اختلال دو قطبی قسمت دوم
اختلال دو قطبی که به آن بیماری شیدایی_افسردگی نیز می گویند، نوعی اختلال خلقی است. اختلال دو قطبی با ایجاد تغییر در خُلق و خو، نیرو و فعالیت فرد، توانایی او را برای انجام فعالیتها تحتتأثیر قرار میدهد. در این بیماری، خُلق و خوی فرد از حالت فوقالعاده سرخوشی و شیدایی به وضعیت ناامیدی و افسردگی شدید تغییر میکند.
به عبارت دیگر، بیماری شیدایی_افسردگی دارای مراحلی از شیدایی و افسردگی شدید است که در عین حال ممکن است بیمار در بین این حالتها با خُلق و خوی عادی نیز مشاهده شود.
در مطلب قبل به توضیح کامل اختلال دو قطبی، علائم و انواع اختلال دو قطبی پرداختیم. در ادامه قصد داریم به عوامل متعددی که سبب بروز این اختلال می شوند، بپردازیم.
علل بروز اختلال دو قطبی (سبب شناسی)
عوامل متعددی در بروز این اختلال دخیل هستند که به تنهایی یا در تعامل با یکدیگر این اختلال را رقم میزنند. در ادامه به توضیح کامل هر یک از این عوامل می پردازیم.
۱)عوامل زیستی
الف)آمین های زیستی یا ناقلان شیمیایی:
یکی از عوامل زیستی بسیار مهم در بروز اختلال دو قطبی سطوح نامناسب برخی انتقال دهندههای عصبی در مغز است. در میزان عصب-رسانه های مونوآمینی (گلوتامات، دوپامین، سروتونین) بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی اختلال وجود دارد.
همچنین طیف وسیعی از مطالعات ژنتیک به کژکاری میتوکندری (که سطح کلسیم داخل سلولی و شکلپذیری سیناپسی را تنظیم میکند) در بیماری دو قطبی اشاره دارند.
ب)تغییر تنظیمات هورمونی:
تغییرات هورمونی نیز ممکن است در ایجاد و یا تحریک این بیماری دخیل باشد.
اختلال در فعالیت محور تیروئید، ترشح هورمون رشد غده هیپوفیز، افزایش هورمونهای کورتیزول می تواند بر خُلق تاثیر گذاشته و زمینه را برای بروز این اختلال تشدید کنند.
ج)ساختار مغز:
پزشکان با کمک تصویربرداری به شیوه FMRI و برشنگاری با گسیل پوزیترون (PET) دریافتند افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ساختار مغزی متفاوتی نسبت به افراد دیگر دارند. نتایج مطالعات انجام شده حاکی از آن است که این بیماران با گذر عمر میزان بیشتری از ناحیه خاکستری مغز خود را از دست میدهند.
۲) ژنتیک
اختلال دو قطبی یکی از ارثیترین بیماری های روانپزشکی است و اغلب الگوی ابتلای خانوادگی دارد. خطر ابتلا اقوام درجه یک فرد مبتلا به این اختلال نزدیک ۱۰ برابر افراد عادی جامعه است. اگر یکی از والدین اختلال دو قطبی داشته باشد، احتمال اختلال خلقی در فرزندش ۲۵% است. اگر هر دو والد اختلال دو قطبی داشته باشند، این احتمال دو برابر است. در مجموع موضوع توارث در اختلال دو قطبی پیچیده است و توسط چندین ژن و نه فقط یک ژن شکل می گیرد.
۳)عوامل روانی_اجتماعی
الف)وقایع زندگی و استرس محیط:
در صورتی که فردی به اختلالاتی همچون اضطراب و دیگر مشکلات روانی همچون اجتماع هراسی مبتلا باشد، بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلال دو قطبی است. علاوه بر این داشتن تجربیات استرسزا، تجاوز، تجربیات تلخ یا دورههای ناراحتی و غم میتواند در افزایش احتمال بروز این بیماری موثر باشد.
ب) عوامل شخصیتی:
افراد مبتلا به اختلال دو قطبی یک نوع شخصیت واحد ندارند اما ممکن است برخی از افرادی که با انگیزه زیاد به سمت موفقیت و کمال گرایی حرکت می کنند در معرض اختلال دو قطبی باشند. شواهد زیادی وجود دارد که افرادی که سابقه خُلق و خوی نوسانی، شخصیتی دمدمیمزاج، علاقه های متغیر و دوره های دلسردی دارند، بیشتر در معرض ابتلا به این اختلال هستند.
ج) مصرف مواد مخدر:
مصرف مواد مخدر به خودی خود دلیلی بر شکلگیری اختلال خلقی نیست، اما میتواند وضعیت فرد مبتلا را بدتر کند. اگر فردی استعداد ابتلا به اختلال دو قطبی را داشته باشد، مصرف مواد روند پیشرفت آن را سریعتر میکند. کوکائین، اکستازی و آمفتامینها موجب تشدید حالت شیدایی و الکل و مواد آرامبخش باعث شدت افسردگی میشوند.
د) تغییرات فصلی:
تغییرات فصلی خُلق را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. مثلا شیدایی بیشتر در تابستان و افسردگی در فصل پاییز و زمستان بیشتر نمود پیدا می کند.
و) اختلالات خواب:
در برخی از پژوهش ها مشخص شده که کمخوابی باعث شیدایی شده و آرامش بدن را به شدت تهدید میکند.
۴) بیماری و مصرف دارو
برخی داروها مانند داروهای ضد افسردگی دوره های شیدایی ایجاد می کنند. علاوه بر این مصرف برخی از داروهای سرماخوردگی، کافئین و داروهای تنظیم عملکرد تیروئید و اشتها موجب تشدید و تحریک اختلال دو قطبی هستند.
۵) عوامل روانپویشی در اختلال دو قطبی
اکثر نظریه های مربوط به مانیا (شیدایی)، دوره های شیدایی را نوعی دفاع در برابر افسردگی زمینه ای می دانند.
کارل آبراهام معتقد بود که دوره های مانیا بازتاب ناتوانی در تحمل کردن مصیبتی است که در طول دوران رشد به وجود آمده است. (مثل از دست دادن یکی از والدین)
همچنین حالت مانیا (شیدایی) می تواند ناشی از وجود سوپر ایگوی مستبدی باشد که فرد را در حد غیر قابل تحملی مورد انتقاد و عیب جویی قرار می دهد و سپس با حالت سرخوشی توام با خودپسندی و رضایت از خود جایگزین می گردد.
برترام لوین معتقد بود که ایگوی بیماران مبتلا به مانیا تحت تاثیر تکانه های لذت بخشی مثل تکانه های جنسی و یا در اثر تکانه های ترسناکی چون پرخاشگری، از پا درآمده و ناتوان شده است.
کلاین نیز مانیا را واکنشی دفاعی نسبت به افسردگی می دانست که در آن فرد از دفاع های مانیایی نظیر همه توانی استفاده می کند و در نتیجه هذیان های خود بزرگ بینی پیدا می کند.
این مطلب ادامه دارد…
بیشتر بخوانید
اختلال دو قطبی (انواع دو قطبی) قسمت اول
مجله اینترنتی تحلیلک