آرزوی پیرمرد / مجموعه داستان های شیوانا
روزی شیوانا از نزدیک مزرعه ای می گذشت. مرد میانسالی را دید که کنار حوضچه ای نشسته و غمگین و افسرده به نقطه ای خیره شده است. شیوانا کنار مرد نشست و علت افسردگی اش را پرسید.
روزی شیوانا از نزدیک مزرعه ای می گذشت. مرد میانسالی را دید که کنار حوضچه ای نشسته و غمگین و افسرده به نقطه ای خیره شده است. شیوانا کنار مرد نشست و علت افسردگی اش را پرسید.