شنبه/ 3 آذر / 1403
Search
Close this search box.
زندگینامه شهید بهشتی

زندگینامه شهید بهشتی

سید محمد حسینی بهشتی (۱۳۰۷ - ۱۳۶۰ش) از روحانیون مؤثر در انقلاب اسلامی ایران بود. او شاگرد کسانی مثل امام خمینی و علامه طباطبایی بود. او موسس انجمن های اسلامی در آلمان و از انتشار دهندگان کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود.

همراهان عزیز مجله اینترنتی تحلیلک؛ میخواهیم در این مطلب با زندگینامه شهید بهشتی بیشتر آشنا شویم.

زندگینامه شهید بهشتی

تولد و دوران تحصیل شهید بهشتی

شهید بهشتی در دوم آبان ۱۳۰۷ در محله لُنبان اصفهان متولد شد. پدرش، سید فضل الله بهشتی، از روحانیون اصفهان بود و پدر مادرش، حاج میرزا محمدصادق مدرس خاتون آبادی، از شاگردان آخوند خراسانی و سید محمد کاظم یزدی بود و از علمای اصفهان به شمار می‌رفت.

در چهار سالگی به مکتب رفت. سپس به دبستان دولتی ثروت که بعدها ۱۵ بهمن نامیده شد، وارد شد. در امتحان ورودی دبستان در کلاس ششم پذیرفته شد ولی به این علت که سن کمی داشت در کلاس چهارم نشست.

در آزمون‌های پایان دورهٔ دبستان در شهر دوم شد و به دبیرستان سعدی رفت. پس از شهریور ۱۳۲۰، در سال دوم دبیرستان، همکاری‌اش با شاگردان مدرسه‌های دینی بیشتر شد و به طلبه شدن علاقه پیدا کرد. سرانجام در سال ۱۳۲۱ که جامعه ایران پس از سقوط رضاشاه دوره پرتلاطم و پرحادثه‌ای را آغاز کرده بود، وارد حوزه علمیه شد و در مدرسه صدر اصفهان به تحصیل علوم دینی پرداخت.

تحصیل علوم دینی شهید بهشتی

او در حوزه علمیه اصفهان ادبیات عرب، منطق، کلام و دروس سطح فقه و اصول را آموخت و همزمان شروع به آموختن زبان انگلیسی کرد. در سال ۱۳۲۵، برای ادامه تحصیل علوم دینی به قم رفت و یک سال بعد در درس خارج فقه و اصول استادان برجسته حوزه علمیه شرکت کرد.

از استادان وی در قم، آیت الله بروجردی، سید محمد محقق داماد، امام خمینی و شیخ مرتضی حائری یزدی بودند. وی در این سال‌ها با حضور در درس‌های فلسفی علامه طباطبائی بیشتر به فراگیری فلسفه روی آورد و از اصحاب حلقه درسی بود که مقالات علامه طباطبایی در آن حلقه، در همان سال‌ها، به صورت کتاب معروف اصول فلسفه و روش رئالیسم انتشار یافت.

در سال ۱۳۳۹ به‌همراه علی مشکینی، عبدالرحیم ربانی شیرازی و سید محمدرضا گلپایگانی و آموزگاران دیگر برآمدند تا به حوزهٔ علمیهٔ قم سازماندهی بیشتری بدهند. این تلاش به تهیهٔ طرح و برنامه‌ای هفده ساله برای فراگیری علوم اسلامی انجامید. این طرح پایهٔ برپایی مدرسه‌هایی چون مدرسه حقانی شد.

تحصیلات دانشگاهی شهید بهشتی

شهید بهشتی، همزمان با تحصیل علوم دینی در قم، تحصیلات دبیرستانی ناتمام خود را به صورت داوطلب آزاد به پایان رساند و پس از اخذ دیپلم ادبی در سال ۱۳۲۷ دانشجوی دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی کنونی) شد. در ۱۳۲۹-۱۳۳۰، در تهران سکونت گزید و برای امرار معاش به تدریس پرداخت.

