شنبه/ 14 مهر / 1403
Search
Close this search box.
صلح امام حسن علیه السلام

بررسی ابعاد مختلف صلح امام حسن علیه السلام

قرارداد صلحی میان امام حسن علیه السلام و معاویه در سال ۴۱ قمری بسته شد که این توافقنامه بعد از جنگی صورت گرفت که بر اثر زیاده‌خواهی معاویه و خودداری او از بیعت با امام حسن علیه السلام به عنوان خلیفه مسلمانان روی داد.

صلح امام حسن علیه السلام

همراهان عزیز مجله اینترنتی تحلیلک، می خواهیم در این مطلب به بررسی ابعاد مختلف صلح امام حسن علیه السلام بپردازیم.

صلح امام حسن علیه السلام

ابعاد مختلف صلح امام حسن علیه السلام

امام حسن علیه السلام بعد از شهادت پدر بزرگوارشان به عنوان دومین خلیفه از خاندان بنی هاشم بر مسند خلافت نشستند و زمام امور را به دست گرفتند. امام در اولین مرحله تصمیم گرفت کار نیمه‌ تمام جنگ صفین را که به حکمیت نادرست ابوموسی اشعری و عمرو عاص منجر شده و ناتمام مانده بود، به اتمام برساند. از سوی دیگر، معاویه در بلاد شام، مغرور از نتیجه و حُکم حّکمیت، خود را خلیفه خودخوانده نامید و در شام پادشاهی راه انداخت و با روش خود بر مردم پادشاهی می‌کرد.

فضای کوفه هم همچنان تحت تاثیر خوارج از یک سو و فشارهای معاویه از سوی دیگر است. هنوز مردم متحمل مشکلات و مسائلی هستند که معاویه در غارت‌های بی‌حساب و عملیات ایذایی در ناامن کردن کوفه، از آتش زدن مزارع گرفته تا غارت خانه‌ها و ناامنی‌ها ایجاد کرده بود.

معاویه اعلام کرده بود هر کس به کوفیان خسارت وارد کند، معادل خسارت وارد شده را به او پرداخت خواهد کرد. در پی این دستور، حضرت علی علیه السلام در خطبه ۲۷ نهج‌البلاغه فرمود “اطلاع یافته‌ام یکی از سربازان معاویه به یک زن مسلمان حمله کرده و دیگری به زنی غیرمسلمان که با مسلمانان هم‌پیمان بوده و سپس طلاهای او را از بدنش به زور بیرون آورده است و زن تنها وسیله دفاعش التماس، خواهش و گریه و درخواست کمک بوده است‌. سربازان معاویه بدون رنج و زحمت و بدون ریختن یک قطره خون و زخم دیدن، با دست پر بازگشته‌اند. اگر مرد مسلمانی از این پس از روی تأسف و غصه بمیرد سزاوار است و سرزنش نمی‌شود. بسیار جای تعجب است. به خدا سوگند اتحاد اینان در راه باطل و اختلاف و متفرق بودن شما در راه حق قلب را ریشه‌کن می‌کند و غم را افزایش می‌دهد.”

آثار این ناامنی‌ها که پس از حکمیت در آخرین روزهای خلافت امیرالمومنین علیه السلام انجام شده بود، پس از شهادت امام علی علیه السلام در ادامه به خلافت امام حسن علیه السلام رسید. از جمله اولین برنامه‌های امام حسن علیه السلام در دوره امامت و خلافت خود، ادامه نبرد صفین بود.

