شیوانا یک جا منشین … شیوانا دستان پسر جوان را گرفت و گفت: خب اگر می دانی راه کدام است و به کجا باید بروی، برخیز و برو…!

شیوانا تا ابد عاشقت می مانم … شیوانا با مهربانی و خوشحال از این حس زیبای دوست داشتن در مقابلشان ایستاد و گفت: این جمله ای که گفتید وصف زیباترین حالت عشق است.

ریسمان نامرئی / مجموعه داستان های شیوانا … شیوانا تبسمی کرد و گفت: شما همگی خاطره آن جوانان را از صبح تا الان که شب به نیمه رسیده است با خود حمل کرده اید.

آنچه امروز داری انتخاب دیروز توست / مجموعه داستان های شیوانا … شیوانا از او پرسید: به نظر تو اگر از آن جاده ای که به کوهستان می رسد برویم، به دره ای که سمت مخالف ما قرار دارد می توانیم برسیم؟

شیوانا و مرد چوپان … با تبسم گفت: اگر تو این گوسفندان را به نیازمندان واقعی در دهکده خودت برسانی و نیاز آنها را برطرف نمایی، یقین بدان دعای خیری که آنها در حق تو می کنند از دعای اهل مدرسه موثرتر خواهد بود.

شیوانا نگران تر از خودش نباش … شیوانا نیز هنگام خداحافظی، به مرد تاکید کرد که؛ همیشه به خاطر داشته باش که هرگز برای کسی بیشتر از خودش نگران نباشی.

پل زندگی ات را خودت بساز؛ مجموعه داستان های شیوانا … بهترین و امن ترین راه، برای گذر از جریان های مواج زندگی، این است که خودت راه ها را بشناسی و با تجربه هایت مطمئن ترین راه را انتخاب کنی تا دچار سردرگمی و سرگردانی نشوی.

عشق تا پای جان؛ مجموعه داستان های شیوانا … مرد با چهره ای که بیشتر نارضایتی در آن موج می زند گفت: این ها هدایای ازدواج دخترم با پسر جوان و بیکار از یک خانواده فقیر است.

حفظ یک ارتباط سالم؛ مستلزم بیان شفاف حد و مرزهای خصوصی است که دیگران، حریم تو را بدانند و بدون اجازه به قلمرو شخصی ات وارد نشوند.

مجموعه داستان های شیوانا؛ شیوانا کیست؟ … در لغت به معنی “خدای عشق، معرفت و دانایی” است و در تاریخ مشرق زمین، او را “استاد معرفت “می دانند.