شعر عاشقانه کوتاه
عشق هدیه بزرگ خداوند است و عاشقی کردن یکی از بهترین حس و حالی است که می توان تجربه کرد. در این مطلب بیش از ۷۰ شعر عاشقانه کوتاه زیبا را برای شما عزیزان آماده کرده ایم تا بتوانید از آن ها استفاده کرده و برای عزیزان خود ارسال کنید.
شعر عاشقانه کوتاه
من اهل دوست داشتنم
تو اهل کجایی؟
«مهدی اخوان ثالث»
******
تمام دلخوشی هایم تویی دار و ندارم
تو را با جان و قلبم دوست دارم
******
گفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم!
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود
«گروس عبدالملکیان»
******
شعر عاشقانه کوتاه
آخر چه کند با دل من علم پزشکی
وقتی که به دیدار تو بسته ضربانم
******
و چه احساس نجیبی ست
که با دیدن تو
طلب عشق ز بیگانه ندارم هرگز
******
بیشتر بخوانید: تک بیتی های عاشقانه هوشنگ ابتهاج «سایه»
شعر عاشقانه کوتاه
مثل یک کودک لجباز فقط می گویم
من تو را باز تو را باز تو را می خواهم
******
چقدر زیباست
کسی را دوست بداریم
نه از روی نیاز
نه از روی اجبار
و نه از روی تنهایی
فقط برای اینکه
ارزش دوست داشتن دارد
******
تا در ره عشق آشنای تو شدم
با صد غم و درد مبتلای تو شدم
لیلی وش من به حال زارم بنگر
مجنون زمانه از برای تو شدم
******
شعر عاشقانه کوتاه
هر نوبتم که در نظر ای ماه بگذری
بار دوم ز بار نخستین نکوتری!
******
بس که آن دلبر عاشق کش ما هست حسود
بر خیابان دلم کاشت دو تا تیر عمود
زده بر یک سر آن تابلوی یکطرفه
بر سر دیگر آن تابلوی ممنوع ورود
******
بیشتر بخوانید: تک بیتی های عاشقانه حسین منزوی
شعر عاشقانه کوتاه
بوی شورانگیز باران می دهی
با نگاهت بر دلم جان می دهی
بس که خوب و مھربان و صادقی
بر دلم عشقی فراوان می دهی
******
غیر از تو بر این دل اثر رهگذری نیست
جز یاد تو بر صفحه ذهنم خبری نیست
بی فکر تو و نام تو و حال و هوایت
بر قامت این مرغ دلم بال و پری نیست
******
شعر عاشقانه کوتاه
کافیست
صبح که چشمانت را باز می کنی
لبخندی بزنی جانم
صبح که جای خودش را دارد
ظهر و عصر و شب هم
بخیر می شود
******
قسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصه پر حادثه حاضر باشم
حکم پیشانی ام این بود که تو گم شوی و
من به دنبال تو یک عمر مسافر باشم
******
به جان جوشم که جویای تو باشم
خسی بر موج دریای تو باشم
تمام آرزوهای منی، کاش
یکی از آرزوهای تو باشم
“شفیعی کدکنی”
******
شعر عاشقانه کوتاه
شعر عاشقانه کوتاه
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری
برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را
******
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
******
یک لحظه اگر چشم تو جادویم کرد
تا روز ابد اسیر آهویم کرد
من، شاعر یک مشت رباعی بودم
چشمان تو عاقبت غزل گویم کرد
******
جان من و جان تو را
هر دو بهم دوخت قضا
******
در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز پایت بر ندارم روز و شب
******
شعر عاشقانه کوتاه
گل شوی در باغ عشقم، باغبانت می شوم
در کویر داغ و سوزان، سایبانت می شوم
رخ نمایی بر من عاشق میان گل رخان
عمر نوحی را بگیرم جاودانت می شوم
******
بیشتر بخوانید: تک بیتی های عاشقانه صائب تبریزی
مرا آتش بزن من سوختن را دوست مى دارم
من از ققنوس ها آموختن را دوست مى دارم
به شب آویختم فانوس زرین خیالم را
غزل در نیمه شب افروختن را دوست مى دارم
******
سودای تو از سرم به در می نرود
نقشت ز برابر نظر می نرود
افسوس که در پای تو ای سرو روان
سر می رود و بی تو به سر می نرود
******
با اسم کسی اگر دلی می لرزد
حالیست که بر همه جهان می ارزد
این حرف مرا فقط کسی می فهمد
که عشق به ناز دلبری می ورزد
******
شعر عاشقانه کوتاه
شعر عاشقانه کوتاه
با نگاهت غزلی پایه گذاری کردم
با لبت بر غزل آرایه گذاری کردم
غزلم را پس از این عشق نمی سوزاند
به غزل با مژه ات سایه گذاری کردم
******
سوگنـد به نامت که تـو آرام منی
در نهانخانه جانم گل بی خار منی
سوگنـد به نامت که تـو آرام منی
زیر رگبـار زمانه تـو فقط یار منی
******
شعر عاشقانه کوتاه
عشق گاهی زخم و گاهی مثل مرهم می شود
عشق گاهی ننگ و گاهی رقص پرچم می شود
عشق گاهی شوکران تلخ و گاهی چون عسل
گاه شیرین می شود، گاهی پر از غم می شود
******
نگات حسی به من میده
یه حسی که جنون داره
یه تصویر قشنگی که
زمین از آسمون داره
یه حالی که فقط از تو
دلم می خواد و می گیره
چه خوبه پای عشق من
فقط پای تو درگیره
******
در خیالم با خیالت عشق بازی میکنم
عشق من بین تا کجاها صحنه سازی میکنم
******
شعر عاشقانه کوتاه