صلح امام حسن علیه السلام

آیا امام از آغاز در اندیشه صلح بود؟

برخی از گزارش‌های تاریخی درباره صلح امام حسن، از تمایل امام حسن علیه السلام به صلح از همان آغاز امر خلافت خبر داده‌اند و امام حسن علیه السلام را فردی صلح جو معرفی می‌کنند که تمایلی به جنگ با معاویه نداشته است. گزارش مذکور در کتاب تاریخ طبری نقل شده و مستند به روایات ابن شهاب زهری تاریخ نگار متمایل به امویان است.
بر اساس این گزارش مردم عراق مایل به جنگ با معاویه بودند و امام حسن مجبور شد به خواسته آنان تن دهد در حالی که خود تمایلی به جنگ نداشت.
بر اساس گزارشی دیگر امام حسن از همان آغاز با گروهی از یارانش که طرفدار جنگ با معاویه بودند، مخالف بود. به نقل از طبری نخستین کسی که با حسن بن علی علیه السلام بیعت کرد، قیس بن سعد بن عباده بود. او دست پیش آورد و گفت با تو بر قرآن و سنت و جنگ با منحرفان بیعت می‌کنم.
امام حسن علیه السلام به او گفت: بیعت کن بر قرآن و سنت که همه چیز در همین دو است [و تلویحا شرط بعدی قیس را نپذیرفت].
قیس بیعت کرد و دیگر هیچ نگفت. بر پایه این گزارش، امام در جهت عملی کردن نیت خود فرماندهی سپاه عراق را به عبیدالله بن عباس سپرد و نه به قیس بن سعد بن عباده که به شدت با معاویه دشمنی داشت و بر جنگ با او راسخ بود.

صلح امام حسن علیه السلام

در برابر، گزارش‌های دیگری از صلح امام حسن که بیشتر مورد تایید شیعیان است، از تصمیم امام برای جنگ با معاویه خبر می‌دهد و علت پذیرش صلح از سوی آن حضرت را نه تمایل خود آن حضرت بلکه سستی مردم عراق در جنگ و توطئه معاویه در تطمیع سران سپاه می‌داند. نقل است که امام در اجتماعی مردم عراق را برای جنگ با سپاه معاویه که به سوی عراق پیشروی می‌کرد، فراخواند، اما کسی پاسخ او را نداد تا اینکه با سخنان برخی از وفاداران به آن حضرت مانند عدی بن حاتم و بزرگان قبیله طی و قیس بن سعد بن عباده دوازده هزار تن از عراقیان برای نبرد آماده شدند.

صلح امام حسن علیه السلام

اعزام سپاه به مسکن

منابع تاریخی درباره شمار سپاه امام حسن علیه السلام اختلاف دارند. بر اساس روایتی سپاه امام دوازده هزار تن بوده است و فرماندهی آن را عبیدالله بن عباس بر عهده داشته و قیس بن سعد بن عباده و سعید بن قیس مشاوران او بودند. بر اساس گزارش‌های دیگر، سپاه امام چهل هزار تن بودند و مقدمه آن به فرماندهی قیس بن سعد بن عباده به مسکن رهسپار شدند.
نیروهای سپاه کوفه به مَسکِن رفتند؛ در حالی که امام خود به مدائن رفت و قرار بود بعدا به سپاه بپیوندد. علت حرکت امام به مدائن به روشنی دانسته نیست؛ به نظر می‌رسد امام برای جمع آوری نیرو به این شهر رفته باشد. براساس گزارشی، معاویه بخشی از نیروهای تحت فرمان خود را به سوی مدائن فرستاده بود و امام برای مقابله با آنان به مدائن سفر کرد.

صلح امام حسن علیه السلام

از هم پاشیدن لشکر عراق و پذیرش صلح از سوی امام

چنان که گفته شد برخی گزارش‌ها عبیدالله بن عباس را فرمانده سپاه دوازده هزار نفری عراقیان در مسکن می‌دانند. بر اساس این گزارش‌ها در همان روزی که امام در مدائن مورد حمله قرار گرفت، درگیری مختصری بین عراقیان و شامیان در مسکن روی داد. شب هنگام معاویه به عبیدالله بن عباس پیغام داد که حسن بن علی علیه السلام در مدائن صلح را پذیرفته و به اطاعت من درآمده و اگر تو نیز اکنون به من بپیوندی یک میلیون درهم به تو می‌دهم.
عبیدالله این پیشنهاد را پذیرفت و نیمه شب به اردوگاه معاویه پیوست. قیس بن سعد بن عباده رهبری مردم را پس از عبیدالله عهده‌دار شد. با رسیدن خبر قطعی پذیرش صلح از سوی امام لشکریان همراه با قیس به سوی کوفه بازگشتند.

