معرفی کتاب فلسفهی هنر نوشته ژان لاکست
درباره نویسنده
معرفی کتاب فلسفهی هنر
ژان لاکست نویسنده، اندیشمند، جستارنویس و فیلسوف آلمانی- فرانسوی متولد سال ۱۹۵۰ در پاریس فرانسه است. شهرت او بیشتر برای تحقیقاتی است که دربارهی نیچه، گوته و والتر بنجامین انجام داده است. او اکنون در دانشگاه اِکول فرانسه، استاد فلسفه است.
درباره کتاب فلسفهی هنر
کتاب فلسفهی هنر نوشته ژان لاکست نویسنده و فیلسوف فرانسوی است. او این کتاب را در سال ۱۹۸۱ برای نخستین بار منتشر کرد. با وجود اینکه این کتاب در دستهی کتابهای غیرداستانی محسوب میشود، اما به سرعت در فهرست پرفروشترین کتابهای فرانسه قرار گرفت.
ارزش ادبی این کتاب آنقدر بالاست که امروزه آن را در دانشگاههای مطرح و معتبر جهان آموزش میدهند. ژان لاکست در این کتاب ابتدا دربارهی واژهی هنر و معنای مختلف آن حرف میزند. او در ادامه بحث فلسفه هنر را در هفت فصل توضیح میدهد.
ژان لاکست در مقدمهی کتاب درباره هنر میگوید: «هنر» واژهای چندپهلوست. در قرون وسطا هنرهای آزاد در مدارس تدریس میشد و از هنرهای مکانیکی متمایز بود. هنرهای آزاد شامل فعالیتهای نظری و ذهنی میشد و هنرهای مکانیکی شامل فعالیتهای پیش پا افتاده و کارهای یدی. اما در قرن هفدهم بود که تمایز میان هنرمند و پیشهور به وضوح مشخص شد و هنرهای زیبا از هنرهای مکانیکی استقلال یافت. ولی این تفکیک و تمایز چندان قطعی و مطلق نبود و همین تردیدها منشاً بحث و جدلهای فراوانی شد.
یکی میگفت هنرمند یعنی کسی که در یکی از هنرهای مکانیکی پر زحمت مهارت دارد (برای مثال ساعتسازی)، از نظر دیگری هنرمند یعنی «کسی که در هنرش کار یدی و نبوغ را در هم میآمیزد.» دست آخر هم یکی میگفت هنرهای زیبا «زادهی نبوغاند و طبیعت الگویشان، ذوق مقتدایشان و لذت هدفشان است».
نهایتاً هنرهای زیبای زادهی تخیل، در کنار شعر، در زمرهی هنرهای آزاد قرار گرفتند و در دایرهالمعارف آنها را از فلسفه و هنرهای مکانیکی متمایز کردند.
معرفی کتاب فلسفهی هنر
فصلهای کتاب فلسفهی هنر
- فصل اول: تقلید
- فصل دوم: مسئله زیباشناسی
- فصل سوم: سرنوشت هنر
- فصل چهارم: تخیل
- فصل پنجم: هنرمند
- فصل ششم: هنر و حقیقت
- فصل هفتم: بیانگری
برشی از کتاب فلسفهی هنر
هگل به تلاش کانت با دیدهی احترام مینگرد و میگوید او نخستین کسی بود که هنر را با نگاه فلسفی تحلیل کرد. این بیداری بیسابقهی کانت در اتخاذ نگاهی فلسفی به هنر با بیداری عمومی فلسفه که منجر به احیای کرامت حقیقی هنر شد، پیوند وثیقی دارد.
در واقع کانت نشان داد که هنر مظهر وفاق است، زیرا دستیابی به توافقی میان ذهن و طبیعت را نوید میدهد. کانت نخستین کسی بود که از تقابل کلی و جزیی و تعارض اندیشه و واقعیت فراتر رفت، ولو اینکه همواره به دیدگاه ذهنی پایبند ماند. او میگفت وفاق میان این تعارضات دستاورد پیچیدهی قوای ذهن انسان است، درحالی که هگل این وفاق را با واقعیت و حقیقت منطبق میداند و معتقد است این وفاق از قبل فینفسه محقق شده است.
امیدواریم از معرفی کتاب فلسفهی هنر نوشته ژان لاکست لذت برده باشید و این کتاب جذاب را مطالعه کنید و برای دیدن سایر معرفی کتاب ها به بخش معرفی کتاب مراجعه کنید
مجله اینترنتی تحلیلک