر سوگ امام حسین اشک ریختند، اهل بیت ایشان و قوم بنی هاشم بودند.
در روایات نقل شده است که بعد از افتادن امام حسین از پشت اسب، اسب خون آلود ایشان به سمت خیمهها رفت و زنان، خواهران و دختران آن حضرت با شنیدن شیههی اسب از خیمهها بیرون آمده و بر سر و صورت خود میزدند و گریه میکردند.
در مورد عزاداری اهل بیت امام در شب پس از واقعه، چیزی در منابع معتبر تاریخی ذکر نشده است، اما در روز یازدهم محرم هنگامی که «عمر بن سعد» دستور داد تا اهل بیت را از خیمهها بیرون کنند و به سمت کوفه روانه شوند، مادران، همسران و دختران شهیدان با بدنهای به خون نشستهی عزیزانشان با سوگ و ماتم و عزاداری وداع کردند.
در صدر این زنان حضرت زینب (س) بود که در قتلگاه با سخنان آتشین و سوزناک دوست و دشمن را به گریه واداشت:
یا محمد! درود ملائکهی آسمان بر تو باد! اکنون این حسین است که بر زمین افتاده، به خون خود آغشته گشته و اعضایش قطعه قطعه گردیده است. یا محمد! اینها دختران تو هستند که اسیر شدهاند، اینها فرزندان تو هستند که بر بدنهایشان باد صبا میوزد!
پس از رسیدن اسرای کربلا به کوفه، اهل بیت دوباره به عزاداری پرداختند و امام سجاد (ع)، حضرت زینب، حضرت ام کلثوم و فاطمه صغری خطبههایی ایراد کرده و از مظلومیت خاندان خود گفتند و اهل کوفه با دیدن حال و اوضاع اسیران، اندوه بر دلشان نشست و چشمانشان اشکبار شد، به حدی که امام سجاد (ع) فرمودند:
این زنان بر ما میگریند، پس چه کسی ما را کشته است؟
بعد از عزاداریها در کوفه و شام، عزاداری چهلمین روز شهادت امام حسین، در کربلا برگزار شد. زمانی که اسیران کربلا را به مدینه میبردند، آنها برای زیارت قبور شهدا به کربلا رفته و آنجا «جابر بن عبدالله انصاری» و تعدادی از افراد قبیلهی بنی هاشم را دیدند که آنها هم برای زیارت به آنجا آمده بودند.
اولین عزاداری در مدینه نیز توسط «ام سلمه»، همسر پیامبر برگزار شد و بعد از رسیدن کاروان اهل بیت و امام سجاد نیز دوباره عزاداری بزرگی به پا شد و امام سجاد مصائب کربلا را برای مردم شرح داد و مردم در سوگ این مصیبت عظیم گریستند.
عزاداری در دوران ائمهی اطهار (ع)
در دوران امامت امام باقر (ع) و امام صادق (ع) دولت بنی امیه ضعیفتر از قبل شده بود و سرانجام توسط عباسیان سرنگون شدند.
در این دوره دولت عباسی ابتدا با خاندان پیامبر رفتار نرمتری داشت و این دو امام بزرگوار هر ساله با تشکیل جلساتی به برگزاری مراسمات عزاداری ابا عبدالله میپرداختند.
اما بعدها از گسترش این عزاداریها جلوگیری شد. این اوضاع تا زمان امامت امام رضا (ع) ادامه داشت.
در این دوران شیعیان در شرایط بهتری به سر میبردند و عزاداریها در آرامش بیشتری برگزار میشد.
اما دوباره بعد از شهادت امام رضا، امامان معصوم تقیه را در پیش گرفتند و امکان برگزاری جلسات عزاداری نداشتند.
عزاداری علنی در دوران امامت ائمهی اطهار فقط در کنار مرقد امام حسین در کربلا برگزار میشد و شیعیان برای حفظ جانشان در داخل منازل خود عزاداری را برگزار میکردند.
نوع عزاداری نیز فقط بهشکل مرثیه سرایی، گریستن و گریاندن بود.
عزاداری در دوران حکومت آل بویه
شاید بعد از شهادت امام حسین و یارانشان در دشت کربلا، اولین باری که شیعیان و دوستداران اهل بیت توانستند بهراحتی در کوچهها و خیابانها به عزاداری بپردازند و این کار به رسمیت شناخته شد، دوران حکومت آل بویه بود.