صبح یعنی من دیوانه در آغوش تو بیدار شوم
تو بخندی به منو میخ همین خنده کشدار شوم
******
تمام دلخوشی هایم تو هستی
همانی که به قلب من نشستی
همانی که شدی دار و ندارم
تو را با جان و قلبم دوست دارم
******
نکند بوی تو را باد به هر جا ببرد
خوش ندارم دل هر رهگذری را ببری
******
بوسه یعنی وصل جانان وصل عشق
بوسه یعنی یک شدن در درس عشق
******
شعر عاشقانه کوتاه
شعر عاشقانه کوتاه
عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل
که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی
******
بیشتر بخوانید: تک بیتی های عاشقانه سعدی شیرازی
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شب‌های جدایی
******
بی‌رحم‌ترین قطعه پاییز چنین است
باران بزند، شعر بیاید تو نباشی…
******
شعر عاشقانه کوتاه
رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد
ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم
******
گفتی چه کسی؟ در چه خیالی؟ به کجایی؟
بی‌تاب توام، محو توام، خانه خرابم
******
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
******
شعر عاشقانه کوتاه
ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم
******
از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت
محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است
اعضای وجودم همه فریاد کشیدند
احسنت صحیح است، صحیح است، صحیح است
******
انگشت به لب مانده ام از قاعده‌ی عشق
ما یار ندیده تب معشوق کشیدیم …
*****
شعر عاشقانه کوتاه
به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام
دل تو را می‌طلبد، دیده تو را می جوید …
*****
تو بیا مست در آغوش من و دل خوش دار
مستی ات با بغلت هر دو گناهش با من
*****
ای که همه نگاه من خورده گره به روی تو
تا نرود نفس ز تن پا نکشم ز کوی تو
*****
خیال آمدنت دیشبم به سر می زد
نیامدی که ببینی دلم چه پر می زد
*****
مرا آزردی و گفتم که خواهم رفت از کویت
بلی رفتم ولی هر جا رفتم در به در رفتم
*****
شعر عاشقانه کوتاه
می کشد در دل شب ها نفسی موج سراب
وای بر حال نگاهی که پی دل برود…!
*****
غافلی از حال دل
ترسم که این ویرانه را
دیگران بی صاحب انگارند
و تعمیرش کنند …
*****
مثل باران بهاری که نمی گوید کی
بی خبر در بزن و سرزده از راه برس
*****
ترسم به نام بوسه غارت کنم لبت را
با عذر بی قراری ای بهترین بهانه
*****
باز امشب از خیال تو غوغاست در دلم
بنگر چه آتشی ز تو برپاست در دلم
*****
شعر عاشقانه کوتاه
دل چو غنچه من نشکفد به بوی بهار
بهار من بود آن گه که یار می آید
*****
آزاد بنده ای که بود در رکاب تو
خرم ولایتی که تو آنجا سفر کنی
*****
گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم
هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است
*****
سکوت می کنم و عشق در دلم جاریست
که این شگفت ترین نوع خویشتن داریست
*****
بی تو چه زندگانی؟ گر خود همه جوانی
ای با تو پیر گشتن، از هر شباب خوش تر
*****
شعر عاشقانه کوتاه
گر چه در خیلِ تو بسیار بِه از ما باشد
ما تو را در همه عالم نشناسیم نظیر
*****
اول منم که در همه عالم نیامده‌ست
زیباتر از تو در نظرم هیچ منظری
*****
گر سر برود فدای پایت
دست از تو نمی‌کنم رها من!
*****
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است
*****
شعر عاشقانه کوتاه
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست
****
مَصلحت نیست قیاسِ رُخِ تُو با خُورشید
شَمس اگر اذنِ طُلوع از تُو بگیرَد ادَب است
****
گر ز مسیح پرسدت، مرده چگونه زنده کرد؟
بوسه بده به پیش او بر لب ما که این چنین!
*****
ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم
*****
جانا سرى به دوشم و دستی به دل گذار
آخرغمت، به دوشِ دل و جان کشیده ام…
****
شعر عاشقانه کوتاه
در دل چو عشقت آمد سودای جان نماند
در جان چو مِهرت افتد عشق روان نَگنجد
*****
تا جان بودم در تن رو از تو نگردانم
زیرا که حیات جان با روی تو می‌بینم
*****
صد جان یابم از غم عشقت هر روز
گویی که غم عشق تو جان می بخشد
*****
دلتنگ مشو اگر کست نیست
من کس نیم آخر؟ این بست نیست؟
*****
شعر عاشقانه کوتاه
تا جان و دلم باشد چون جان و دلت جویم
یا من به کنار افتم یا تو به کنار آیی
*****
نگاهت میکنم خاموش و خاموشی زبان دارد
زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد
*****
نیازمند لبت، جان بوسه خواه من است
نگاه کن به نیازی که در نگاه من است
مجله اینترنتی تحلیلک
عالی بود کلی حال خوووووووب به من دست داد
لذت بردم
خوشحالیم که این مطلب موردپسند شما قرار گرفت