لب گزیدن
لب گزیدن به معنی نهایت پشیمان شدن است. در ادامه مثالی از حافظ شیرازی آورده شده است.
لب گزیدن به معنی نهایت پشیمان شدن است. در ادامه مثالی از حافظ شیرازی آورده شده است.
لب بر چیدن یعنی آماده گریستن شدن. در مطالب بعد به ذکر کنایه ها و ضرب المثل های دیگر می پردازیم.
مثل اجل معلق به این معنی است که از کلمه معلق معنی لغوی آن اراده نمی شود و از این تعبیر، به ناگاه رسیدن کسی را خواهند که از او کراهت دارند.
گوی از میدان ربودن به معنی بر دیگران برتری یافتن است. در مطالب بعد به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
مثل اشتر بر نردبان به معنی رسوا و آشکار است. برای درک بهتر معنی این عبارت بیتی از عطار نیز آورده شده است.
مثل این بود که تشتی آتش بر سر من ریختند یعنی سخت ترسیدم. در ادامه مثالی از تاریخ بیهقی نیز آورده شده است.
کلاغ سر لانه خودش قارقار نمی کند یعنی نفرین به خویشان و نزدیکان سزاوار نباشد.
گاو ریش به معنی نادان و ابله است. برای درک بهتر بیت هایی از عطار و سنایی نیز آورده شده است.
گاومان زاییده است یعنی ضرر یا خرجی متوجه ما شده است. در مطالب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.
کاسبی کاه سابی است یعنی در کسب نباید از سودهای خرد و اندک چشم پوشید. در مطالب بعد نیز به ذکر موارد دیگر می پردازیم.