پس از اخذ درجه لیسانس در ۱۳۳۰ش به قم بازگشت و با تسلطی که به زبان انگلیسی پیدا کرده بود در دبیرستان حکیم نظامی آن شهر دبیر زبان انگلیسی شد. در ۱۳۳۱ ازدواج کرد و در کنار تدریس در دبیرستان، تحصیل در حوزه علمیه را ادامه داد. ایشان در سال ۱۳۳۳ نیز دبیرستان دین و دانش را در قم بنیان نهادند.

بهشتی که مصمم بود به موازات تحصیل و حضور و فعالیت در حوزه علمیه قم، تحصیلات دانشگاهی را نیز دنبال کند، در ۱۳۳۵ش دوره دکتری فلسفه را در دانشکده معقول و منقول آغاز کرد و بعد از وقفه‌ای که به سبب مسافرت او به آلمان پیش آمد، در سال ۱۳۵۳ از پایان‌نامه دکترای خود با نام «مسائل ما بعد الطبیعه در قرآن» دفاع کرد.

زندگینامه شهید بهشتی

شهید بهشتی

فعالیت های سیاسی و اجتماعی شهید بهشتی

بهشتی از آغاز جوانی به فعالیت های اجتماعی و برنامه‌ریزی‌های گسترده آموزشی و تبلیغی علاقه داشت، چنان که در ۱۳۲۶ در یک جمع هجده نفری که مرتضی مطهری نیز از آن جمله بود، شیوه جدیدی از مسافرت تبلیغی و مطالعات مذهبی برنامه ریزی شده را با اشراف آیت الله بروجردی و وساطت امام خمینی تجربه کرد.

در ۱۳۳۱ تحت تأثیر مبارزات آیت الله کاشانی و محمد مصدق در نهضت ملی شدن نفت، در اعتصابات منتهی به واقعه ۳۰ تیر و سقوط دولت قوام السلطنه در اصفهان شرکت نمود و در جمع متحصنان در تلگراف‌خانه اصفهان سخنرانی کرد.

تاسیس مدرسه دین و دانش

کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، شهید بهشتی را که در مسائل اجتماعی ذهنی پویا و حساس داشت متوجه ضعف نیروهای مذهبی کرد. نخستین اقدام او برای تربیت نیروهای مذهبی کارآمد، تأسیس دبیرستان دین و دانش در ۱۳۳۳ در قم بود که مدیریت آن را تا ۱۳۴۲ خود وی برعهده داشت.

امور علمی شهید بهشتی

در این سال ها حوزه علمیه قم فعالیت های فرهنگی جدیدی را برای معرفی اسلام به نسل جوان و تحصیل کرده های دانشگاهی آغاز کرده بود. بهشتی نیز در فعالیت هایی از قبیل انتشار مجله مکتب اسلام و سالنامه و فصلنامه مکتب تشیع حضوری مفید و مؤثر داشت و مقاله مفصلی تحت عنوان «حکومت در اسلام» در نشریه اخیر (۱۳۳۸-۱۳۳۹شمسی) منتشر ساخت و در جلسات سخنرانی موسوم به «گفتار ماه» نیز که در تهران برای جوانان و دانشجویان تشکیل می‌شد همراه با روحانیونی چون مرتضی مطهری و آیت الله طالقانی سخنرانی می‌کرد.

تاسیس مدرسه علمی حقانی

در همین سال ها بهشتی، با طرح اندیشه‌های نو و افکار اصلاحی و انتقادی خود، درصدد ایجاد تحول و بهبود در حوزه علمیه قم برآمد و علاوه بر تأسیس «کانون اسلامی دانش آموزان و فرهنگیان قم» که زیر نظر محمد مفتح اداره می‌شد، با همکاری روحانیونی دیگر توانست روش و برنامه درسی جدیدی برای طلاب علوم دینی طراحی کند و با تأسیس مدرسه منتظریه یا مدرسه حقانی آن را به اجرا درآورد.

مبارزات سیاسی شهید بهشتی

پس از درگذشت آیت الله بروجردی و مرجعیت امام خمینی، فصل جدیدی از تحولات و مبارزات سیاسی در حوزه علمیه قم و محافل مذهبی آغاز شد. بهشتی نیز به این مبارزات پیوست. فعالیت‌های وی در واقعه ۲ فروردین ۱۳۴۲ و پانزدهم خرداد همان سال و دستگیری امام خمینی به تفصیل در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) آمده است.

