جمعه/ 2 آذر / 1403
Search
Close this search box.
دستی از دور بر آتش داشتن

خرداد 24, 1400

حلاج بی مزد

حلاج بی مزد

حلاج بی مزد یعنی کسی که کار بی مزد انجام دهد، بیگار. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

یک چیزی هم بدهکار شدن

یک چیزی هم بدهکار شدن

یک چیزی هم بدهکار شدن یعنی محق بودن ولی خطاکار شمرده شدن، برنده بودن و بازنده به شمار آمدن.

چه گلی به سر کسی زده

چه گلی به سر کسی زده

چه گلی به سر کسی زده یعنی هیچ کمکی به کسی نکرده، کار مهمی برای کسی انجام نداده، هیچ فایده ای به حال کسی نداشته.

حنای کسی رنگ داشتن

حنای کسی رنگ داشتن

حنای کسی رنگ داشتن یعنی اعتبار یا حیثیت کسی یا چیزی مورد قبول بودن، از احترام و اعتنای دیگران برخوردار بودن.

حیا را خورده و آبرو را قی کرده

حیا را خورده و آبرو را قی کرده

حیا را خورده و آبرو را قی کرده به معنی بسیار گستاخ و وقیح و بی حیا بودن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

خر بیار و باقالی بار کن

خر بیار و باقالی بار کن

خر بیار و باقالی بار کن یعنی رسوایی به پا شدن یا بدبختی به بار آمدن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.

خر دیزه

خر دیزه

خر دیزه نام خر افسانه ای است که خود را در آب غرق کرد تا ضرر به صاحبش بزند.

خر را با نمد داغ کردن

خر را با نمد داغ کردن

خر را با نمد داغ کردن یعنی مکر و حیله به کار زدن، با نهایت تردستی و حیله گری فریب دادن.

از خر شیطان پایین آمدن

از خر شیطان پایین آمدن

از خر شیطان پایین آمدن یعنی صرف نظر کردن از تصمیم سخت خود، دست از لجاجت برداشتن و تن دادن به آنچه مصلحت باشد.