رهبران این سلسله از شیعیان بودند و در عراق و ایران به قدرت رسیدند.
پس از به حکومت رسیدن آل بویه، در عاشورای سال ۳۵۲ هجری قمری مراسمات عزاداری و نوحهخوانی برای امام حسین برگزار شد و مردم با آویختن پارچههای کهنه و سیاه ماتم خود را نشان دادند.
یک سال بعد، در عاشورای سال ۳۵۳ معزالدوله عزای عمومی اعلام کرد و از مردم خواسته شد همه با پوشیدن لباس سیاه، غم و اندوه خود را نشان دهند. ابن جوزی در کتاب المنتظم مینویسد:
در سال ۳۵۲ هجری معزالدوله دیلمی دستور داد مردم در روز عاشورا جمع شوند و اظهار حزن کنند. در این روز بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف شد؛ قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه پزها هریسه (حلیم) نپختند، مردم آب ننوشیدند؛ در بازارها خیمه برپا کردند به رسم عزاداری کرباس آویختند؛ زنان به سر و روی خود میزدند و بر حسین ندبه میکردند.
در آن دوران حکومتهای شیعی در ایران، عراق، یمن، شام، مصر و طبرستان به قدرت رسیده بودند و این فرمان معزالدوله در سرزمینهای شیعهنشین با استقبال مردم مواجه شد.
در دوران آل بویه اگر عید نوروز یا مهرگان با محرم مصادف میشد، آنها به احترام این ماه جشن را دیرتر برگزار میکردند.
اما به علت پر رنگتر شدن مراسم عاشورا و عید غدیر، گاهی میان شیعیان و سنیهای متعصب درگیری ایجاد میشد که این امر باعث منع برگزاری عزاداری در برخی مناطق میشد.
عزاداری در دوران سلجوقیان
حاکمان سلجوقی از دوستداران اهل بیت بودند. ملکشاه که از پادشاهان سلجوقی بود، به همراه خواجه نظام در سال ۴۷۹ هجری قمری به زیارت کاظمین، نجف و کربلا رفت. محمد بن عبدالله بلخی که از مولفان آن دوره بود، برای عالمان، مسئولان و طلاب نظامیهی اهل سنت سخنرانی میکرد و پس از آن روضه میخواند و از مظلومیتهای اهل بیت سخن میگفت.
چنین مراسماتی تا اوایل سلطنت «طغرل سلجوقی» در بغداد و برخی شهرهای ایران ادامه داشت.
عزاداری در دوران خوارزمشاهیان
پس از به قدرت رسیدن خوارزمشاهیان، «محمد خوارزمشاه» میخواست «علاء الملک ترمذی» را که از سادات حسینی خراسان بود، به مقام خلیفهگری برساند.
این کار باعث تضعیف خلفای عباسی میشد که از سنیها حمایت میکرد.
در نیمهی دوم قرن هفتم سرانجام خلفای عباسی ضعیف و ضعیفتر شده و در نیمهی دوم قرن هفتم با روی کار آمدن ایلخانان در ایران و عراق مذهب سنت ضعیفتر از قبل شد.
عزاداری در دوران ایلخانان
ایلخانان که از قوم مغول و فرزندان چنگیز بودند، در نیمهی دوم قرن هفتم به قدرت رسیدند.
در این دوران شیعیان فرصت بسیار مناسبی برای انجام مراسمهای مذهبی خود پیدا کردند.
«غازان خان» با مذهب شیعه مشکلی نداشت و سرانجام در زمان حکومت «اولجایتو» مذهب شیعه به مذهب رسمی کشور تبدیل شد.
شیعیان هر ساله در ماه محرم آزادانه میتوانستند مجالس عزاداری بر پا کنند.
حتی در قرن نهم در دوران تیموریان نیز در هرات، پایتخت آنها علاوه بر مردم، شاهزادگان و بزرگان کشور نیز با فرا رسیدن ماه محرم با بر تن کردن رخت عزا و شرکت در مجالس عزاداری برای این امام عزیز سوگواری میکردند.
عزاداری در دوران صفویان
پس از به قدرت رسیدن پادشاهان شیعه مذهب صفوی، عزاداری امام حسین با شکوه بیسابقهای برگزار شد.
