اختلال اسکیزوفرنی یکی از شایع ترین اختلالات روانی وخیم است که طی آن فرد مبتلا واقعیت را به شکل نامعمولی تفسیر و درک میکند. این اختلال در گذشته با عنوان دمانس زودرس شناخته می شد.
توهم، هذیان، اختلال فکر، خُلق نا آرام و انجام رفتارهای ناتوان کننده از علایم بارز این اختلال هستند.
فردی که به اسکیزوفرنی مبتلاست در فکر کردن و نشان دادن عواطف ضعیف میشود. اکثر افرادی که به این بیماری مبتلا هستند دیگر مشکلات روانی مثل افسردگی، اضطراب و حتی اختلالات مصرف مواد اعتیادآور را نیز دارند. اسکیزوفرنی تمامی جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار داده و به خاطر علایمی که ایجاد میکند، میتواند فرد و اطرافیان را از یک زندگی عادی محروم سازد.
تاریخچه اختلال اسکیزوفرنی
توصیفات مکتوب از علایمی که امروزه در بیماران دچار اسکیزوفرنی دیده می شود، در تمام طول تاریخ وجود داشته است. پزشکان یونان باستان هذیان های خود بزرگ بینی، پارانویا و تباهی کارکردهای شناختی و شخصیت را توصیف کرده اند. اما تا قرن نوزدهم اسکیزوفرنی به عنوان اختلالی طبی که ارزش درمان و بررسی را داشته باشد، مطرح نشده یود.
دو تن از مشاهیر عمده روانپزشکی و نورولوژی که این اختلال را مطالعه کردند، امیل کرپلین (۱۹۲۶-۱۸۵۶) و اویگن بلویلر(۱۹۳۹-۱۸۵۷) بوده اند. پیش از این دو نظر، یک روانپزشک فرانسوی به نام بندیکت مورل اصطلاح دمانس پره کوزه(زوال ذهن زودرس) را برای بیماران تباهی یافته ای به کار برد که بیماریشان در نوجوانی شروع شده بود.
امیل کرپلین
کرپلین اصطلاح مورل، دمانس پره کوزه را به دیمنشیا پری کاکس (دمانس زودرس) برگرداند. این اصطلاح بر فرآیند شناختی مشخص (دمانس ) و نیز بر زود آغاز بودن اختلال (زودرس ) تاکید داشت.
کرپلین دمانس زودرس را دارای سیری دراز مدت و رو به تباهی توصیف می کرد که علایم بالینی شایع آن توهم و هذیان بود. همچنین این بیماری را از روانپریشی مانیا_افسردگی جدا می دانست. بیماران مبتلا به روانپریشی مذکور، دوره های مشخصی از بیماری داشتند که با دوره هایی از کارکرد بهنجار تناوب داشت و همینطور بیماری مجزای دیگر پارانویا (بدگمانی ) را که مشخصه آن وجود هذیان های مداوم گزند و آسیب بود را از این اختلال جدا دانست. زیرا این بیماران نیز فاقد سیر تباه کننده دمانس زودرس و علایم متناوب روانپریشی مانیا_افسردگی بودند.
اویگن بلویلر
بلویلر اصطلاح اسکیزوفرنی (روان گسیختگی) را که مبین گسیختگی هایی میان فکر، احساس و رفتار است را جایگزین دمانس زودرس کرد. او تاکید داشت که اسکیزوفرنی برخلاف اصطلاح دمانس زودرس مستلزم وجود سیر تباه کننده نیست.
بلویلر برای توضیح نظریه اش درباره گسیختگی های روانی درونی بیماران، چند علامت بنیادین (اولیه) مشخص را برای اسکیزوفرنی ذکر کرد که به صورت ۴ (A) نشان می دهند.
این علایم بنیادین عبارتند از:
۱) اختلال تداعی به ویژه سستی تداعی ها (Association).
۲) اختلال در حالت عاطفی (Affect).
۳) در خودماندگی (اوتیسم) (Autism).
۴) دو دلی (Ambivalence).
همچنین یکسری علایم فرعی (ثانویه ) هم قائل بود که شامل اختلال فکر، توهم ها و هذیان هایی می شد که از نظر کرپلین شاخصه های اصلی دمانس زودرس بودند.
* ارنست کرچمر، کارل یاسپرس، آدولف مایر، کورت اشنایدر سایر نظریه پردازانی بودند که به مطالعه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی پرداختند. مطالعات و تلاش های آن ها نیز برای فهم عمیق تر این این بیماری کمک بسیاری کرد.
همه گیرشناسی اختلال اسکیزوفرنی
شیوع مادام العمر اسکیزوفرنی در ایالات متحد حدود یک درصد است. به این معنا که از هر ۱۰۰ نفر تقریباً یک نفر در طول زندگی خود به اسکیزوفرنی مبتلا خواهد شد. اسکیزوفرنی در تمام جوامع و حوزه های جغرافیایی یافت می شود و میزان بروز و شیوع آن در سراسر جهان تقریباً یکسان است.
