همراهان همیشگی مجله اینترنتی تحلیلک؛ ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، مطلب امروز را به زندگینامه سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی اختصاص می دهیم.
راهش استوار…
سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی
حاج قاسم سلیمانی در سال ۱۳۳۵ در استان کرمان به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۵۳ به عنوان پیمانکار در سازمان آب کرمان آغاز به کار کرد.
سردار سلیمانی در سال ۱۳۵۵ فعالیت های انقلابی اش را از طریق آشنایی با شهید حجت الاسلام رضا کامیاب از روحانیان انقلابی شهر گناباد در استان خراسان که در ماه رمضان سال های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ برای تبلیغ به کرمان می آمد و در ۷ مرداد ۱۳۶۰ به دست سازمان مجاهدین خلق ترور شد آغاز کرد.
وی پس از پیروزی انقلاب، همزمان با کار در سازمان آب کرمان، به عضویت مجموعۀ “سپاه افتخاری” که به وسیلۀ پدرِ شهید قاضی تأسیس شده بود درآمد. سردار سلیمانی می گوید:
«همه جوان بودیم و باید به شکلی برای انقلاب فعالیت می کردیم و این گونه بود که وارد سپاه شدم»
سردار سلیمانی به محض بازگشت از مهاباد به ریاست پادگان قدس سپاه در کرمان منصوب شد. با حمله عراق به خاک ایران، سردار سلیمانی چندین گردان از سپاهیان کرمان را آموزش داد و به جبهههای جنوب اعزام کرد و کمی بعد، خود در رأس یک گروهان به سوسنگرد اعزام شد تا جلوی پیشروی عراق در جبههٔ مالکیه را بگیرد. سردار سلیمانی در بیشتر عملیات نظامی دوران جنگ با عراق شرکت کرد.
با پایان یافتن جنگ در ۱۳۶۷ لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی سردار سلیمانی به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی کشور هدایت میشدند.
پس از آتش بس با عراق، دولت ایران سپاه پاسداران را مأمور مبارزه با قاچاق چیان بزرگ مواد مخدر کرد. سردار حاج قاسم سلیمانی تا زمان انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، با باندهای قاچاق مواد مخدر در نزدیکی مرزهای ایران و افغانستان مبارزه کرد.
سال ۱۳۷۹ حضرت آیتالله خامنهای فرماندهی کل قوا، سردار سلیمانی را به تهران فراخواند و مسئولیت سپاه قدس را به او سپرد. مسئولیتی که سردار حاج قاسم سلیمانی را به کابوسی در ذهن آمریکایی ها بدل ساخت.
سردار سلیمانی فرماندهی بود که اگر لباس نظامی به تن نداشت، کسی حدس هم نمی زد که او یک فرمانده نظامی باشد. فرماندهی که در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی بسیار شناخته شدهتر از داخل مرزها بود.
انتصاب سردار سلیمانی به فرماندهی نیروی قدس همزمان با قدرت گرفتن طالبان یک پیش آمد محض نبود. او از این رو انتخاب شد که بومیِ یک منطقه کوهستانی در کرمان بود و با نظام سیاسی جوامع قبیلهای به طور کلی و به ویژه با جامعه افغانستان آشنایی نزدیک داشت. او با تجربهای که از جنگ داخلی کردستان داشت، نیز گزینهٔ مناسبی بود. چون بنا بود در افغانستانِ عصر طالبان که درگیر جنگ های داخلی بود وارد عمل شود.
از همه مهم تر اینکه سردار سلیمانی در هشت سال جنگ با عراق و نیز مبارزه با باندهای مواد مخدر در مناطق مرزی ایران و افغانستان تا پیش از انتصابش به فرماندهی سپاه قدس تجربهٔ بی مانندی اندوخته بود.
موفق الربیعی سیاستمدار و وزیر سابق امنیت ملی عراق در مصاحبهای با روزنامه الشرق الاوسط، سردار حاج قاسم سلیمانی را «بدون شک قدرتمندترین مرد در عراق» خوانده بود. به گفته او سپاه قدس به فرماندهی سردار سلیمانی در تمامی زمینههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی و به ویژه در منطقه سبز بغداد (که سفارتخانههای غربی و عربی و ادارات و خانههای مقامات دولتی و اعضای پارلمان عراق در آن قرار دارد) نفوذ دارد. نیروی قدس به رهبری سردار حاج قاسم سلیمانی نقش تأثیرگذاری در روند جنگ عراق داشت.
در ۱۱ ژانویه ۲۰۰۷ استنلی مککریستال ژنرال آمریکایی مطلع شد محمدعلی جعفری فرمانده سپاه و سردار قاسم سلیمانی از طریق چند خودرو در حال حرکت به مرز ایران و عراق هستند. در عراق آمریکاییها در حال تعقیب آنها بودند. کاروان خودروها وارد ساختمان ناشناختهای در شهر اربیل کردستان عراق شدند و روی آن فقط نوشته بود «کنسولگری»، که نشان میداد افراد داخل ساختمان تحت پوشش دیپلماتیک عملیات انجام میدهند.