هیئت موتلفه

پس از سخنرانی او در جشن روز مبعث در دانشگاه تهران، هسته‌ای پژوهشی برای پژوهش پیرامون حکومت اسلامی تشکیل شد. به دستور ساواک، از قم به تهران فرستاده شد. هنگامی که تشکلی از چند هیئت مذهبی به نام هیئت های مؤتلفه اسلامی برای پشتیبانی از نهضت امام خمینی به وجود آمد، بهشتی از روحانیونی بود که از سوی امام خمینی برای نظارت بر کار این تشکل و کمک به آنها تعیین شد.

با گسترش فعالیت‌های سیاسی و فکری بهشتی در قم، ساواک او را مجبور به ترک این شهر کرد و وزارت آموزش و پرورش وی را موقتاً منتظر خدمت نمود. با عزیمت به تهران، میدان گسترده‌تری برای فعالیت در اختیار بهشتی قرار گرفت، اما توقف وی در این شهر چندان طولانی نشد.

آلمان

در ۱۳۴۳، آیت الله سید محمد هادی میلانی که از مراجع تقلید و مقیم مشهد بود از شهید بهشتی خواست که در اجابت درخواست مسلمانان و ایرانیان مقیم هامبورگ، به آلمان عزیمت کند و اداره مرکز اسلامی هامبورگ را بر عهده گیرد. آیت الله سید احمد خوانساری نیز بر ضرورت این سفر تأکید داشت. با سفر بهشتی به اروپا، که به علت مخالفت‌های ساواک خالی از دشواری نیز نبود، افق تازه‌ای در برابر ذهن پویا و نوگرای بهشتی گشوده شد.

اقامت وی در آلمان پنج سال طول کشید. در این مدت، وی علاوه بر تصدی امور دینی ایرانیان و سایر مسلمانان مقیم هامبورگ و آلمان و بعضی کشورهای دیگر اروپایی، توانست با کمک عده‌ای از دانشجویان متدین ایرانی، «اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان گروه فارسی زبان» را ایجاد کند و دانشجویان مبارزی را که به علت اعتقادات مذهبی با تشکیلاتی مانند کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و سازمان‌های مشابه آن رابطه‌ای نداشتند در این اتحادیه گرد آورد.

شهید بهشتی در معرفی اسلام به اروپاییان نیز قدم‌های مؤثری برداشت و با تسلط یافتن بر زبان آلمانی در کنار زبان انگلیسی با افکار متفکران و فیلسوفان غربی آشنا شد. در همین سال‌ها به حج رفت (۱۳۴۵شمسی) و با امام خمینی نیز در عراق ملاقات کرد (۱۳۴۸شمسی). گزارش‌های ساواک نشان می‌دهد که این سازمان به شدت مراقب و نگران فعالیت‌های وی در این دوره بوده است.

بازگشت به ایران شهید بهشتی

بهشتی در ۱۳۴۹ از آلمان به ایران آمد و ساواک مانع بازگشت وی به آلمان شد. در فاصله سال‌های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۶، بهشتی در تهران و قم به فعالیت‌های علمی و آموزشی و اداره جلسات آموزشی و تبلیغی برای طلاب و جوانان دانشگاهی پرداخت و افکار خود را از این طریق در جامعه ترویج کرد.

از جمله فعالیت‌های مهم وی در این دوره، حضور مؤثر در بخش برنامه‌ریزی درس تعلیمات دینی وزارت آموزش و پرورش و مشارکت با روحانیون دیگر مانند شهید دکتر محمد جواد باهنر، علی گلزاده غفوری و سید رضا برقعی در تألیف کتاب‌های درس دینی و قرآن مدارس سراسر کشور بود.

این کتاب‌ها در آشنایی وسیع جوانان آن دوره با اسلام و ایجاد زمینه‌های اعتقادی برای انقلاب اسلامی در ذهن آنان مؤثر بود. در ۱۳۵۴ ساواک او را دستگیر و مدت کوتاهی زندانی کرد.

