از پشت خنجر زدن
از پشت خنجر زدن یعنی کسی را به نامردی زیان رساندن یا از پای درآوردن. از اعتماد و ایمان کسی نسبت به خویش برای ضرر رساندن به او سود جستن
از پشت خنجر زدن یعنی کسی را به نامردی زیان رساندن یا از پای درآوردن. از اعتماد و ایمان کسی نسبت به خویش برای ضرر رساندن به او سود جستن
اجل که آمد در نمی زند یعنی لحظه وقوع مرگ قابل پیش بینی نیست. مرگ بی خبر از راه می رسد.
ارث گرگ مرده به کفتار می رسه به این معنی است که هنگامی که ناکسی جانشین ناکس دیگر می شود و نابکاری های او را دنبال می کند، این مثل را می آورند.
از آتش خاکستر عمل می آید یعنی معمولا از مردم خوب و خوش طینت فرزندانی با خوی مخالف به ظهور می رسد.
لال را چه به اذان گفتن یعنی در هر امری توانایی و استعداد لازم است. در مطالب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
بعد از مرگ بلال مگر کسی اذان نگفت؟ را در تخطئه کسی گویند که از فرط خودبینی و نخوت خیال می کند فلان امر که در تخصص اوست با او آغاز شده و پایان خواهد یافت.
احمدک خوشگل بود آبله درآورد خوشگل تر شد را هنگامی که کراهت منظر چیزی بر اثر پیشامدی نامنتظر دو چندان شود، یا گرفتاری و رنج موجود را گرفتاری های تازه ای اضافه گردد، این مثل را می گویند.
پینه دوز به حرف ارسی دوز نمی شود یعنی تا تجربه علمی در کار نباشد تخصص حرفتی به دست نمی آید.
ملانصرالدین صنار می گرفت سگ اخته می کرد یک عباسی می داد می رفت حمام را به مزاح درباره کسی می گویند که زیان حاصل از کار و کسبش بیش از درآمد او باشد.
احتیاج مادر اختراع است یعنی تا نیازی نیفتد، چیزی اختراع نمی شود. در مطالب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.