
داستان کوتاه پریچهر (قسمت بیست و دوم)
داستان کوتاه پریچهر (قسمت بیست و دوم)… شازده عزیز امروز بعد از یک هفته عاقبت فرخ را دیدم. کمی لاغر تر شده بود و چشم هایش برق همیشگی را نداشت.
داستان کوتاه پریچهر (قسمت بیست و دوم)… شازده عزیز امروز بعد از یک هفته عاقبت فرخ را دیدم. کمی لاغر تر شده بود و چشم هایش برق همیشگی را نداشت.