سرودن اشعار مذهبی، مدح و تعزیه در رثای امامان و شهدای کربلا برای شاعران افتخاری بزرگ بود.
هر ساله در ایام محرم مردم در کوچهها و خیابانهای شهرها عزاداریهای عظیمی برگزار میکردند که تا به آن روز دیده نشده بود.
در آن دوران بود که کتاب «روضه الشهدا» نوشته شد و مراسم عزاداری ماه محرم شکل جدیدی به نام «روضه خوانی» یا قرائت «روضه الشهدا» به خود دید.
صد و پنجاه سال بعد از آن این روضهها و اشعار به رشتهی تحریر درآمدند و نمایشهای تعزیه کم کم پا گرفتند.
متن این داستانها از همان کتاب «روضه الشهدا» گرفته میشد و از قرن ۱۶ میان شیعیان گسترش یافت.
بعد از آن بود که تکیهها، حسینیهها و موقوفات مربوط به امام حسین (ع) در ایران شروع به کار کرد. «کارری» در یکی از سفرنامههای خود دربارهی عزاداری مردم در دورهی صفوی اینگونه مینویسد:
روز دوشنبه ۲۳ ماه اوت، با طلوع ماه نو، برگزارى مراسمِ بسیار غمانگیزی آغاز شد.
ایرانیان به یاد درگذشت امام خود، حسین فرزند على این مراسم را همه ساله برگزار مىکنند.
این امام در نزدیکىهاى بغداد به دست عمر ابن سعد به قتل رسیده است. این مراسم ده روز طول مىکشد و در تمام این مدت میدانها و گذرگاهها چراغانى و روشن و علمهاى سیاه در همه جا بر افراشته است.
در سر گذرها صندلیهایى گذاشتهاند که هر چندگاه یک ملا بر روى آن مىنشیند و سخنانى در منقبت و مصیبت کشتگان مىگوید.
همهی ساکنان محلات در حالى که بهعنوان سوگوارى جامهی کبود یا سرخ بر تن کردهاند، در پاى کرسى وعظ و مرثیه آنان مىنشینند. بعضى از این اشخاص در بین وعظ دو ملا از میوهی فصل نیز استفاده مىکنند.
مغولها و گورکانیان هند نیز با الگوبرداری از صفویان، در ماه محرم مراسم عزاداری برگزار میکردند.
عزاداری در دوران افشاریه، زندیه و قاجار
از آنچه که در منابع تاریخی بهدست آمده است، در دوران افشاریه و زندیه شکلهای مختلف عزاداری دورههای قبل، گسترش یافتهاند.
شروع تعزیهخوانی را نیز مربوط به دوران حکومت کریم خان زند میدانند.
گفته میشود در زمان پادشاهی کریم خان سفیری به دیدار کریم خان میآید و در خدمت او سخنان حزنانگیز دربارهی واقعهی کربلا میگوید.
کریم خان بعد از شنیدن سخنان او دستور میدهد صحنههایی از وقایع کربلا و سرگذشت هفتاد و دو تن را بسازند و از حوادث غمانگیز آن نمایش اجرا کنند که این کار به تعزیه معروف شد.
ابتدا این نمایشها در چهارراهها و میادین اصلی شهر برگزار میشد، اما بعدها به بازارها، کاروانسراها، منازل شخصی و تکیهها نیز کشیده شد.
البته تکیهها در دوران قاجار شکل گرفتند و دیگر شکلهای عزاداری از هم لحاظ محتوا و هم از لحاظ کیفیت و نحوهی برگزاری به تکامل رسید.
برای مثال، شبیه خوانی شیوه و روش خاص خود را در این زمان پیدا کرد و چندیدن تکیه و ساختمان برای برگزاری تعزیه خوانی ساخته شد.
در سال ۱۲۴۸ شمسی به دستور ناصرالدین شاه قاجار «تکیهی دولت» با گنجایش هزار نفر تماشاگر ساخته شد.
برخی حتی معتقد هستند که در دوران قاجار بسیاری ار آیینهای مربوط به عزاداری امام حسین مرسوم شد که از آن جمله میتوان به برپایی سقاخانه، سخنوری، مراسم دفن شهدای کربلا و مراسم تشت گذاری اشاره کرد.