نظامیان آمریکایی وارد ساختمان شدند و ۵ ایرانی که همگی پاسپورت دیپلماتیک داشتند را دستگیر کردند، اما اثری از محمدعلی جعفری و سردار حاج قاسم سلیمانی نبود.
به گفته مککریستال، هر پنج نفر از اعضای سپاه قدس بودند. ۹ روز بعد از این واقعه، ۹ تا ۱۲ شبه نظامی به رهبری گروه شبه نظامی شیعه عصائب اهل الحق طی حملهای به مقر فرماندهی نظامیان آمریکا در کربلا که در بین مراکز فرماندهی پلیس عراق واقع است، سوار بر تعدادی خودروی نظامی با گذشتن از چندین لایه امنیتی به ساختمان اصلی فرماندهی که در آن هنگام ۳۰ آمریکایی در آن مستقر بود نفوذ کردند و ۴ نظامی آمریکایی را اسیر گرفتند و از منطقه خارج شدند و به نزدیکی رود فرات رفتند.
در نهایت با تعقیب هلیکوپترهای آمریکایی، شبه نظامیان فرار کردند و در مجموع پنج نظامی آمریکایی کشته شدند. این عملیات «برجستهترین و پیچیدهترین عملیات در طول چهار سال جنگ» در عراق توصیف شده و افسران آمریکایی و مقامات عراق ادعا کردهاند ایران در آن نقش داشته و پاسخی به اسارت ۵ ایرانی در اربیل بوده است. این نخستین بار بود که آمریکاییها مستقیماً به سردار قاسم سلیمانی و نقش او در عراق اشاره کردند.
در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۰ جیمز جفری (سفیر آمریکا در عراق) و لوید آستین (فرمانده ارشد نظامیان آمریکا در عراق) در بیانیهای تشکیل دولت جدید عراق به رهبری نوری المالکی را تبریک گفتند. به گفته سران عراقی، هنگام انتشار این بیانیه، آمریکاییها خودشان میدانستند که در واقع سردار سلیمانی آنها را از عراق بیرون کرده است. حزب ایاد علاوی سیاست مدار سکولار طرف دار آمریکا، اکثریت اعضای پارلمان را داشت ولی در نهایت به قدرت نرسید چون آمریکا او را به نفع نوری المالکی کنار زد. به گفته خود علاوی، اگر او نخست وزیر میشد نیازمند حمایت آمریکا بود، اما آمریکا مایل بود عراق را ترک کند، و «عراق را به ایران داد».
سردار سلیمانی خود در نشست مقدماتی «کنفرانس جوانان و بیداری اسلامی» گفت: «ایران در جنوب لبنان و عراق نیز حضور دارد. در واقع این مناطق به نوعی تحت تاثیر عملکرد و تفکر جمهوری اسلامی ایران هستند.» اما تعدادی از نمایندگان پارلمان عراق در بیانیهای سخنان سلیمانی را محکوم کرده و وی را دچار توهم خواندند.
جان مگوایر افسر سابق سیا گفته است نبرد القصیر ۲۰۱۳ که منجر به بازپسگیری شهر استراتژیک القصیر توسط ارتش سوریه و نقطه عطفی در جنگ بود، تحت نظارت و فرماندهی سردار حاج قاسم سلیمانی بوده است و این نبرد را «یک پیروزی بزرگ» برای او خوانده است.
پس از یورش داعش در ژوئن ۲۰۱۴ (خرداد ۱۳۹۳) به شمال عراق و تصرف برخی از شهرهای این کشور، از جمله موصل و تکریت و از هم پاشیده شدن ارتش عراق و ناتوانی نیروهای مسلح این کشور در نبرد با داعش و پس از جدی شدن خطر تصرف بغداد (پایتخت عراق) توسط این گروه تروریستی، روزنامه ساندی تایمز انگلیس، والاستریت ژورنال و نیویورک تایمز مدعی شدند ایران فرماندهی ارتش از هم فروپاشیده عراق را برعهده گرفته تا با نیروهای گروه تروریستی داعش مقابله کند.
یک منبع عراقی مدعی شد: ژنرال سلیمانی با ۶۷ مشاور ارشد خود به عراق سفر کرد و فرماندهی عملیاتها را برعهده گرفت و بر استقرار نیروهای عراقی و برنامهریزی برای عملیات نظارت دارشت.
متاسفانه در ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ سردار حاج قاسم سلیمانی به همراه ابومهدی المهندس (از سران حشد الشعبی) که با دو خودرو از فرودگاه بین المللی بغداد خارج شده بود هدف حمله بالگردهای (جنگنده) آمریکا قرار گرفته و به درجه شهادت نائل شد.
سردار سلیمانی صاحب یک پسر و یک دختر بودند.
مجله اینترنتی تحلیلک