
گاو نه من شیر
گاو نه من شیر یعنی کسی که خدمت بزرگی انجام دهد و در پایان کاری کند که قدر آن از میان برود، کسی که نیکی بزرگ خود را با لطمه کوچکی تباه کند.
گاو نه من شیر یعنی کسی که خدمت بزرگی انجام دهد و در پایان کاری کند که قدر آن از میان برود، کسی که نیکی بزرگ خود را با لطمه کوچکی تباه کند.
گرم و سرد چشیده یعنی تجربه های بسیار کرده و ورزیده شده است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
کله گنجشک خورده به معنی پر گویی کردن است. در مطالب بعد به کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.
گلوی خود را پاره کردن یعنی بیهوده فریاد کشیدن، به صدای بسیار بلند سخن گفتن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
کله اش سوت کشید به معنی دچار حیرت شدید شدن، بهت زده و ناراحت شدن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
کدخدا را دیدن و ده را چاپیدن یعنی نظر شخص بالا دست را جلب کردن و به ضعیفان اجحاف کردن. در مطالب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
کفش های کسی را جفت کردن یعنی عذر کسی را خواستن، کسی را بیرون کردن. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
کلاه به سر کسی گذاشتن یعنی کسی را فریب دادن. در مطلب بعد نیز به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.
کبکش خروس میخواند به معنی شادی بسیار به کسی دست دادن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
کلاه خود را به هوا انداختن به معنی بسیار شاد و خشنود شدن است. در مطلب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.