زندگینامه شهید بهشتی

 

 

زندگینامه شهید بهشتی

شهید بهشتی در شورای انقلاب

اندکی بعد با اوج گیری مبارزات ملت ایران به رهبری امام خمینی در ۱۳۵۶، فعالیت‌های بهشتی رنگ سیاسی بیشتری گرفت و توان و تجربه وی در سازماندهی، مدیریت و جذب نیروهای متعهد به ظهور رسید.
از جمله نخستین اقدامات وی همکاری در ایجاد تشکلی به نام «جامعه روحانیت مبارز تهران» در پاییز ۱۳۵۷ بود که خود نیز در هسته مرکزی آن عضویت داشت. «شورای انقلاب» به دستور امام خمینی تشکیل شد و بهشتی در شمار نخستین کسانی بود که امام خمینی او را به عضویت این شورا انتخاب کرد.
در پاییز و زمستان ۱۳۵۷ بهشتی نقش بسیار مؤثری در هدایت و سازماندهی مبارزات اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی داشت و فعالیت‌ها و روابط او با دیگران در این ایام به شدت تحت مراقبت ساواک بود. وی در برگزاری راهپیمایی معروف تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ در تهران و شهرستان‌ها فعال بود.

فعالیت های شهید بهشتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، بهشتی همراه با سید علی خامنه‌ای، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و شهید باهنر تأسیس «حزب جمهوری اسلامی» را اعلام داشت که‌ اندیشه آن از مدتی پیش در ذهن او و یارانش جوانه زده بود.

این حزب مورد استقبال عموم مردم انقلابی و متدین قرار گرفت و بهشتی که دبیرکل حزب بود، آن را کانون فعالیت‌های سیاسی و انقلابی خود قرار داد و به گفته آیت الله خامنه‌ای «در لحظه لحظه عمر پرماجرای این حزب از همه اخلاص و حلم و حکمت و درایت و هوش خدادادی برای رسیدن به آرمان‌های حزب که همان هدف‌های انقلاب اسلامی است بهره می‌گرفت».

بهشتی در جذب نیروهای جوان به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و تشویق آنان به سازندگی کشور توانایی قابل ملاحظه‌ای داشت و از این راه به «کادرسازی» برای جمهوری اسلامی ایران می‌پرداخت. «جهاد سازندگی» و نهادهای مشابه آن، به همین جهت، از پشتیبانی و مدیریت وی بهره‌مند می‌شدند.

مشارکت شهید بهشتی در تدوین قانون اساسی

بهشتی در برگزاری انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و تدوین قانون اساسی نقشی مؤثری داشت. او که خود در آن مجلس به نمایندگی از مردم تهران عضویت داشت، از سوی نمایندگان به عنوان نایب رئیس آن مجلس انتخاب گردید و عملاً اداره آن را بر عهده گرفت و در تنظیم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تصویب آن تلاش و تأثیر بسیار داشت.

شهید بهشتی به عنوان رئیس دیوان عالی کشور

در ۱۳۵۸ امام خمینی او را به ریاست دیوان‌عالی کشور انتخاب کرد؛ وی وظیفه «ایجاد تشکیلات نوین قضایی بر اساس تعالیم مقدس اسلام… و تدوین لوایح قضایی جدید جمهوری اسلامی ایران» را برعهده گرفت.

شهادت شهید بهشتی

۷ تیر سال ۱۳۶۰ شمسی دقیقا ۶ روز پس از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری و یک ماه قبل از فرار مسعود رجوی سرکرده منافقین خلق به فرانسه سید محمد حسینی بهشتی توسط فردی به نام محمد رضا کلاهی با بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی، همراه با ۷۲تن از مسئولان کشوری به شهادت رسید. مسئولیت این بمب گذاری را سازمان تروریستی موسوم به مجاهدین خلق بر عهده گرفت.

پیکر وی پس از تشییع در تهران در بهشت زهرا به خاک سپرده شد و در اعلامیه امام خمینی به مناسبت شهادت بهشتی و یاران او آمده است: «بهشتی… مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود».

 

مجله اینترنتی تحلیلک

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x