عزاداری امام حسین در دوران پهلوی
قبل از رسیدن رضاخان به تخت پادشاهی و همچنین در اوایل حکومت او، وی خود را فردی مومن و معتقد به اصول و سنتهای مذهبی نشان داد.
یکی از اقدامات عوام فریبانهی او حضور در مراسمهای عزاداری امام حسین در ماه محرم بود.
وی سربازان قزاق را در دستههای عزاداری حاضر میکرد و خود در اول صف، بهدنبال دستههای مردم با سر و پای برهنه سینه میزد و عزاداری میکرد.
اما پس از آن که وی به هدف خود رسید، برای برچیدن اعتقادات مذهبی مردم و کاهش نفوذ علما میان ملت، دستور داد تمام مراسمهای عزاداری مردم در ماه محرم تعطیل شود.
وضع به جایی رسیده بود که مردم به صورت مخفیانه و شبانه در زیر زمین منازل خود برای امام حسین (ع) جلسات عزاداری بر پا میکردند و شبانه از روی پشت بامها خود را به محل عزاداری میرساندند.
چنین خفقانی باعث به وجود آمدن نوع دیگری از عزاداری شد که به صورت هفتگی یا ماهانه در منازل برگزار میشود: ما امروزه نیز شاهد برگزاری چنین مراسمهای در ماههای محرم، صفر و در برخی نقاط در تمام طول سال هستیم.
در دوران حکومت پهلوی دوم نیز تلاش میشد چنین مراسمهای مذهبی برچیده شود، اما امام خمینی در عاشورای سال ۱۳۴۲، با سیاسی کردن این مراسم اهمیت آن را دو چندان کرد.
دولت از علما میخواست در عزاداریها علیه شاه و فلسطین اشغالی سخنی به میان نیاورند و مباحث سیاسی را پیش نکشند.
اما امام بدون توجه به این تهدیدات در مراسم عاشورا و دیگر مجالس عزاداری بهشدت از دولت انتقاد کرد و از آن به بعد بود که عاشورا تبدیل به شروع قیام مردم ایران علیه ظلم یزیدی مستکبران زمان شد.
این قیامها در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ به اوج خود رسید و حضور میلیونی مردم در عاشورای ۱۳۵۷ پایههای رژیم پهلوی را کاملا سست کرد تا اینکه در بهمن همان سال، مردم تیر خلاص را به این رژیم زدند.
عزاداری پس از انقلاب اسلامی
بعد از انقلاب اسلامی دولت از تمامی مراسمهای مذهبی که آسیب زننده و مغایر با اصول و سنتهای اسلامی نبود، حمایت کرد.
دیگر شکلهای عزاداری بیش از پیش با شکوه و عظمتی دو چندان شکل گرفت.
هر چه که به جلو پیش میرویم، عزاداریها و حتی دیگر مراسم ها و اعیاد مذهبی بیش از پیش باشکوه برگزار میشود.
برخی از رسوم و عزاداریهای مردم حتی به جاذبهی گردشگری مذهبی تبدیل شدهاند.
برای مثال حسینیه اعظم زنجان به دومین قربانگاه بزرگ جهان اسلام تبدیل شده است و همه ساله مردم برای عزاداری و ادای نذر خود به این شهر میروند.
هیئتهای مذهبی بعد از انقلاب گرفتند. منظور از مفهوم «هیئت» یک دسته و گروه منظمی است که با برنامهی خاصی به تشکیل جلسه و عزاداری میپردازند.
کشور عزیزمان ایران قومیتهای مختلفی دارد و از این رو، فرهنگها و آیینهای مختلفی را در خود جای داده است.
همانطور که در بالا اشاره شد، در گذر تاریخ، از شهادت امام حسین (ع) و یارانشان تا به امروز شاهد بهوجود آمدن آیینهای مختلف عزاداری هستیم.
در ایران نیز امروزه در ماه محرم هر منطقه و شهر به شکل و آداب خاصی مراسم عزاداری را برپا میکنند.
برای مثال در خوزستان سازهای مخصوصی برای عزاداری دارند، مانند سنج، دمام و بوق که قدمت همنوایی آنها در عزاداری امام حسین به بیش از ۱۰۰ سال میرسد. یا در استان خراسان جنوبی در روستای «خور» مراسم «مشعل گردانی» برگزار میشود که این مشعل را در شب نهم محرم روشن میکنند.
مجله اینترنتی تحلیلک