معرفی کتاب بوف کور نوشته صادق هدایت
درباره نویسنده
صادق هدایت (زاده ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ تهران – درگذشته ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ پاریس) نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی بود. او را همراه با محمدعلی جمالزاده و بزرگ علوی و صادق چوبک یکی از پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند.
هدایت از پیشگامان داستاننویسی نوین ایران و نیز روشنفکری برجسته بود.
بسیاری از پژوهشگران کتاب بوف کور او را مشهورترین و درخشانترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانستهاند.
هدایت آثاری از متون کهن ایرانی مانند زند وهومن یسن و نیز از نویسندگانی مانند آنتوان چخوف و فرانتس کافکا و آرتور شنیتسلر و ژان پل سارتر را نیز ترجمه کردهاست. همچنین او جزو نخستین افراد ایرانی است که متونی از زبان پارسی میانه (پهلوی) به فارسی امروزی ترجمه کرده است.
صادق هدایت در ۱۹ فروردین سال ۱۳۳۰ در پاریس و در ۴۸ سالگی خودکشی کرد و چند روز بعد در قطعهٔ ۸۵ گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید: درباره صادق هدایت برجسته ترین شخصیت در نثر جدید فارسی
معرفی کتاب بوف کور نوشته صادق هدایت
صادق هدایت بوف کور را در سال ۱۳۱۵ هنگامی که به هندوستان سفر کرد، نوشت و ۵۰ نسخه از آن را برای دوستان خود فرستاد.
کتاب بوف کور نوشته صادق هدایت داستانی دارد که در دو بخش روایت می شود. بخش نخست آن تکگویی مردی است که به نقاشی دختری روی قلمدان مشغول است و به ناگاه تصویری که همیشه آن را ترسیم میکرده است را از سوراخ پستوی خانهاش میبیند. این راوی که داستان را از نگاه خودش بیان میکند سودای زن اثیری را دارد.
بخش دوم کتاب داستان نویسندهای است که زنی شبیه به زن اثیری داستان نخست دارد. این دو داستان در قسمتهایی با یکدیگر پیوند خوردهاند و خواننده را در فراز و فرودهای خواندنی و تأثیرگذار همراه خود میبرند.
این کتاب با نام انگلیسی blind owl به زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی، سوئدی، اسپانیایی، عبری، چکی، مجارستانی، ترکی و ارمنی ترجمه شده است.
برشی از کتاب بوف کور
دوباره سکوت و تاریکی همهجا را فرا گرفت – من پیهسوز اطاقم را روشن نکردم، خوشم آمد که در تاریکی بنشینم – تاریکی، این ماده غلیظ سیال که در همهجا و در همه چیز تراوش میکند. من بآن خو گرفته بودم – در تاریکی بود که افکار گم شدهام، ترسهای فراموش شده، افکار مهیب باور نکردنی که نمیدانستم در کدام گوشه مغزم پنهان شده بود، همه از سر نو جان میگرفت، راه میافتاد و بمن دهن کجی میکرد – کنج اطاق، پشت پرده، کنار در، پر از این افکار و هیکلهای بیشکل و تهدید کننده بود.
در جای دیگر می خوانیم:
من با خودم فکر کردم: «اگر راست است که هر کسی یک ستاره روی آسمان دارد، ستاره من باید دور، تاریک و بی معنی باشد. شاید من اصلا ستاره نداشتهام!»
امیدواریم از مطالعه کتاب بوف کور نوشته صادق هدایت لذت ببرید و برای دیدن سایر معرفی کتاب ها به بخش معرفی کتاب مراجعه کنید.
مجله اینترنتی تحلیلک