کتاب «آخرین انار دنیا» نوشته بختیار علی
درباره نویسنده
بختیار علی تاکنون آثاری چون «مرگ تکفرزند دوم»، «غروب پروانه» و «آخرین انار دنیا» را منتشر کرده و بسیاری او را حرفهایترین نویسندهٔ کرد زبان میدانند.
رمانهای بختیار در اقلیم کردستان عراق طرفداران بسیار دارد و بیشترین میزان شمارگان کتاب را در این خطه به خود اختصاص داده است.
نخستین رمان او به نام «مرگ تکفرزند دوم» (مه رگی تاقانهٔ دو وه م) در سال ۱۹۹۷ در سوئد منتشر شد.
دومین رمانش غروب پروانه (ئێوارهٔ په روانه) در سال ۱۹۹۸ از سوی انتشاراتی رهند در استکهلم سوئد و سومین اثرش، رمان «آخرین انار دنیا» (دواههمین ههناری دونیا) در سال ۲۰۰۲ در سلیمانیه به چاپ رسید.
بختیار علی با مدد از رئالیسم جادویی، تاریخ و گذشتهٔ روانی مردمان کرد را بازگو میکند، که چنان انسانی مدرن در چنبرهای از احساسات، نیات و نبود آنچه پذیرندهٔ بشیریست به دام افتادهاند.
درباره کتاب آخرین انار دنیا
کتاب آخرین انار دنیا به تالیف بختیار علی، شاهکار ادبیات کُرد و رمانی جهانیست.
هر چه در دستتان هست را بگذارید کنار و این رمان را بخوانید. شاهکاری غیر منتظره، ظریف، معصومانه، عمیق با تخیلی شگفت انگیز و باور نکردنی.
آخرین انار دنیا رمانی عظیم، با زیرساختهای سایکولوژیک که جا به جا بر ساحت انسان و غلتیدن آن در وادی قدرت و پایمالی عاطفه تأکید دارد.
بختیار علی در این کتاب به تمام مسائل بنیادی زندگی بشر از مرگ و تنهایی و خدا و زیبایی گرفته تا خیانت و تکثیر متشابه انسانها در یکدیگر نیز پرداخته است.
توجه به تصاویر پسزمینه، تأکید بر زلالی جانهای رنجبرده از جنگ و فوکوس بر تبعات آن، همنهشتی خودآگاه و ناخودآگاه حاکمان و نگاه واپسگراشان به انسانهای پس از قیام، کمرنگ بودن هسته مرکزی انسانیت در مواجههی با قدرت، و بسیاری اِلِمانهای دیگر از مهمترین موضوعات مورد بحث در رمان آخرین انار دنیا است.
آخرین انار دنیا رمانی جهانی است چرا که تاکنون به زبانهای آلمانی، روسی، انگلیسی، عربی، یونانی، ترکی و اخیراً هم اسپانیایی برگردان شده و هنوز هم در نشریات ادبی دنیا نقدهایی میخورد و اگر از پرگوییهای گاه زائد بختیار علی و تناقضهای کوچکی که کم و بیش در بعضی از شخصیتهای قصهاش مثل «اکرام کوهنشین» وجود دارد، بگذریم با رمان فوقالعاده قوی و تکنیکی رو به رو هستیم.
بختیار علی در کتاب آخرین انار دنیا هر چند جنگ و تبعات آن را دستمایهی اصلی داستانش کرده اما به تمام مسائل بنیادی زندگی بشر از مرگ و تنهایی و خدا و زیبایی گرفته تا خیانت و تکثیر متشابه انسانها در یکدیگر نیز پرداخته و شگفتا که در انتهای داستان هم، هیچ انسانی را محکوم و مجرم یا عاری از خطا نمیداند. قالب داستان بر رئالیسم جادویی استوار است.
در کتاب آخرین انار دنیا، «مظفر صبحگاهی» راوی اصلی است که قصه را از درون کشتی راه گم کردهاش روایت میکند: لغزان و سیّال، با پاهایی که بر زمین نیست… مرد اسارتبردهای که اینک پس از بیست و یک سال حبس، بعد از آزادی، با زندان بزرگتری رو به رو است؛ و «سریاسی» که از یک تَن به سه تَن تکثیر میشود: زایش رنج و دردهای بشری. «خواهران سپید» از مهمترین کاراکترهای رُماناند. دخترانی که بر پایهی پیمانی پوچ، زایش را بر خود حرام کردهاند و با بکارتی ابدی، به یکی از مهمترین انشعابات داستان چندبُعدی بختیار علی بدل میشوند.
برشی از کتاب
«نمیخواهم آن شب را برایتان وصف کنم چون وصف ناپذیر بود. شبی بود پر از روشنی. آن قدر روشن که بیهیچ چراغی از آن کشتزار به خواب رفته گذشتیم.
نمیخواهم از من بپرسید چه احساسی داشتم. نه اندوه من فقط اندوه پدری نبود که بعد از بیست و یک سال زندان روی گور پسرش میرود. بلکه غم انسانی بود که بعد از رنج زیادی به باغ سوختهای میرسد.
اسارت من و مرگ عبث او در بیکرانگی آن مزرعه لخت و بیبر و بایر در هم آمیخته بود. ماهتاب بر بیهودگی زندگی من و پوچ مرگش میتابید. ستاره تاریک نامرادی من و او میدرخشید.
حس میکردم نه مرگ او نه بردگی دور و دراز من چیزی از این جهان را دگرگون نکرده، من آن شب سرنوشت انسان را با چیزهای دیگر مقایسه میکردم، به مرگ او در آن مزرعه فکر میکردم و مردمش را با برهوت و لختی آن زمین پر خیر و برکت مرتبط میدانستم…»
مجله اینترنتی تحلیلک