سن و جنس
شیوع اسکیزوفرنی در مردان و زنان مساوی است، ولی شروع و سیر بیماری در دو جنس تفاوت دارد. اسکیزوفرنی در مردها زودتر از زنان شروع می شود. نیمی از مردان و فقط یک سوم زنان مبتلا به اسکیزوفرنی می شوند. بیشترین سن شروع در مردان، ۲۵-۱۰ سالگی و در زنان، ۳۵-۲۵ سالگی است. برخلاف مردان، توزیع سنی اسکیزوفرنی در زنان دو وجهی است و در میانسالی نیز به نقطه اوج دیگری می رسد. شروع اسکیزوفرنی قبل از ده سالگی یا بعد از شصت سالگی بی نهایت نادر است.
برخی مطالعات نشان داده است که مردان بیشتر از زنان ممکن است دچار علایم منفی شوند. زنها بیشتر از مردان ممکن است قبل از شروع بیماری کارکرد اجتماعی بهتری داشته باشند. در کل، فرجام بیماران زن بهتر از بیماران مرد است. مواردی از اختلال که پس از ۴۵ سالگی شروع می شوند، اسکیزوفرنی با شروع دیر رس نامیده می شوند.
علایم و نشانههای اختلال اسکیزوفرنی
روانشناسان نشانههای اختلال اسکیزوفرنی را به دو دسته تقسیم میکنند. نشانههای مثبت و نشانههای منفی.
الف) نشانههای مثبت:
نشانه های مثبت، علائمی هستند که ناگهان در فرد ظهور پیدا کرده و شامل مواردی است که بر فرد عارض میشود. یعنی مردم عادی در حالت معمول این علایم را تجربه نمیکنند.
این علایم هذیان، توهم، اختلال فکر و گفتار هستند.
۱) هذیان:
هذیان به افکاری گفته میشود که فرد در مورد دنیا، آدمها، خودش و سایر پدیدهها دارد. این افکار ریشه در واقعیت ندارند و به شکل واضح و شدیدی تحریف شده هستند. هذیان اشکال مختلفی دارد مثل گزند، خودبزرگ بینی، مذهبی یا جسمی.
مثل این عقیده که فرد فکر میکند افکارش را فضاییها به داخل سرش میگذارند.
۲) توهم:
توهمات، ادراکات بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه و حتی ممکن است چشایی باشند که فرد با آنها مواجه میشود در حالی که در واقعیت وجود ندارند. شایع ترین توهم ها، توهم شنوایی است. این صداها اغلب به تهدید، اهانت، اتهام یا فحاشی می پردازند.
مثلا ممکن است فرد صداهایی را بشنود یا چیزهایی را ببیند که در بیرون وجود ندارد.
۳) اختلال فکر:
اختلال فکر به اختلالاتی گفته میشود که جریان یا شکل یا محتوای فکر را تغییر میدهند، یعنی فرد در فکر کردن دچار مشکل میشود، افکارش ارتباط منطقی با یکدیگر ندارند و نمیتواند در یک خط مستقیم فکر کند.
مثلا بیمار ممکن است معتقد باشد که یک موجود خارجی بر افکار یا رفتارش مسلط است و یا خود او به شکلی غیرمتعارف بر وقایع خارجی سلطه دارد مثلا می تواند جلوی زلزله را بگیرد.
۴) اختلال گفتار:
اختلال گفتار یعنی گفتار فرد انسجام لازم را ندارد، در گفتار به هدف خود نمیرسد، حرفهایش بی معنی به نظر میرسند، واژههای عجیب و غریب به کار میبرد یا ساختار جملاتش مبهم و ناواضح است.
مثلا فرد جملات کاملا بی معنی برای مخاطب خود بیان می کند که قابل فهم نیستند.
ب) نشانههای منفی:
بر اساس علم روانشناسی علایم منفی به نشانههایی گفته میشود که انتظار میرود یک فرد عادی آنها را داشته باشد ولی فرد مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی آنها را ندارد. یعنی فقدانهای عاطفی و رفتاری که یک فرد مبتلا ممکن است از سالهای بسیار دور آنها را نشان دهد، علایم منفی نامیده میشوند.
برخی از نشانههای منفی شامل موارد زیر هستند:
۱) فقدان روابط اجتماعی و انزوا.
۲) اختلالات عاطفی واضح مثل خلق پایین، سطحی یا یکنواخت.
۳) واکنشهای هیجانی نامتناسب با موقعیت.
۴) فقدان انگیزه و اراده در فرد.
۵) ناتوانی در تجربه لذت.
مجله اینترنتی تحلیلک