صلح امام حسن علیه السلام

منابعی که فرمانده سپاه عراق را نه عبیدالله بن عباس بلکه قیس بن سعد بن عباده دانسته‌اند، ماجرا را به شکل دیگری گزارش می‌کنند. بنابر این گزارش، بین سپاه عراق به فرماندهی قیس و سپاه شام درگیری‌هایی روی داد اما با شنیدن خبر حمله به امام، قیس موقتا جنگ را متوقف کرد تا اخبار درست به دستش برسد اما در این زمان بسیاری از سپاهیان کوفه به سوی لشکر شام فرار کردند.
قیس با دیدن این وضع پیغامی به امام فرستاد و امام حسن علیه السلام در جمع مردم به سخن ایستاد و از رفتار دوگانه عراقیان با او و پدرش حضرت علی علیه السلام گلایه کرد و در پایان از تصمیم خود برای واگذاری خلافت به معاویه خبر داد.

صلح امام حسن علیه السلام

قرارداد صلح و مفاد آن

درباره مفاد قرارداد صلح و آتش بس موقت در منابع تاریخی اختلافات فاحش و مهمی وجود دارد. بنابر برخی گزارش‌ها حسن بن علی علیه السلام با شرایط معینی صلح کرد؛ مانند اینکه امام حسن پنج میلیون درهمی را که در خزانه کوفه است برای خود نگه دارد، درآمد سالانه دارابگرد فارس به او اختصاص یابد، امام علی در حضور امام حسن مورد لعن و شتم قرار نگیرد و مردم عراق و همه دوستان و پیروان علی مورد عفو عمومی قرار گیرند.
در کتاب الفتوح نوشته ابن اعثم کوفی گزارش دیگری از محتوای قرارداد صلح آمده که با شرایط پیش گفته تفاوت‌های مهمی دارد و برخی از پژوهشگران شیعه آن را صحیح‌ترین گزارش در این باره دانسته‌اند.

صلح امام حسن علیه السلام

بر اساس گزارش ابن اعثم، امام حسن در ابتدا عبدالله بن نوفل بن حارث را برای مذاکره صلح نزد معاویه فرستاد و به معاویه پیام داد که به شرطی با او صلح می‌کند که شیعیان علی در امنیت باشند و آزاری نبینند. عبدالله هنگامی که نزد معاویه رفت علاوه بر شرط امام شروط دیگری را مطرح کرد؛ از جمله پنج میلیون درهم خزانه از آن امام حسن باشد و خراج سالانه داربگرد برای امام حسن باشد و خلافت بعد از معاویه به امام حسن برسد.
معاویه نیز با همه شروط موافقت کرد و کاغذ سفیدی را امضا کرد و به عبدالله بن نوفل داد تا امام هر شرطی را خواست در آن بنویسد. اما امام حسن با شرایطی که عبدالله مطرح کرده بود مخالفت کرد و شروط دیگری را در کاغذ صلح نامه نگاشت که هیچ یک مالی نبودند.

صلح امام حسن علیه السلام

این شروط چنین بود:

  1. معاویه باید بر اساس کتاب خدا، سنت پیامبر و روش خلفای راشدین رفتار کند.
  2. معاویه کسی را ولیعهد و جانشین خود نکند و انتخاب خلیفه را به شورای مسلمین واگذارد.
  3. همه مردم هر جا هستند در امنیت باشند.
  4. شیعیان و اصحاب علی بر جان و مال خود و خانواده خود ایمن باشند.
  5. معاویه علیه حسن و برادرش حسین و سایر اهل بیت هیچ دسیسه‌ای به کار نبرد و به آنان آزاری نرساند.

بدین ترتیب در این صلح‌نامه امام معاویه را از انتخاب جانشین و ایجاد خلافت موروثی بر حذر داشته بود و امنیت شیعیان علی و مردم عراق را تضمین می‌کرد.

صلح امام حسن علیه السلام

مکان و زمان آشتی‌ نامه

قرارداد صلح در ناحیه مَسکِن امضا شد و با حضور گروهی عظیم از مردم شام، مقررات صلح اعلام و اجرا شد.باقر شریف قرشی در کتاب حیاه الحسن می‌نویسد: درباره زمان صلح اختلاف وجود دارد، چنان‌که موقع عقد و اجرای صلح را هم ربیع الاول سال ۴۱ هجری، هم ربیع الاخر و هم جمادی الاولی ذکر کرده‌اند.

