کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
درباره نویسنده کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
اسکاول شین نویسنده و هنرمند نقاشی است که بیشتر شهرت خود را به دلیل نقاشی و فن سخنوری به دست آورده است. سال های بسیاری را با آموزش علوم متافیزیکی در نیویورک به افراد جامعه سپری کرد.
با اینکه گمان می رود اسکاول شین هنرمندی ناشناخته باشد، اما وی در مرزهای بیرون از آمریکا نیز به زودی شناخته شد و الهام بخش بسیاری از افراد در زندگی بود.
اسکاول شین در عرصه های بسیار زیادی در زندگی پربار خود فعالیت داشت و در نهایت در سال ۱۹۴۰ درگذشت، اما سخنان ارزشمند و مطالب آموزنده ای که در اختیار افراد قرار داده بود، هنوز هم در بین مردم دنیا دست به دست شده و روشنگر راه بسیاری از مردم دنیا واقع گردیده است.
درباره کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
در سراسر جملات کتاب چهار اثر از فلورانس شین می توان اشاره به رهنمودهایی برای هشیاری ذهن یا هشیاری برتر که یک ویژگی اکتسابی است را مشاهده کرد. در حقیقت رمان اسکاول شین چه در کتاب چهار اثر فلورانس و چه در دیگر کتبی به جا مانده از وی، تمام تلاش به بیان قدرت ذهن برتر و هوشیار شده است.
کتابی که از جمله پر خواننده ترین کتب دنیاست و تابحال به بسیاری از زبان های زنده دنیا ترجمه شده است و برای اولین بار در ایران در سال ۱۳۷۳ ترجمه و منتشر شد. این کتاب دقیقاً مشابه با عنوان که دارد، یعنی ۴ اثر فلورانس، دقیقاً در ۴ بخش مختلف نوشته شده است که هر یک در باب یکی از درس های عمیق زندگی است.
در چهار بخش مختلف این کتاب اسکاول شین کوشیده است تا به بیانی ساده و دوستانه، مخاطبین خود را با مفهوم اصلی کتاب درگیر کرده و آموزه های لازم را به دور از هرگونه اجبار و یا شعارگرایی، به خوانندگان بیاموزد.
همان طور که از نام کتاب می توان فهمید این کتاب مجموعه چهار اثر نوشته اسکاول شین به شرح زیر است:
-بازی زندگی و چگونگی انجام آن
-کلام تو عصای معجزه گر توست
-در مخفی کامیابی
– قدرت کلام
زبان اسکاول شین ساده، صمیمی و بی تکلف است. به همین دلیل با خواننده به راحتی ارتباط برقرار می کند.
برشی از کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
نیروی تخیل قدرت بسیار زیادی در خلق گزینه ها دارد.
پس باید برای اینکه تصویر درستی بیافرینید از کلمات و خواسته های درستی استفاده نمایید.
این خواسته ها ی تحقق یافته در ذهن تداعی می شوند و به زودی واقعیت پیدا می کنند.
همچنین در جای دیگری از کتاب این گونه می نویسد:
برای به دست آوردن هر چیزی باید با آن هماهنگ شد و آن را طلب کرد.
پول یعنی تجلی یاری و کمک خداوند تا انسان بتواند به مدد آن از کمبود و رنج رهایی یابد.
اما وقتی انسان به پول رسید باید این را بداند که هرگز آن را انباشته نسازد و در گردش باشد و صرف امور خیر نیز بشود.
وقتی انسان با میل و رغبت و سخاوتمندانه خرج می کند، راه برای رسیدن پول بیشتر باز می شود.
خداوند روزی دهنده بی حساب است و همیشه یاور خستگی ناپذیر انسان است.
اندیشه معنوی که در پس ثروت و خرج کردن آن نهفته این است که باید باور داشته باشیم خزانه کائنات با آن عظمت هرگز خالی نخواهد ماند.
پول به ذات خود چیز بدی نیست، بلکه برعکس بسیار سودمند نیز هست، این مقاصد هستند که پول را خوب یا بد جلوه گر می نمایند.
اگر پول برای اهداف نادرستی جمع گردد و خرج نشود، دیگر عشق به پول چشم دارنده آن را کور می کند و بر عشق و محبت او پیشی می گیرد…
بیشتر بخوانید:
مجله اینترنتی تحلیلک