دلایل صلح امام حسن علیه السلام با معاویه

نویسندگان شیعه در تحلیل چرایی صلح امام حسن علیه السلام و هدف آن حضرت از صلح، دلایل مختلفی را مطرح کرده‌اند که از آن میان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

صلح امام حسن علیه السلام

  • حفظ جان خود و شیعیان

شیعیان خاص امیرالمؤمنین علی علیه السلام اغلب در جنگ جمل، جنگ صفین و جنگ نهروان به شهادت رسیده، گروه‌ اندکی از آنان باقی مانده بودند و اگر جنگی به وقوع می‌پیوست، با توجه به ضعف مردم عراق، قطعاً امام حسن علیه السلام و شیعیان خسارت‌های جبران‌ ناپذیری را تحمل می‌کردند؛ زیرا معاویه در این صورت آنان را به‌ شدت سرکوب می‌کرد. در برخی از سخنانی که از امام حسن علیه السلام باقی مانده به این دلیل اشاره شده است.

صلح امام حسن علیه السلام

  • عدم حمایت مردم از امام حسن علیه السلام و نبود نیروهای جنگی کارآمد

بسیاری از منابع تاریخی به سستی مردم در جنگ با معاویه به عنوان علت اصلی پذیرش صلح از سوی امام اشاره کرده‌اند. بر اساس برخی گزارش‌ها آنان از آغاز علاقه‌ای به جنگ نداشتند. چنان که پیشتر اشاره شد در هنگام جنگ نیز بخشی از سپاه عراق با تطمیع معاویه به سپاه شام پیوستند.
شرایط اجتماعی عراق و خستگی مردم از جنگ های متوالی از علل عدم رغبت آنان به نبرد بود. امام نیز در برخی از سخنانش به نبود یارانی برای جنگ با معاویه اشاره کرده است.
همچنین آن حضرت در پاسخ شخصی که به صلح اعتراض کرد، چنین فرمود: «من به این علت حکومت را به معاویه واگذار کردم که یارانی برای جنگ با او نداشتم. اگر یارانی داشتم، شبانه روز با او می‌جنگیدم تا کار یکسره شود».
از سوی دیگر لشکر عراقیان نامتوازن بود و از گروه های مختلف عقیدتی تشکیل شده بود و این از دلایل آسیب پذیری این سپاه بود.

صلح امام حسن علیه السلام

  • جلوگیری از خونریزی

پرهیز از خونریزی و حفظ جان مسلمانان از دیگر اهداف امام حسن علیه السلام بود. به همین دلیل نیز هنگامی که معاویه او را برای جنگ با خوارج دعوت کرد امام فرمود: اگر می‌خواستم با کسی از اهل قبله جنگ کنم، اول با تو نبرد می‌کردم؛ ولی من از تو دست برداشتم و برای صلاح امت اسلام و حفظ خون مسلمانان با تو کنار آمدم.

صلح امام حسن علیه السلام

  • حفظ دین

به نظر برخی از نویسندگان جامعه اسلامی در شرایطی قرار داشت که ممکن بود جنگ با معاویه، اصل دین را از بین ببرد. به دلیل اختلافات داخلی خطر شکست در برابر لشکر روم بیشتر شده بود. از سوی دیگر خستگی مردم از اختلافات درونی و جنگ های پی در پی ممکن بود به پایبندی آنان به اسلام لطمه بزند.

صلح امام حسن علیه السلام

  • خطر خوارج

ابوبکر محمد بن عبدالله بن عَرَبی، نویسنده کتاب احکام القرآن می‌گوید: «یکی از علل صلح امام حسن مجتبی علیه السلام این بود که وی می‌دید خوارج اطرافش را احاطه کرده‌اند و دانست اگر جنگ با معاویه را ادامه دهد و مشغول آن معرکه شود، خوارج بر سرزمین‌های اسلامی دست می‌یازند و بر آنها چیره می‌شوند و اگر وی به جنگ با خوارج بپردازد و مشغول دفع آنان گردد، معاویه بر سرزمین‌های اسلامی و مناطق تحت حکومت وی چیره می‌شود»
بیشتر بخوانید:

مجله اینترنتی تحلیلک
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x